بزرگنمايي:

ایران پرسمان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
بلاتکلیفی اصلاح‌طلبان درباره مشارکت در انتخابات به جایی رسیده که بزرگان اصلاحات تصمیم بگیرند، وارد عمل شده و کار را تمام کنند. نامه اخیر موسوی‌خوئینی‌ها مصداق همین ورود‌ها است. او طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب را به مشارکت دعوت کرده و نوشته است: «گفته می‌شود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروه‌ها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهاد‌های مسئول و غیرمسئول و دخالت‌های ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمی‌کنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتار‌ها و دخالت‌های ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتار‌های ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمی‌رود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهره کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند.» حال باید دید آیا راهبرد اصلاح‌طلبان تغییر می‌کند و افرادی مثل عبدا... ناصری، عباس عبدی، سعید حجاریان و دیگرانی که در ماه‌های اخیر عدم مشارکت در انتخابات را پیشنهاد می‌کردند، کنار خواهند کشید؟
ما انتخابات را ترک نمی‌کنیم
سید ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اینطور فکر نمی‌کند. او رویکرد پیشنهادی موسوی‌خوئینی‌ها در نامه اخیر را یک اشتباه بزرگ خواند و گفت: «مشارکت در انتخابات به‌نظر من اشتباه برای اصلاح‌طلبان است. فرقی هم ندارد که این پیشنهاد را آقای موسوی‌خوئینی‌ها بدهد یا فرد دیگری. دلیلش نیز این است که ما اولا نمی‌دانیم چه کسی از اصلاح‌طلبان داوطلب ریاست جمهوری خواهد شد؟ بعد هم که شد، تایید صلاحیت می‌شود یا خیر؟ حکایت ما شده مثل آن فردی که می‌گفت عاشقم، عاشقم. پرسیدند عاشق که هستی؟ گفت عاشق هر که شما بگویید.» وی تاکید کرد: «اصلاح‌طلبان برای مشارکت در انتخابات آتی اولا باید بدانند که کسی از اصلاح‌طلبان واقعی ثبت‌نام می‌کند، بعد هم ببینیم که تایید صلاحیت می‌شود یا خیر؟ در مرحله بعد از آن است که می‌توان اظهارنظر کرد و گفت که اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت کنند یا خیر؟ قوامی در واکنش به اینکه آقای موسوی‌خوئینی‌ها نوشته نباید به خاطر رفتار‌های ناصواب و دخالت‌های ناروا فعل انتخابات را ترک کنیم، گفت: «ما انتخابات را ترک نمی‌کنیم. آنها هستند که ما را ترک داده و از انتخابات بیرون می‌کنند. از آقای خوئینی‌ها باید سوال کرد که اگر شما، عبدا... نوری، شکوری راد، رئیس‌دولت اصلاحات یا دکتر محمدرضا خاتمی ثبت نام کنند، تایید صلاحیت می‌شوید؟ اگر پاسخ مثبت باشد که حرف همه ما مشارکت در انتخابات است. اما این اشتباه بسیار بزرگی است که دوباره پشت سر عارف و امثال روحانی راه بیافتیم». وی افزود: «نمی‌دانم آقای موسوی خوئینی‌ها چقدر با مردم ارتباط دارد، اما من می‌بینیم که مردم نسبت به اصلاح‌طلبان بدبین هستند و همه مشکلات دولت به حساب اصلاح‌طلبان ریخته شده است. به هر کوی و برزن یا مغازه که می‌رویم مردم می‌گوید شما اصلاح‌طلبان چه کار کردید؟ و روحانی پدر مردم را درآورد». این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به اینکه آیا منظور موسوی‌خوئینی‌ها از این نامه آن است که اصلاح‌طلبان برخی کاندیدا‌ها که خودشان هم می‌دانند تایید صلاحیت نمی‌شوند، را معرفی کنند؟ گفت: «خیر، برداشت من این نیست. به‌نظر من اگر آقای موسوی خوئینی‌ها چنین نظری دارد باید به‌صورت شفاف و صریح بگوید. بگوید رئیس دولت اصلاحات که هشت سال رئیس‌جمهور بود به اعتقاد دوست و دشمن دوران طلایی بود؛ کاندید شود یا افرادی مثل محمدرضا خاتمی، عبدا... نوری و خود آقای خوئینی‌ها ثبت نام کنند و اگر تایید صلاحیت شدند در انتخابات شرکت می‌کنیم.» وی ادامه داد: «اگر می‌خواهد نامه بنویسد باید شفاف حرف بزند و اینها را بگوید. این نامه که الان نوشته است بیشتر اصلاح‌طلبان را گنگ و گیج می‌کند. مردم هم دیگر این حرف‌ها را در جامعه قبول ندارند.» قوامی در پاسخ به این پرسش که آیا ورود به انتخابات با کاندیدا‌هایی که اصلاح‌طلبان خودشان هم نسبت به عدم تایید صلاحیت آنان علم دارند، راهبرد درستی است؟ گفت: «علم از کجا می‌آید؟ اینها نباید تایید صلاحیت نشوند. چرا باید اینها را رد صلاحیت کرد؟ اگر هم رد صلاحیت شوند از نظر ما غیرقانونی است».
بانک مرکزی، رسالت و مسئولیت تاریخی
ادامه از صفحه یک- جهت کنترل نقدینگی که به جهت کارشناسی بدان اعتقاد دارد، پایبند باشد و اگر نمی‌تواند، نپذیرد و میدان را به نفراتی بسپارد که بدون کار کارشناسی و بدون درنظرگرفتن شرایط اقتصادی تابع مطلقه دولت هستند و آن کار را انجام می‌دهند. بانک مرکزی یک نهاد پولی است که باید تصمیماتی که نفع ساختار اقتصادی کشور و حفظ ارزش پول ملی را در پی خواهد داشت و موجب هدایت نقدینگی به سمت تولید می‌شود، دنبال کند. بانک مرکزی در کوتاه‌مدت باید در مقابل هر فرمانی که پول ملی را از ارزش خود و نقدینگی را به سمت تولید فاصله می‌اندازد و به گرانی و تورم دامن می‌زند، بایستد برای اینکه یک آرمان تاریخی دارد. درواقع دولت قصد دارد که چند ماه باقیمانده از کارنامه پایانی خود را به نحوی به پایان برساند؛ حتی نکته‌ای که درباره افزایش قیمت ارز وجود دارد این شبهه را به‌وجود می‌آورد که چون بانک مرکزی ارز 4200 تومانی را در سایت خود به‌عنوان نرخ رسمی قید می‌کند، بنابراین مابه‌التفاوت نرخ رسمی و نرخ بازار در پایان سال مالی را به دولت خواهد داد. این مکانیسم شاید یک نوع تامین منابع مالی هم به حساب می‌آید بنابراین بانک مرکزی باید رسالت و مسئولیت تاریخی یک نهاد پولی مستقل را دنبال کند و از اینکه دولت چه می‌خواهد که هر آنچه می‌خواهد در چارچوب وظیفه خود انجام می‌دهد اما از اینکه وارد وظیفه بانک مرکزی و موجب تزلزل ارزش پول ملی شود، باید جلوگیری کند. بانک مرکزی به قول‌هایی که نسبت به اشارات مقام رهبری نسبت به حفظ ارزش پول ملی داشتند، متعهد باشد چون این تعهد موجب آرامش مردم خواهد بود ولی درحال‌حاضر وقتی بانک مرکزی از حفظ ارزش پول ملی فاصله گرفته، اصطلاحا دستش را در بازار خوانده‌اند. از مجلس تازه‌نفسی که به‌عنوان کمک به معیشت مردم در حوزه اقتصادی و با برنامه اقتصادی روی کار آمده، حتی یک مورد منطقی در رابطه با مسائل مربوط به کاهش تورم ندیدیم و معلوم نیست طرح‌ها و سخنرانی‌هایی قبل از انتخابات، چه شد و کجا رفت که در همین دوره روی کار آمدن، بسیاری از کالاهای اساسی مردم با افزایش قیمت مواجه شده است. بنابراین ظاهرا اقتصاد رهاست و کسی به دادش نمی‌رسد و شرایط وخیمی دارد برای اقتصاد ملی پیش می‌آید که جبران آن قطع به یقین موجب خسارت‌های بعدی خواهد بود و اصلاح کردن آن هم به زمان‌های بیشتر و طولانی‌تری نیاز خواهد داشت.