سرمقاله شرق/ نقش سیاست در شعلهورشدن یا کنترل اپیدمی کرونا
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - شرق / « نقش سیاست در شعلهورشدن یا کنترل اپیدمی کرونا » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم حمید بهلولی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بروز بیماری ناشی از ویروس کرونا در چین در ماه دسامبر 2019 زمانی اتفاق افتاد که دولت چین بنا بر شواهد هیچ آگاهیای از واقعهای که در حال روی دادن بود، نداشت. بنابر اطلاعات واصله و اعلام شده، منبع ویروس مربوط به خفاشانی بود که با جامعه انسانی ارتباطی جز از راه مواد اولیه برای تغذیه چینیها نداشتند و اصولا پدیده نادری بود که ناآگاهی دولت نسبت به آن نمیتوانست مورد نکوهش قرار گیرد. درباره اینکه کروناویروس جدید سینتتیک و مربوط به زرادخانه بیولوژیک است یا نیست، هنوز اطلاعات موثقی در دست نیست اما بعد از کنترل بحران چینیها اشارههایی داشتهاند که ممکن است منبع آلودگی خارج از چین بوده باشد و اگر چنین باشد، نزاع بزرگ سیاسی یا انتقام بیولوژیک خارج از ذهن نخواهد بود.طبیعی بود که با بروز علائم این بیماری نظام سلامت کشور چین و سیستم حکومت برای مدتی در گیجی و شرایط گیجی قرار بگیرد. اما با جدیشدن بحران و در مقابل چشمان نگران جهان، حکومت چین با بسیج همه امکانات درصدد کنترل آن برآمد و با اتخاذ سیاستهای ویژه اقدام به کنترل اپیدمیای کرد که میرفت کل چین را غرق کند. اما چین چه سیاستهایی را به کار گرفت؟ اولین و مهمترین سیاستی که چینیها به کار گرفتند، اعلام سیاست دفاع از جهان بود و این سیاست سازمان جهانی بهداشت و سازمانهای زیرمجموعه سازمان ملل و بسیاری از دولتها را در کنار چینیها نگاه داشت.
دومین سیاست مهم چینیها اطلاعرسانی و آموزش وسیع در کنار کنترل سختگیرانه ابزار مهم شبکه اجتماعی چینی یعنی ویچت (V chat) با کنترل 516 کلمه کلیدی به دو زبان چینی و انگلیسی مرتبط با اپیدمی کرونا بود.و سومین سیاست که شاهکار چینیها بود، بهکارگیری نظام فرماندهی در هدایت عملیات بود.
چهارمین نوعی سیاست اتخاذشده رویکرد چندخطی (multi-line approach) برای شروع چند کار همزمان در کنترل عفونت، مطالعات بیولوژیکال ویروس و شناسایی سیکونس ژنتیکی آن و طراحی و ساخت واکسن مربوطه و مطالعات در جهت تولید داروی لازم برای درمان بود.
سیاست دیگر چین بسیج همه حکومت برای کنترل همهگیری کرونا بود. ششمین سیاست که بهشدت کارساز افتاد، امکان ایجاد مشارکت مردم در خودمراقبتی بود و برخلاف شیوههای مرسوم مشارکت را در برانکارد بردن و مداخلات نامنظم در روند تشخیصی و درمانی تعریف نکردند بلکه با سپردن این امور به افراد کاملا حرفهای، مشارکت را به سمت مراقبت از خود و خانواده خود تعریف کردند و این عامل اصلی مراقبت شد. چین با استفاده از نظام فرماندهی قدرتمند (Robust) و مقتدر، بهکارگیری نیروهای ارتش، استفاده از سرعت و شدت بالا، ضمن تعطیلی عمومی کانونها و منابع آلودگی را قرنطینه کرد و با همان سرعت بیمارستانها و آسایشگاههای عظیمی را در چند روز ساخت یا سازماندهی کرد تا مسیر کرونا را از مسیر بیماران الکتیو خود جدا کند و توانست در ضمن درمان با جدیت بیماران آلوده به کرونا، زنجیره انتقال ویروس را قطع کند و ضمن ضدعفونیسازی وسیع محیطهای عمومی بار ویروس را در این مجامع و مکانها کاهش دهد. با اتخاذ این سیاستهای مرکزی بود که چین توانست در عرض هشت هفته کمرشکن از بروز موارد جدید آلودگی بکاهد و تعداد حدود 19هزار نفر از 47 هزار از شهروندان مبتلا به بیماری را نیز به زندگی بازگرداند. و بالاخره با حدود 93 هزار آلودگی تشخیص داده شده و سههزارو 100 مرگ ثبتشده کنترل اپیدمی را با موفقیت در دست گیرد. باید اذعان داشت که یک سیاست بسیار موفق چین، قرنطینهکردن ووهان با حدود 11 میلیون نفر جمعیت تحت خطر بهعنوان منبع آلوده به کرونا و قطع زنجیره ارتباط بود. سیاست بعدی چین که به کمک تکنولوژی به آن جامعه عمل پوشانید، استفاده از سیستم فناوری اطلاعات (IT) در ردیابی و جهتیابی افراد سالم در عدم مواجه با افراد بیمار که با کد ملی مشخص شده و در صفحه مانیتور اپلیکیشن موبایل قابل ردیابیکردن هستند، بود. در نهایت ترغیب قرنطینهشدگان در خانه تحت مراقبت به خرید از مراکز فروش دیجیتال تعیینشده تحت مراقبت و اجازه محدود دو هفته یک بار به یکی از اعضای خانه برای تأمین مایحتاج ضروری بود.ضدعفونیکردن وسیع مکانهای عمومی و هر جای آلوده احتمالی برای کاهش بار ویروسی محیط از اقدامات اثربخش بود. ماسک و وسایل ضروری و مواد ضدعفونیکننده رایگان در اختیار همه قرار میگرفت. چین برخلاف تصور و استهزای بسیاری از رسانههای غربی و گزارشهای تلفنی از درون خانههای شهر قرنطینهشده ووهان، همانها که در انتظار پایان تسلط اقتصاد چین بودند، توانست از این واقعه هولناک سربلند بیرون بیاید تا امروز ادعا کند که منبع اصلی عفونت ممکن است خارج از چین بوده باشد و تلاشها برای یافتن آن ادامه دارد که آن را میتوان نوعی تهدید ضمنی به حساب آورد.
آنچه در چین اتفاق افتاد همه در سایه سیاستگذاری استراتژیک درست و سرعت عمل بیمانند نظام فرماندهی چین در اجرای این سیاستها بود. این سیاستها و راهکارها البته میتواند با سازگارسازی با شرایط ما به کار گرفته شود اما اجرای آنها نیازمند زیرساختهای سیاسی و فرهنگی بسیاری است که در شکست یا موفقیت آنها تأثیرگذار خواهند بود.سرعت توسعه که از دو سال پیش مورد مطالعه بنده بوده است، در کنار کیفیت سیاست و کاهش هزینه سیاست باید از مسیر عقلانیت بگذرد اما مسیر عقلانیتی که با دانش کافی و هوش بسیار بالا و ابزار مناسب بتواند بسیاری از محاسبات را با سرعت و دقت قابل اتکا محاسبه کند و آلترناتیوها را هزینه و فایده کرده و بهترین راه را برگزیند و با سرعت، دقت و قدرت اجرا کند. این چیزی است که نظام سیاستگذاری ما در پاسخ به این بحران از آن بیبهره است.سیاستگذاریای که نتیجهای جز سیاستهای ناپخته هیجانی ندارد و در بحرانها چنین سیاستهایی تأثیرهای کمرشکن و کاتاستروفیک از خویش به یادگار میگذارند؛ برای مثال اتخاذ سیاست اعلامی فرستادن 300 هزار نیروی بهداشتی بهعنوان سفیران آلودگی به خانههای مردم که تحت نظر یک مشاور غیرآکادمیک و تقریبا بیخبر از نظام مراقبت در دنیای سایبر و دیجیتال فعالیت کنند به سبک لشکرکشیهای نیمه دوم قرن بیستم و بدون توجه به تفاوت پترن انتقال ویروس کرونا با باسیل سل، سیاستی مخرب و هیجانی بود که بدون اطلاع و تأیید کمیته اپیدمیولوژی بحران کرونا و حتی حوزههای مسئول در وزارت بهداشت بود. اینکه ساختار نظام سیاستگذاری بحران در کشور چگونه است که چنین خروجیهایی از آن برون میآید، حتی از خود سیاست مخرب هم مهمتر است. اگرچه خوشبختانه اینبار اعلام این سیاست ناپخته با واکنش سریع نخبگان صاحب صلاحیت نظام سلامت مواجه شد و با هماهنگی با دفتر ریاستجمهوری با دستور شخص رئیسجمهور متوقف شد، ولی بهدلیل اعلام در صداوسیما با آن شدت و غلظت توسط وزیر محترم موجب واردشدن آسیب ترمیمنشدنی به حیثیت وزیر بهداشت و درمان و کاهش اعتماد عمومی به درستی سیاستهای نظام سلامت کشور شد. در عالم سیاستگذاری این موضوع که شکست یک سیاست غلط موجب کاهش موفقیت سیاست حتی درست بعدی خواهد بود، اصلی شناختهشده و پذیرفتهشده است؛ مضافا اینکه همیشه چنین شانسی و فضایی برای مخالفت با اینگونه سیاستها ممکن است در کشور موجود نباشد. البته اگرچه پرداختن به صلاحیتهای حقوقی جایگاه وزیر در سیاستگذاری نظام سلامت کشور نیازمند توجه ویژه است؛ اما همینجا به اجمال عرض کنم که کشور دهها کارشناس را در رشتههای مختلف علوم انسانی و مدیریتی به بهترین دانشگاههای دنیا اعزام کرده که بسیاری از آنها با همه ناملایمات و جفاکاریهایی که در حقشان رفته است، در داخل کشور مشغول خدمت و معلمی هستند و صلاحیت اظهارنظر عالمانه دارند و همچنین کارشناسان و مدیران خبره نظام سلامت که باید بهدقت سیاستهای اعلامی را بررسی کنند و در راستای مصالح کشور و مردم و نظام سلامت اعلام نظر و مشارکت کنند و خدای ناکرده با سکوت پردهای بر پردههای دایره چاپلوسی و هایپوکراسی منتشرشده که بلیهای در کشور است، اضافه نکنند.
سلامت 80 میلیون جمعیت کشور چیزی نیست که آن را بتوان اینگونه به خطر انداخت و با بیتوجهی در آلودهشدن هزاران مردم بیگناه و تلاشی نظام سلامت و پزشکی کشور با تلفات بسیار بهدلیل عدم آیندهنگری آگاهانه، تجهیزنکردن بهموقع کادر سلامت کشور، عدم اطلاعرسانی صحیح به کارکنان سلامت و مردم، ایجادنکردن ساختارهای لازم مانند نظام ارجاع و نظام مراقبت در کلانشهرها و سایر شهرها و اتلاف زمان طلایی دو سال گذشته با کمپینهای بیحاصل و در نهایت اتخاذ سیاستهای غلط و بیپشتوانه و گاه اعتماد به مشورت افرادی در مدیریت واقعه کرونا که صلاحیت علمی و عملی لازم را ندارند و کنارگذاشتن قاطبه دانشمندان کشور و حتی افراد منتخب باصلاحیت در ستاد بحران که گاه از نحوه انتخاب اینگونه سیاستها بیخبر هستند، بتوان این بحران پاندمیک را که یک جنگ تمامعیار با جنگافزار بیولوژیک است، مدیریت کرد.
اینجانب از ریاست محترم جمهوری و از شخص فرماندهی کل قوا، رهبر معظم انقلاب، درخواست میکنم «قرارگاه ملی فرماندهی مبارزه و کنترل کرونا» را نهتنها برای مبارزه امروز با این پدیده خطرناک، بلکه برای ثبت و ضبط همه فرایندهای مبارزه و تجربههای سترگ که با جانفشانیهای نیروهای صف و تلفات بسیار حاصل میشود و تبدیلکردن آنها به آموزهنامههای فراراه نظام مدیریت بحران کشور، ایجاد کنند. کشوری که مدام با بحرانها مواجهه است، راهی جز سازماندهی نظام انتقال سریع و طبقهبندیشده بحران_ عادی_ بحران ندارد. تا هنوز زمان باقی است و تلفات کشور به مرحله کاتاستروفیک و کمرشکن در دوره پیک بیماری کرونا نرسیده است، باید فکر عاجلی کرد که مدیریت این بحران نیازمند جهاد همهجانبه همه قوای کشور است و چنین امکانی در توان مدیریت، صلاحیت و امکانات وزارت بهداشت و درمان به تنهایی نیست. وزارتخانهای که از تأمین ماسک مورد نیاز کادر خود به استناد دردنامه شخص جناب وزیر بهداشت به وزارت صمت _که خود وزیر صمت امروز با تشخیص آلودگی به کرونا بستری است،_ نیز عاجز است. باید فکر کرد که در چین با 1.5 میلیارد جمعیت و شروع غافلگیرانه بیماری میزان آلودگی در حدود صد هزار نفر کنترل شد و چگونه است که در ایران 80 میلیونی که بیش از هشت هفته فرصت برای ایجاد آمادگی در کشور داشتیم، پیشبینی آلودگی میلیونی برآورد میشود. وقتی یک پزشک در اتاق عمل موجب اشتباهی در عمل جراحی بیمار شود، بیمار حق شکایت دارد و نظام پزشکی و قوه قضائیه باید به آن رسیدگی و احقاق حق کنند. حال چگونه میشود با مرجع یا اراده رسیدگی به اشتباهات سیاستگذاری و تصمیمگیری مدیران ارشد و نظام سلامت کشور که موجب آلودگی میلیونی و کشتار هزاران نفر از مردم میشود، امکان آن فراهم نباشد. فکری باید کرد تا وقت باقی است.
در پایان یادی کنم از روزهای آخر جنگ بعد از حمله شیمیایی دشمن به جزیره مجنون با گاز سیانور که در پشت خاکریزهای شلمچه انتظار حمله شیمیایی بعدی دشمن با گاز سیانور را بدون امکان کوچکترین سلاح دفاعی مؤثر میکشیدیم و درعینحال دوشکاهای زنگزده را با گازوئیل میشستیم تا پیش خود کم نیاورده باشیم. امروز سوگمندانه شاهد آن هستیم که کادر درمانی ما و پزشکان ما در چنین شرایطی بدون محافظ و امکانات و گاهی یک ماسک ساده در مقابل این ویروس خطرناک ایستادهاند و یکییکی از بین میروند و تاوان همه اینها بر گردن سیاستگذاران ارشد کشور است که از سازمان برنامه و بودجه مرده متحرکی ساختهاند و از وزارت بهداشت و درمان مجری بیاراده و بیشوکتی.
در این بین دست مریزاد باید گفت بر دلیرمردان و دلیرزنان کادر بهداشت و درمان جایجای کشور عزیزمان که با وجدان و با ایمان وصفناشدنی مانند نگینی در این روزها درخشیدند. اگرچه رنجها بردند و زخمها برداشتند، اما با همه کمبودها و بیکفایتیهای مدیریتی در کشور ایستادند.
بعد از این بحران اگر مدیران ارشد نظام سلامت به فکر نباشند، موج جدیدی از مهاجرت به خارج در بین این قشر آغار خواهد شد. امید که عقل و همت و کفایت و درایت همراه همیشگی ما باشد و ملت بزرگ ایران از این آسیب جهانی با کمترین تلفات بگذرند. انشاءالله
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/112782/