بزرگنمايي:

13 راز که مادرشوهرتان به شما نمي گويد

کليد رابطه خوب با مادرشوهر، اين است؛ حرف هايي هست که او به شما نمي گويد، اما دوست دارد که درباره اش بدانيد. اين حرف ها راز موفقيت براي رابطه اي خوب با مادرهمسرتان است. حرف هايي که اگر بدانيد و به خاطر بسپاريد، به رابطه شما با مادرشوهرتان کمک مي کند و بيشتر و درست تر او را مي شناسيد...

1.من بي اهميت نيستم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او زني است که در تمام زندگي اش براي داشتن شخصيتي بزرگ و باوقار، تلاش کرده و حالا براي خودش قوانين خاص و منحصربه فردي دارد.

2.فرزند من هميشه فرزند من است

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، همسري که با او زير يک سقف زندگي مي کنيد، پسرش است و او براي هميشه مادرش باقي مي ماند.

3.تو درباره خودت مطمئن نيستي

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او هم به اندازه شما از حساسيت رابطه ميان مادرشوهر و عروس خبر دارد و نبايد فراموش کنيد گاهي، سوءتفاهم پيش مي آيد. اگر از خودتان و تلاشتان براي داشتن رابطه اي خوب مطمئن باشيد، احتمالا خيلي از حرف ها و رفتارها، به نظرتان منفي و ناخوشايند نمي رسد.

4.کمي سپاسگزار بودن، بد نيست

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او از سپاسگزاري لفظي و ظاهري در برابر کارهايش، قدردان خواهد بود. وقتي هديه اي براي خانه تان مي فرستد يا ظرفي غذا و...، يک تماس تلفني ساده و تشکر، هيچ ضرري ندارد.

5.من بهترين ها را براي خودم و خودت مي خواهم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، مادرها هميشه مي گويند: «من تمام خوشبختي ها و شادي ها را براي فرزندم مي خواهم» و از اعماق قلب هم اين آرزو را دارند اما مادرها هيچ وقت اعتراف نمي کنند که دوست دارند، خودشان هم شاد و خوشبخت باشند.

6.من تجربيات زيادي دارم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، سال هاي زيادي را در زندگي پشت سر گذاشته و براي هر اتفاقي تجربه اي دارد. مثلا اينکه او خيلي بيشتر از شما خانه عوض کرده و چه اشکالي دارد که اگر قصد عوض کردن خانه را داريد، نظر و تجربه او را هم بپرسيد.


7.وقتي به ديدنت مي آيم، به ديدن خانواده ام مي آيم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، وقتي به خانه شما مي آيد، براي ديدار تازه کردن و خوشگذراني مي آيد و هيچ قصدي براي اندازه گيري گرد و خاک خانه و ايراد گرفتن از شما ندارد.

8.با او تماس مي گيرم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، اگر قصد صحبت با پسرش را داشته باشد، با تلفن همراه او تماس مي گيرد. وقتي تلفن خانه زنگ مي خورد، او قصد معاشرت با شما را دارد.

9.سپاسگزارت هستم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، وقتي پسرش به او محبت مي کند، به ديدنش مي رود و باري از دوشش برمي دارد، نقش شما را حذف نکرده و قدردان اين محبت است.

10.من هم رازهايي دارم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او هم شبيه هر انسان ديگري، نقطه ضعف هايي دارد و گاهي اگر فاصله مي گيرد، از ترس نشان دادن آنها و دور شدن شماست.

11.من با مادرت رقابت دارم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او مي داند که هيچ کس شبيه مادر نمي تواند در زندگي زناشويي کمک کند اما مادرشوهر هم گاهي مي تواند اين نقش را بر عهده بگيرد و به شما نزديک شود.

12.از اينکه تو هستي، خوشحالم

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او از حضور شما در زندگي پسرش خوشحال است و مي داند که چه نقش مهم و مثبتي در زندگي پسرش داريد و بابت اين حضور هميشه قدردان شماست.

13.تو من را خوب مي شناسي

مادرشوهرتان دوست دارد که شما بدانيد، او هميشه از کادوها و کارهايي که برايش انجام مي دهيد، لذت مي برد و از اينکه او را مي شناسيد و هميشه براي شخص او حرفي، کاري و هديه اي داريد، خوشحال است.