مردم خواهان تغییر هستند
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - روزنامه سازندگی / متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محمد عطریانفر/ انتخابات یازدهمین دورهی مجلس نیز به پایان رسید. نتیجه آرای مردم نیز به زودی اعلام خواهد شد و کسانی که موفق شدند به خانهی ملت میروند و کسانی که توفیق کسب آرای مردم را نداشتند، باید به دنبال آسیبشناسی وضعیت خود برآیند. پیشبینیام این است که بهرغم سردی فضای انتخابات به دلیل ردصلاحیتها، درصد قابل قبولی از واجدین شرایط رای خواهند داد. میزان مشارکت در تهران 25 الی 20 درصد خواهد بود. در انتخابات مجلس بیشتر انگیزههای قومی، شهری، منطقهای و شخصی موثر است.با این حال مهمترین نکتهای که دربارهی انتخابات باید گفت، این است که رقابتهای حزبی را جایگزین رقابتهای فردی کنیم. همچنین باید دو انتخابات پارلمان و ریاستجمهوری نیز همزمان برگزار شود تا فضای حاکم بر روح جامعه ایرانی تاثیر مثبت تصمیمش را در هر دو نهاد ببیند. رابطه مجلس با دولت در دوره حکومت جمهوری اسلامی ایران هرگز خوب و صمیمانه نبوده است. انتخابات غیرحزبی موجب اختلاف بین مجلس و قوه مجریه در همه شرایط میشود.در برخی کشورها حزب دارای اکثریت در پارلمان، دستگاه اجرایی را در اختیار دارد و این دو در پیشبرد اهداف کشور پشتیبان یکدیگر هستند. از دیدگاه دولت پارلمان درک درستی از سیاستهای اجرایی ندارد که موجب تنش میشود.شورای نگهبان نیز نهادی است که از بدو تاسیس، سیاست واحدی را در قبال انتخابات دنبال و بر شرط احراز صلاحیت کاندیداها تاکید کرده است. از نظر این نهاد یعنی هیچکس فی ذاته صلاحیت ندارد مگر اینکه صلاحیتش احراز شود. از دیدگاه اصلاحطلبان تلقی به گونهای دیگر است در واقع تمام ثبتنامکنندگان در انتخابات واجد صلاحیت هستند مگر خلافش ثابت شود. شورای نگهبان در تمام این سالها در اقناع افکارعمومی موفق نبوده است. همچنین، احزاب حامی نامزدان نیز جواب لازم را از این نهاد نظارتی دریافت نمیکنند. این مشکل تا زمانی که حل نشود، همچنان باقی است.اگر به آرا و نظرات مردم مراجعه کنیم، متوجه خواهیم شد که 80 درصد مردم ایران طالب تحول و تغییرند. تغییر در گفتمان اصلاحطلبان بیشتر ظهور و بروز دارد. اگر آنها شعارهای جذاب و عملکرد و پیشینه موفقی داشته باشند، بخش خاکستری و غیرجناحی جامعه ایران بدون نگرانی از تندروی اصولگرایان برای حمایت از اندیشه اصلاحطلبانه به پای صندوق رای میروند.جریان اصولگرای وابسته به نهادهای غیرانتخابی قدرتمند، دارای انسجام بالا و سامانه حزبی منظم هستند. اصلاحطلبان همواره روی موج و طوفان و اقیانوس پرفراز و نشیب قرار داشتهاند. گفتمان جریان اصولگرا ضعیف است و جامعه اقبال چندانی به آن ندارد.
آغاز بازسازی اصلاحات
هفته گذشته برای من و همفکرانم هفتهی متفاوتی بود. روزهایی که این سخن سعدی ذکرم بود: «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل، وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم.» که شکست از انفعال بهتر است، که انسان به مبارزه زنده است و از همین رو هفته هیجانانگیزی را سپری کردیم چه در روزنامه (که میگفتند دوران روزنامهنگاری پایان یافته است)، چه در حزب (که میگفتند دیگر هویتی ندارد) این گونه بود که در اوج ناامیدی، از امید گفتیم و بیش از پیروزی سیاسی در فکر احیای «برند سازندگی» و بازگشت به «گفتمان توسعه» بودیم که با بیانیه، شعارها و حتی نام فهرست «یاران هاشمی» اندکی از انحلال در دوقطبی نادرست «حاکمیت/اپوزیسیون» رهایی یافتیم. برای شخص من از اول روشن بود که در این نبرد نابرابر با یاران ناموافق و حریفان سازمانیافته و بیفرصتی برای گفتوگو با بدنهی به حق معترض اصلاحات و ملت خشمگین و فسرده از کارنامه ناکام ما و ناامید از امید، چشماندازی از پیروزی متصور نیست. سقف پیروزی ما به پنجاه کرسی هم نمیرسد. هر چند هنوز ناامید نیستم و ممکن است دستی از آستین خلق برآید و کاری کند. دوستان عیبجو که در اوج رادیکالیسم قهر و طعنه و تحقیر پیشه کرده بودند و حریف اصولگرا هم اول ما را جدی نگرفت اما از وسط هفته که دید له و علیه «یاران هاشمی» و کارگزاران سازندگی بیش از هر نام و نشان انتخاباتی گفتوگو میشود، در حمله به کارگزاران تردید نکرد و صلای وحدت سر داد و به زور قالیباف و پایداری را آشتی داد و این نشان داد که ما به هدف خود برای شکستن انحصارطلبی راست و چپ موفق شدهایم حتی اگر در قهر هدایت شده بدنه اصلاحات، حریف برنده بازی شود. ما از اصولگرایان شکست نمیخوریم، ما به خود میبازیم. به کارنامه «امید» و به قهر «مشارکت»؛ اما چه نسبتا توفیق یابیم چه مطلقا شکست بخوریم این تازه آغاز داستان است برای بازسازی جبهه اصلاحات که دیگر نمیتواند در میانهی بوروکراتهای راست و رادیکالهای چپ له شود. باید شورای عالی اصلاحات که نتوانست تنها وظیفه خود را انجام دهد بازسازی شود. دوران مدیریت «عارف»ان پایان یابد و تکلیف احزابی که بدل و بدیل و سایهی احزاب دیگرند، روشن شود و در تبارشناسی و گفتمان و راهبرد اصلاحات با دوستان چپ گفتوگوهای راهبردی انجام شود و از خود (حتی کارگزاران) انتقاد شود، باید از نو عالمی ساخت و آدمی و جبههای. اصلاحات ملک شخصی نیست که هر وقت بخواهند درش را بگشایند یا ببندند. اصلاحات زنده است حتی اگر اصلاحطلبان شکست بخورند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/108687/