سرمقاله ابتکار/ دو روی سکه اعتراض
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان-«مردم آمریکا طی روزهای گذشته درپی مرگ فجیع یک سیاهپوست آمریکایی بر اثر خشونت افسر سفیدپوست در شهر «مینیاپولیس» ایالت مینهسوتا، شهرهای مختلف آمریکا را به صحنه اعتراضات سراسری خود تبدیل کرده اند.» این خبری است که اکثر رسانههای داخلی به راحتی آن را پوشش داده اند. خبر کشته شدن یک سیاهپوست در آمریکا که البته پیش از این نیز این نوع خشونت علیه سیاهپوستان سابقه داشته است. قطعاً بسیار دردناک است و به طور قطع این نوع از برخوردها بسیاری از انگارههای دموکراسی در آمریکا را زیر سوال میبرد.
ناگفته پیداست که واکنش ترامپ درخصوص تهدید معترضان به استفاده از خشونت و گلوله یک رفتار ضد دموکراتیک و البته منافی با ادعاهای مطرح شده درخصوص وجود آزادی در این کشور است. اما سوال اینجاست که آیا میتوان با همه این اتفاقات بتوان رفتاری مشابه در کشور خودمان را توجیه کرد؟ یعنی اگر حوادثی مانند آبان ماه سال گذشته رخ داده است و عدهای به درست یا غلط به تصمیمی معترض شدهاند آیا تهدید به شناسایی از طریق دوربینها توسط رئیس دولت و یا برخورد خشن با معترضان قابل چشمپوشی است؟ بیتردید هر کشوری قوانین خود را دارد و قطعاً ناهنجاری و هرج و مرج در هیچ کشوری توسط هیچ حاکمیتی قابل پذیرش نیست. اما همانقدر که اراذل و اوباش خواندن معترضان به نژادپرستی توسط ترامپ، برای افکار عمومی پذیرفتنی نیست که در کشور ما نیز این دست از عبارات فاصله مردم را با مسئولان بیشتر خواهد کرد.
همان قدر که کشته شدن یک سیاهپوست در آمریکا میتواند دردناک و غیر قابل پذیرش باشد، فوت شدن آسیه پناهی هم توجیه انسانی نخواهد داشت.
بیشک دموکراسی، مردمسالاری و انواع آن به معنی آن است که مردم نسبت به اتفاقات پیرامون جامعه بیتفاوت نباشند. این بیتفاوت نبودن میتواند اشکال گوناگونی داشته باشد که گاه با آمدن در خیابانها و اعتراض مسالمتآمیز خود را نشان میدهد قطعاً اگر این نوع از اعتراضها در هر حاکمیتی به رسمیت شناخته نشود ممکن است روزی واکنش رادیکالتری از خود بروز دهد. این مسئله به معنای آن نیست که حاکمیت از کنار هر رفتار ناهنجاری عبور کند اما قطعاً کتمان وجود اعتراض و یا بایکوت رسانهها برای پوشش دادن اخبار اعتراض و یا رعایت نکردن اصل بیطرفی در پوشش این دست از اخبار، تنها مبنای دموکراتیک و تاثیر مردم در سپهر سیاسی و اجتماعی را زیر سوال خواهد برد. بنابراین همان قدر که رسانهها و مسئولان ما در داخل، کنار معترضان آمریکایی و فرانسوی قرار میگیرند اگر در کنار شکایات مردم در داخل هم قرار گیرند به کاهش شکاف حاکمیت و مردم کمک کردهاند. بنابراین آنچه زبان مشترک در هر جامعه و حکومتی است به رسمیت شناختن مردم با هر نوع اندیشه و حتی اعتراضی است که ممکن است نسبت به وضع موجود داشته باشد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/148869/