بزرگنمايي:
ایران پرسمان -
رسانه مجازی / حکایت رندک ، حکایت مردی است به نام رندک که در طی این حکایات با مخالفت های وزیر و مشکلاتی که برای اهالی بوجود می آورد با حل کردن مخالفت ها و مشکلاتی با طرح راه حل آنها را از سر راه برمی دارد . این حکایت " آبگوشت " یک روز وزیر با نیروهایش در حال خواندن حکم قرائت یک جوانی که قرض وزیر را نداده بودش بودند که وزیر در حکمش آورده بود که جوان باید در آب سرد شنا کند و جوان شنا کرد و رفت و در آنطرف رودخانه دستهایش را گرم کرد و برگشت و با شاکی بودن وزیر روبرو شد که آن پیرزن و آتش که بودند و رندک در حالیکه از آنجا می گذشت وزیر را برای خوردن آبگوشتبه خانه خودش دعوت کرد و ... .
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/148660/