تحریف گری اصلاح طلبان
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
چندی پیش حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب طی سخنانی خطاب به مردم ایران، با تذکر خطر جریان تحریف در واژگونه نشان دادن شرایط کشور و آدرس غلط دادن نسبت به حل آنها، لزوم مقابله با آن را یادآور شدند و تاکید کردند که اگر تحریف از بین برود، پیروزی در برابر دشمنان حاصل خواهد شد. با بررسی جریانات سیاسی کشور، میتوان به خوبی به اهداف رهبر انقلاب پی برد و منظور ایشان درباره ماهیت و هویت جریان تحریف را فهمید. جریانی که طی سالهای گذشته، با وجود حضور در قدرت از دولت و مجلس گرفته تا شوراهای شهر، هیچگاه مسوولیت اقدامات خود را نپذیرفت و آنجا که خسران به بار آورد، برای رفع مشکلات، به غلط مذاکره با غرب و آمریکا را پیشنهاد کرد.
رهبر انقلاب چندی پیش به مناسبت فرارسیدن عید قربان، طی سخنانی خطاب به ملت ایران، درباره خطرات جریان تحریف گفتند: «به موازات تحریم، یک جریان تحریف حقایق، واژگون نشان دادن واقعیات، چه واقعیات کشور ما و چه واقعیات مرتبط با کشور ما هم وجود دارد. این هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند. هدف از این تحریف دو چیز است؛ یکی، ضربه به روحیه مردم است و دیگری اینکه آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است. این تحریف در این زمینههاست و با این دو هدف دارد انجام میگیرد. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند.» ایشان همچنین با اشاره به لزوم مذاکره با آمریکا بهعنوان یکی از آدرسهای غلط جریان تحریفگر، تاکید کردند: «این جوری است که میگویند اگر میخواهید تحریم برطرف بشود، در مقابل آمریکا کوتاه بیایید. خلاصه حرف این است که باید کوتاه بیایید در مقابل آمریکا، باید ایستادگی نکنید.» ایشان با اشاره به ارتباط میان مقابله با جریان تحریف و مقابله با تحریمها، گفتند: «وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده ملت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد.»
چشم به راه غرب
وقتی عرصه سیاسی ایران را رصد میکنیم، به خوبی به فحوای کلام رهبری و تجلیات آن پی میبریم. یک جریان سیاسی در ایران، همواره بر این باور بوده که راهحل مشکلات کشور، در ارتباط با غرب نهفته است و چنانچه قصد داریم از معضلات عبور کنیم، باید دم غرب بهخصوص آمریکا را ببینیم. این جریان سیاسی از قضا در هفت سال گذشته، نه خارج از قدرت بلکه در قدرت و در مسوولیت بوده و با پیشبرد ایده مذاکره در قالب برجام، نه تنها نتوانست مشکلی از مشکلات مردم حل کند، بلکه وضعیت را بدتر نیز کردند. چندی پیش فائزه هاشمی، دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی و عضو شورای مرکزی حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی ایران، در گفتوگویی با تاکید بر لزوم مذاکره با آمریکا و بازشدن سفارت این کشور در تهران گفت: «در حال حاضر گفتوگوی غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در یک مسیر غیرعقلانی افتاده است، هر دو طرف هم به این مسخره بازیها دامن میزنند. اگر من تصمیمگیر بودم باز کردن سفارت آمریکا در تهران و سفارت ایران در واشنگتن را بدون هیچ مذاکرهای دنبال میکردم. سفارتها بر پایه اصول حقوق بینالملل اداره میشوند، اگر هم برخوردی از طرف آمریکا صورت گرفت اقدام متقابل انجام میدادم. کاری که همه دنیا میکنند. با وجود جنگ سرد و بیشترین تنش بین آمریکا و شوروی، یک روز روابط این دو کشور قطع نشده است یا روابط چین و آمریکا در حال حاضر، قطع روابط معنا ندارد، اصرار بر این موضوع ضعف و کم آوردن است یا اهداف دیگری را دنبال میکنند، در هر صورت منافع ملی، حقوق مردم و جامعه است که آسیب دیده است. باید شهامت داشته باشیم اشتباه خودمان را بپذیریم و جبران کنیم.» همزمان عبدالله ناصری از مشاوران رییس دولت اصلاحات نیز چندی پیش در کانال خود به نام «تاریخ نوشت» مذاکره با آمریکا را آغاز راه نجات ملی کشور خواند و تصریح کرد: «آغاز راه نجات ملی کشور مذاکره مستقیم با آمریکاست. در غیر این صورت، تمام وساطتهای اتحادیه اروپا یا بخشی از آن هیچ سودی نخواهد داشت.» در روزهای ابتدایی تیرماه نیز مصطفی تاجزاده از عناصر رادیکال اصلاحطلب، در توییتی با گره زدن افزایش نرخ ارز با مذاکره با آمریکا نوشت: «پرسش من بهعنوان یک شهروند از رهبر کشور این است؛ با اینهمه فشار اقتصادی بر گرده مردم دلار چندهزار تومان بشود، نرمش قهرمانانه موجه و مذاکره از موضع برابر با آمریکا مجاز میشود.»
آزمودهای که آزمودنش خطاست
همه این شور و شوق اصلاحطلبان برای گفتوگوی مجدد با آمریکا، در شرایطی است که دولت حسن روحانی(دولت مورد حمایت اصلاحطلبان) طی بازه شهریور92 تا تیر94 سلسله گفتوگوهای فشردهای را با گروه1+5 و مشخصاً با آمریکا بهطور مستقیم انجام داد اما با وجود شرط ایران مبنی بر رفع بالمره تحریمها در زمان امضای توافق برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)، دولت دموکرات اوباما زیر بار این شرط نرفت و با وجودرفع تحریمهای سازمان ملل، هیچکدام از تحریمهای یکطرفه واشنگتن رفع نشد. با روی کارآمدن دولت جمهوریخواه به ریاست ترامپ در آمریکا در پاییز سال95، حملات علیه توافق برجام شدت گرفت و نهایتاً ترامپ تصمیم گرفت پس از چندین نوبت تهدید، در اردیبهشت ماه سال97 از برجام خارج شود. با این تجربه تاریخی نه چندان پیشینی، کدام عقل سلیم حکم میکند که بخواهیم دوباره به آمریکا اعتماد کرده و روند طولانی مذاکرات با این کشور را مجدداً از سر بگیریم؟ گفتوگوهایی که میدانیم قرار است چه شروطی از طرف مقابل از جمله اعمال محدودیت در زمینه فعالیتهای نظامی و اقدامات منطقهای، درخواست شود.
زنجیرهایها؛ نماینده دموکراتها در ایران
از سوی دیگر، مدتی است که رسانههای منتسب به جریان اصلاحطلبی، به ستاد انتخاباتی جو بایدن، نامزد جناح دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر آمریکا تبدیل شدهاند. این رسانهها با پوشش حداکثری اخبار مربوط به بایدن، به قدرت رسیدن او را برای منافع ملی ایران مناسب ارزیابی کرده و در تحلیلهای معیوب خود اینگونه ابراز میدارند که ایران میتواند از فرصت بایدن، برای کاهش سطح تنش و بهبود شرایط اقتصادی خود بهره بگیرد. این در شرایطی است که بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی معتقدند که قدرتگیری حتی بایدن، کمکی به رفع تحریمها علیه ایران نخواهد کرد و دموکراتها نیز با برخی اختلاف در روشها، همان مسیری را خواهند رفت که ترامپ و اسلاف او نسبت به ایران در پیش گرفته بودند. بنابراین شاید بشود ایجاد امید در مردم ایران برای حل مشکلات اقتصادی در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را یکی از خطوط اصلی تحریف گران، طی مدت اخیر دانست.
دوقطبیسازی در آستانه انتخابات
از جمله روشهای شناخته شده جریان تحریفگر در ایران، ایجاد دوقطبیسازی در آستانه انتخابات پیرامون مذاکره با غرب(مخصوصاً آمریکا) است. به نظر میرسد تاکید بر ثنویت «مذاکره-معیشت» که اصلاحطلبان مدتی است مشغول بازتولید آن هستند، با نزدیکی به ایام انتخابات1400، پر رنگتر شود. پازل کار اصلاحطلبان برای روی دست بردن علم و کتل مذاکره، امروز دو وجه دارد که یکدیگر را تقویت میکنند؛ اول تاکید بر به قدرت رسیدن «بایدن» که طبیعتاً بهطور مستقیم قادر به تاثیرگذاری روی روند انتخابات آمریکا نیستند و دوم که وابسته به وجه اول است و خود را در آستانه انتخابات پیش روی ایران(ریاست جمهوری) نشان خواهد داد، تاکید بر مذاکره با آمریکاست. در توضیح تکمیلی برهم کنش این دو وجه باید گفت که در صورت پیروزی بایدن، به احتمال فراوان، اصلاحطلبان این خط تبلیغاتی را دنبال خواهند کرد که برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی، راهی جز مذاکره با بایدن وجود ندارد و یحتمل خطاب به مردم خواهند گفت: «ترامپ دیوانه رفته، زندهباد بایدن دموکرات.» به بیانی، اصلاحطلبان تاکید خواهند کرد که غیرقابل پیشبینی بودن کنش سیاسی ترامپ، دلیل اصلی برهم خوردن برجام بود اما اکنون که بایدن متعادل و به ظاهر منطقی در رأس قدرت آمریکاست، چرا با او به گفتوگو ننشینیم.
فرار از مسوولیتپذیری
از سوی دیگر، اصلاحطلبان قصد کردهاند با مانور جنونآمیز روی گزاره مذاکره با آمریکا و گرهزدن آن به حل مشکلات، نسبت به حمایت تمام قدشان از حسن روحانی و دولت او، سرپوش نهند. به بیانی دیگر، جریان اصلاحطلبی برای گریز از مسوولیتپذیری نسبت به پذیرش نقش خود در ایجاد وضع موجود، مترصد آن شده تا با بزرگ کردن خیرات و برکات امر مذاکره، توجهات را به بیرون جلب کرده و خود و دولت روحانی را از زیر بار فشار افکار عمومی، برهانند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/170298/