سرمقاله ایران/ رهایی از زندگیهای مصرفزده
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - ایران / « بحران کرونا چه تأثیری در ساختار زندگی انسان بر جای خواهد گذاشت؟ رهایی از زندگیهای مصرفزده » عنوان یادداشت روزنامه ایران به قلم حسن بلخاری قهی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
1. بطور قطع تاریخ جهان در دوران معاصر به دوران ماقبل و مابعد کرونا تقسیم خواهد شد. ازاین رو که اولاً این پدیده یک بلیّه جهانی است و ثانیاً زندگی انسان را به شدت تحت تأثیرقرارداده و به یک عبارت به کنترل خود درآورده است. ناشی ازاین پدیده، ارتباطات انسانی دچار تحول و دگرگونی شده و انسانی که به تعبیرارسطو مدنی بالطبع است یا به تعبیری فطرتاً و ذاتاً اجتماعی است به کنج عزلت رانده شده است.
شهرها هویت جمعی و تعاملی خود را از دست داده و ارتباطات جمعی به ارتباطات شخصی و خانوادگی تقلیل یافته است. البته خانه یا به تعبیر قرآن «مسکن» که محل ذاتی آسایش و آرامش است عزلتکده نیست بلکه اتفاقاً مأمن انسانهاست اما به صورت طبیعی نه به صورت بالاجبار و شبانهروزی. بهم خوردن تعادل طبیعی حیات انسان قطعاً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. نقش فرهنگ، فرهنگمداران و رسانهها در تقلیل این بحران بیشک مؤثر خواهد بود.
2. اما بحران کرونا چه تأثیری در ساختار و نظام زندگی انسان بر جای خواهد گذاشت؟ بعید میدانم انسان، نظام و ساختار به آن خو گرفته را در حوزه مصرف و دنیاگرایی تغییر دهد. دقیقاً از این رو که کرونا را یک عارضه موقتی میداند و میپندارد. تبلیغات دولتها و نظامهای حکومتی هم دقیقاً بر پایه همین معنا شکل گرفته است. دولتها حتی برای آن، زمان پایان متصور میشوند و این اعلام پایان که محتمل با هدف امیدبخشی صورت میگیرد و البته کار درستی هم هست سبب عدم جدی انگاشتن آن توسط بشر خواهد شد. به ویژه با توجه به اینکه بشر امید دارد علم و دانش به کمک او شتافته و هر چه زودتر این بیماری را ریشهکن کند.
3. ظرف دویست سال گذشته نظام مصرفی حاکم بر حیات انسان معاصر چنان در رگ و پی زندگی او ریشه دوانیده که بعید است یک بحران عام و جهانی با زمانی نهایت شش ماهه بتواند این نوع زندگی را تغییر دهد. به هر حال این بیماری یک عارضه است و گرچه عارضهای جدی است اما به هر حال ماهیتاً عارضه است و عوارض در اندیشه فلسفی کاملاً ناپایدارند و گذرا. به عبارتی اعراض در فلسفه قادر به تغییر ذات نیستند گرچه در مواردی مؤثرند. به این اعتبار، امیدواریم بشر به بازتعریفی از نسبت خود با خدا، طبیعت و همنوعان خود برسد. اما تأکید میکنم هم اصل عارضه موقتی است (گرچه در ذات خود پیامهای مهمی برای بشر دارد) هم سبک زندگی بشر به دلیل رسوب یافتن و سخت شدن از یک سو و نیز مورد حمایت ساختار به شدت سرمایهزده جهان امروز (تحت سیطره کارتل ها و خدایگان ثروت و قدرت) از دیگر سو، بتواند تغییری کلی در بینش و منش انسان پدید آورد. اما به هر حال یک حادثه و واقعه بسیار نادر جهانی است که باید به شدت مورد توجه و تأمل دقیق الهیون، فلاسفه، جامعهشناسان، مُصلحان اجتماعی و به ویژه رسانهها قرار گیرد. این گروه نخبه که میتوانند نقش بسیار جدیتری در دوران پساکرونا به عهده داشته باشند، باید به مسئولیت عظیم اجتماعی و انسانی خود توجه تام و تمامی داشته باشند. بشر منتظر است این گروه نقش بنیادی خود را ایفا نمایند و انسان را از سلطه بلامنازع فرهنگ مصرفی و سلبریتیساز و تقلیل اندیشهورزی به نازلترین مسائل بشری که در حوزه رسانهها و فضای مجازی به شدت تبلیغ میشود رها سازد. رسانههای سطحیگرا، مخاطب خود را سطحی و مصرفگرا بار میآورند و او را از تأمل و توجه به مسائل جدی وعمیقتر حیات بازمیدارند. این معنا قطعاً درغیبت مصلحان، فلاسفه، جامعهشناسان و انسانشناسان صورت میپذیرد.
4. کرونا باید این درس مهم را برای بشرامروز داشته باشد که انسان علیرغم غرور و نخوت بیش از اندازهاش که ناشی از قدرت صوری تکنولوژی امروزی است، به شدت آسیبپذیر است. درک این آسیبپذیری و تقلیل و کاهش نخوت و غرورش میتواند به حیات او تعادل ببخشد. باید به عنوان انسان دریابیم و دراین نکته جدیتر و عمیقتر بیندیشیم که همه چیزعالم، مطلقاً دردست ما نیست. کرونا به تمامی این معنا را نشان داد. باید به آنچه درپَس این حیات نیز جریان دارد مؤمن باشیم یا دست کم به عنوان یک عامل پنهان مؤثر در حیات ما روی آن تأمل و تفکر کنیم هستی انسان در ایجاد تعادل میان طبیعت و مابعدالطبیعه، میان وراء و ماوراء است. حذف آنچه در پس حیات جاری است یا انکار و نادیده گرفتن آن، تعادل حیات را بهم زده و ویران خواهد ساخت. دلیل اثبات معنای فوق، دلیلی برون انسانی نیست، کاملاً درون انسانی است. انسان خود دلیل اثبات این مدعاست کافی است به درون خود مراجعه کنیم. حتی آنانی که نمیخواهند دراین بازنگری به دین توجه کنند و آن را مقتدی شمارند، باید به هماهنگی و تطبیق خود با طبیعت توجه کنند. همان که سنت یا Tradition به معنای حقیقی خود برآن تأکید دارد؛ زیستن بر وفق و مدار فطرت و طبیعت. دراین صورت ریزههایی حقیر چون کرونا نمیتوانند کیان و حیات انسان را تهدید کنند. انسان به شدت برونگرای امروز نیاز دارد در دوران پساکرونا، زمانی نیز برای خود بگذارد برای تأمل و تفکر درخویشتن. انسان پساکرونایی باید بتواند خود را از چرخه نابودگر مصرف برای تولید و تولید برای مصرف آن هم در سطح نازل رها ساخته و نجات بخشد. از مصرفزدگی خود بکاهد و اندکی نیز برای خود و خالق خود زمان بگذارد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/121615/