سقوط آمریکای دیوانه در خاورمیانه
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
استیون کوک-فارن پالیسی/ هفته گذشته که به شهر ابوظبی در امارات متحده عربی سفر کردم؛ بحث اصلی امریکا در مورد چند تن از خوانندگان این کشور بود. روز بعد شرایط مضحکی به وجود آمد و اوضاع جدیتر شد. رسانهها اعلام کردند تا زمانی که «کنترل کیفی» در روز یکشنبه انجام نشود، نمیتوان برنده انجمنهای حزبی دموکرات آیووا را اعلام کرد. خیلی زود، تئوری توطئه مطرح شد و نظریهپردازان از مشخصترین دلیل مشکلاتی که دموکراتهای آیووا با آن روبهرو بودند، چشمپوشی کردند و آن چیزی نبود جز بیکفایتی.
صبح روز دوم سفرم به امارات با سخنرانی وضعیت کشور از سوی دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا از خواب بیدار شدم و به تمامی سخنان پر هیجان او در مورد مدال آزادی راش لیمبو – که قطعا از ارزش این افتخار کم میکند- گوش دادم؛ سخنرانی که نانسی پلوسی، رییس مجلس نمایندگان امریکا متن آن را پاره کرد. پیش از آنکه به واشنگتن بازگردم، مجلس سنا ترامپ را از اتهامات سوءاستفاده از قدرت خود و ایجاد مانع بر سر راه کنگره، تبرئه کرد. میت رامنی، سناتور منتخب امریکا از یوتا، تنها جمهوریخواه مخالف نسبت به رد اتهام سوءاستفاده از قدرت ترامپ، بلافاصله از حضور در کنفرانس اقدام سیاسی محافظهکاران محروم شد، چرا که برگزارکنندگان نمیتوانستند امنیت او را تامین کنند. دیدن و شنیدن این اتفاقات به صورت پیاپی آن هم 7 هزار مایل دورتر از خانه، باعث شد سقوط امریکا برای من واقعیتر به نظر برسد. من تنها کسی نبودم که به این رویدادها توجه میکردم؛ این اتفاقات برای اماراتیها هم مهم بود. آنها به دقت این آشفته بازار را رصد میکردند. از نظر شخصی، کسانی که در طول سفرم با آنها صحبت کردم، از بیکفایتی دموکراتها در آیووا وحشت داشتند و از عدم وجود تمدن در طول سخنرانی وضعیت کشور و بعد از آن متحیر شده بودند و از اینکه ترامپ در ماه نوامبر مجددا انتخاب شود، میترسیدند. با این حال اطمینان از اینکه دور دومی برای دولت ترامپ وجود نداشته باشد نیز از شدت بیاعتمادی و ناراحتی آنها نسبت به اختلال در حال رشد امریکا نمیکاهد. آنها نگران دوقطبیسازی آسیبزنندهای که میبینند، هستند و اینکه این اتفاق چه تاثیری بر روابطشان با امریکا دارد. البته آنها منتظر نیستند تا بفهمند چه پیش میآید. اماراتیها کاملا از رفتار دوگانه امریکا در مورد خاورمیانه آگاهند و از برنامههای قبلی خود برای پیدا کردن شرکای جدید و کمک گرفتن از آنها برای رسیدن به اهدافشان، پشیمان نیستند و دوستان زیادی در خاورمیانه دارند.
به همان اندازهای که در امریکا درخواست برای از سرگیری روابط امریکا با متحدان منطقهای آن وجود دارد، رهبران عربی کشورهای خاورمیانه هم به دنبال تغییر سطح روابط خود با امریکا هستند. اولین بار چند سال پیش و در جریان گفتوگویی با یک مقام مصری شنیدم که میگفت جهانبینی «انزوا طلبانه» سیاستمدارانی همچون سناتور رند پال و سناتور برنی سندرز - و خوش آمدن چنین افکاری به مذاق بسیاری از امریکاییها- این سوال را در ذهن رهبران قاهره ایجاد کرد که آیا امریکا سر بزنگاه و در مواقع حساس نقش خود را به عنوان شریک راهبردی مصر و ایجادکننده ثبات در خاورمیانه ایفا میکند یا خیر؟
ترکها نیز به روش خودشان، در مورد عدم توجه امریکاییها به سیاستهای خود با سوریه و روابط واشنگتن با واحد حفاظت مردم کردستان سوریه که با حزب کارگران کردستان مرتبط هستند، سوالات مشابهی میپرسند. سعودیها که پس از قتل خبرنگار معروف، جمال خاشقجی از هر سو مورد حملات انتقادی قرار گرفتند، حتی زمانی که همچنان بر اهمیت روابط دو جانبه با امریکا تاکید داشتند نیز نیاز به ایجاد تغییر را کاملا احساس کردند.
نگرانی اصلی این نیست که متحدان منطقهای امریکا در حال بازسازی روابط خود هستند- هرچند که این نگرانی نیز تا حدی وجود دارد- بلکه مساله اصلی این است که این کشورها در حال تقویت سیاست خارجی خود هستند. اماراتیها معتقدند که آینده اقتصادیشان با چین پیوند خورده است، اما هنوز در رقابت سختی که میان امریکا و چین وجود دارد و همه در مورد آن صحبت میکنند، متحد خود را مشخص نکردهاند. البته اماراتی در مورد چگونگی تغییر قدرت در جهان شامه تیزی دارند. آنها در تابستان سال 2018 به مدت سه روز از شی جینپینگ، رییسجمهور چین میزبانی کردند و در زمینههای انرژی، مالی، نظامی و تجاری توافقنامههایی با پکن امضا کردند. تقریبا یک سال بعد، آنها از ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نیز به خوبی استقبال کردند و نتیجه آن معاملات 1.3 میلیارد دلاری در زمینههای بهداشت، فناوری و انرژی بود.
مصریها از سوی دیگر دوست ندارند در شرایطی قرار بگیرند که مجبور باشند میان واشنگتن و پکن یکی را انتخاب کنند و در عین حال برای تقویت روابط خود با مسکو تنها بمانند. در همین حال، با افزایش اختلافات ترکیه و امریکا، بهرغم اختلاف نظرهای زیاد در مورد آنچه در استان ادلب سوریه اتفاق میافتد، روابط آنکارا و مسکو نزدیکتر شده است و حتی با وجود اینکه امریکا بزرگترین سرمایهگذار در عربستان سعودی است، آنها اهمیت تجارت با چین را نیز درک کردهاند. آنها همچنین فهمیدهاند که حضور روسیه بر سر میز مذاکرات نیز شرط عقل است.
البته هیچ یک از متحدان ایالات متحده، هنوز روسیه و چین را جانشین مناسبی برای امریکا نمیدانند، اما تا زمانی که مقامات و سیاستمداران امریکایی از تمایل خود برای پایان دادن به جنگهای همیشگی سخن بگویند، رهبران خاورمیانه نیز گزینههای خود را بررسی میکنند.
از منظر سیاسی، ایده خروج از خاورمیانه بسیار جذاب به نظر میرسد، حتی اگر امریکاییها ندانند این تصمیم در عمل به چه معناست. این منطقه ممکن است بسیار دور باشد اما امریکا هنوز هم منافع و اهداف مهمی در آنجا دارد. تا زمانی که شرکای امریکا آن را غیرقابل اعتماد، بیکفایت و دیوانه تلقی کنند، دستیابی به آنها دشوار خواهد بود.
ترجمه رضا خواسته
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/105248/