تجدید عهد اصلاحات با روحانی
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو / متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
حسام رضایی / حمایت همهجانبه اصلاحطلبان از دولت و شخص رییسجمهوری در هفتههای اخیر، نشان داد که اصلاحات را همچنان باید متحد ردیف یک پاستور بهحساب آورد. این در شرایطی است که ماشین تخریب تجدیدنظرطلبان که به طرزی شگرف علیه دولت اعتدال روشن شده بود، با یک حرکت نادرست از سوی مخالفان دولت اصلاحطلبان و اعتدالیون را بار دیگر به وحدتی مصلحتی با یکدیگر، سوق داد. پساز طرح موضوع استیضاح رییسجمهوری و برخی اظهارنظرها علیه شخص اول دولت، رسانه و شخصیتهای منتسب به جبهه اصلاحات، همسو با یکدیگر، پای در میدان حمایت از حسن روحانی نهادند. در واقع میشود چنین تحلیل کرد که رفتار و کردار نادرست عدهای، باعث جانگرفتن اصلاحطلبان و متحدشدن آنها با دولت شد، به طوری که مشی اپوزیسیونی اصلاحطلبان در قبال حسن روحانی طی هفتهها و ماههای اخیر بهحاشیه رفت و موجب شد تا محور اصلاحات-اعتدال، در آستانه انتخابات 1400 جانی دوباره بگیرد؛ محوری که در دو انتخابات 92 و 96 شکل گرفت و با وجود همه فرازها و فرودها، باقی ماند. گرچه در این میان شانس برائت اصلاحات از دولت روحانی از میان رفت . لازمه این اتحاد اما در شرایط فعلی چیست و چرا اصلاحطلبان نمیتوانند از حسن روحانی دل بکنند و در هیات منتقد او، درآیند؟
احیای دولت روحانی برای مذاکرات
یکی از دلایلی که موجب شده تا اصلاحطلبان در غائله استیضاح رییسجمهوری، آنچنان پشت رییس دولت درآیند و با تمایزیابی خود با جبهه اصولگرایی حول «رادیکالیسم-میانهروی»، از وضع انفعال پیشین به وضع فعال فعلی درآیند، معطوف به لزوم احیای دولت روحانی برای انجام مذاکرات احتمالی در آیندهای نه چندان دور است. آنطور که پیداست، انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و پیروزی نامزد دموکراتها، برای جبهه اصلاحات در ایران از چنان اهمیت حیاتی برخوردار است که طبق نظر ناظران، پیروزی جو بایدن میتواند اصلاحطلبان را در مورد گزاره مذاکره با غرب، بار دیگر بازسازی و متشکل کند. به بیانی، اصلاحطلبان از بایدن، جانگرفتن دوباره دیپلماسی و کناررفتن گزینههای تقابلجویی میان تهران و واشنگتن را انتظار میکشند؛ وضعیتی که به باور ایشان، بههیچوجه در قامت و قاموس دونالد ترامپ تصورپذیر نخواهد بود. حال تصور این تصویر از بایدن چه نسبت و تناسبی با کارکرد دولت روحانی طی ماههای پیش رو دارد؟
اصلاحطلبان میدانند که انتظار انتخابات ریاستجمهوری(در ایران) را کشیدن، به امید آنکه بتوانند از کارت مذاکرات در آن وادی طَرفی ببندند، خطایی فاحش و راهبردی است که چشمانداز روشن و مثبتی را پیش پای آنها قرار نخواهد داد. به بیانی، اقناع بدنه اجتماعی اصلاحات برای تحمل وضعیت موجود به امید راهگشایی در پساخرداد 1400 با ابزار دیپلماسی و مذاکره با غرب(به ویژه با آمریکا) راهبردی با اما و اگرهای فراوان است که در توفیق و سعادتمندی آن، تردیدهای بسیاری مستتر است؛ پس راهکار چیست؟
اصلاحطلبان برای آنکه بدنه اجتماعی خود را به حلاوت و شیرینی کارکرد مذاکره، امیدوار و در عین حال، خاطره تلخ و گزنده نافرجامی برجام را از حافظه تاریخی مردم پاک کنند، باید تا پیش از موعد انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، ابزار مذاکره را در عمل به کار ببندند و ثابت کنند که مناقشات دیرپا و بنیادین تهران-واشنگتن با لبخند جلوی دوربینها، قابل رفع و رجوع خواهد بود. با این برداشت، دولت روحانی باید در منظر و مأوای مردم، از حداقل وجاهت و مقبولیت تودهای برخوردار باشد تا بتواند به احسن وجه، کارکرد مثبت و موثر مذاکره را به بدنه اجتماعیِ ناامیدِ اصلاحات بقبولاند و آنها را برای گسیل همهجانبه به سوی صندوقهای رای در سال آینده، مجاب کند.
اصلاحطلبان میدانند که مدیریت پرحرف و حدیث دولت در مبارزه با کرونا و ناهماهنگیها در سطح دستگاههای اجرایی برای جلوگیری از همهگیری این ویروس، از یکسو و عجز دولتمردان در جلوگیری از وضعیت افسارگسیختگی نرخ ارز و ناتوانی در مقابله با گرانیها، از سوی دیگر، بیش از پیش مقبولیت رییسجمهوری و دولت او را در پیشگاه تودههای مردم به طور عام و طبقه متوسط به طور خاص، با تنزل غیرقابل تردیدی مواجه کرده و ادامه این روند میتواند در نوع خود، اهرم مذاکره ولو در صورت پیروزی بایدن را -به موجب کاهش پشتوانه اجتماعی دولت- بلاوجه و بیتاثیر کند؛ بنا بر این دورنگری، اصلاحطلبان فهمیدهاند که راهی جز حمایت از دولت دستنشانده و ائتلافی خود ندارند تا بتوانند از طریق همین دولت، شانس خود برای پیروزی در انتخابات بهار سال آینده بالا ببرند؛ امری که بدون تزیین جلوه مذاکره در ایماژ جمعی مردم ایران، ناشدنی مینماید. علاوه بر این، اصلاحطلبان آیا دلیل دیگری برای حمایت از دولت اعتدال دارند؟
دولت اعتدال، آخرین امید اصلاحات برای ماندگاری در قدرت
علاوه بر وجاهتبخشیدن به دولت برای کارآشدن ابزار مذاکره پیش از موعد انتخابات 1400، دلیل دیگری که اصلاحطلبان را طی یکی، دو هفته گذشته در هواداری از دولت، اینچنین بیتردید و استوار کرده، به لزوم حفظ آخرین رشتههای ائتلاف با اعتدالیون با هدف ماندگاری در بدنه حاکمیت مربوط میشود. اصلاحطلبان که پس از فوت مرحوم هاشمیرفسنجانی، بحران نمایندگی در حاکمیت دارند و حتی سیاست احیای خاتمی یا جایگزینی او با موسویخوئینیها به بنبست خورده، تلاش دارند با حفظ ائتلاف نیمبند خود با اعتدالگرایان و تظاهر به حمایت از شخص رییسجمهوری، کورسوی امید خود برای ماندگاری در قدرت را حفظ کنند.
سابقه نشان داده که چهرههای موردنظر طیف نابگرای اصلاحات به موجب محکومیتهای امنیتی پیشین، همیشه در فیلتر نهادهای نظارتی واماندهاند و حسب همین تجربه، حضور مستقل در آوردگاه انتخابات 1400 برای اصلاحات قطعا به صلاح نخواهد بود و این جبهه را از عزت حضور در دولت روحانی به حضیض حذف از ساختار رسمی خواهد کشاند.
طبق این واقعیت محرز، اصلاحطلبان نیک واقفند که حضور ناب و رادیکالیشان در انتخابات پیشرو در مقایسه با کنش مشترک با جریان اعتدال (شامل یاران رییسجمهوری در دو حزب کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه) و حمایت از گزینهای حداقلی/ ائتلافی، بخت آنها را برای پیروزی و استمرار در قدرت، بیشک کاهش خواهد داد؛ پس سودمندترین مسیر برای جبهه اصلاحات این است که فعلا از پشت پا زدن به نردبان روحانی ورزند و در عوض، خود را همچنان همراه و همپای دولتش نشان بدهند.
استعفاطلبان در اندیشه زمینزدن دولت
با وجود گزاره پیشین یعنی حمایت اصلاحطلبان از دولت با غایت ماندگاری در قدرت، برخی از ایشان چندان بدشان هم نمیآید که زمینه کناررفتن دولت را فراهم آورند. این گروه برای ذیحقنشاندادن خود و اعلام و ابراز تضاد ماهوی رقیب با منافع ملی، میکوشند بستر تضعیف دولت را در شرایط «تحریم-کرونا» فراهم کنند و مزورانه اینگونه جا بیندازند که اصولگرایان برای ارضای مطامع سیاسی خود، مترصد سقوط و اضمحلال دولت هستند؛ تلهای که البته با بیکیاستی نادر نیروهای منتسب به راست، تا حدی رنگ حقیقت نیز به خود گرفت.
اصلاحطلبان البته پیش از دولت روحانی و در زمانهای که ارتباط رییس دولت دهم با برخی نیروهای موثر شکرآب شده بود، از فرصت 11 روز خانهنشینی رییسجمهوری وقت برای تحریک و تشجیع او استفاده و سعی کردند با بدترکردن وضعیت، رییس دولت را در مقابل ساختار قرار بدهند و دولت او را پیش از موعد، از کار بیندازند.
سیاست زمینزدن دولت، چندی پیش نیز به مخیله اصلاحطلبان خطور کرد و ایشان در تحلیلهایی خواستار برکناری حسن روحانی از رأس دولت برای بهترشدن وضعیت کشور شدند؛ خواستهای که اوج آن در یادداشت عباس عبدی تبلور یافت. این فعال و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب، ماه پیش در یادداشتی اختصاصی که روزنامه اعتماد آن را ذوقزده و هدفمند، تیتر یک خود کرد، با اشاره به لزوم کنارهگیری روحانی، تصریح کرد: «بهتر است که مدنی رفتار شود و برای 10 ماه باقیمانده شخص دیگری عهدهدار حل این مشکل شود.»
اصلاحطلبان البته پیش از دولت روحانی و در زمانهای که ارتباط رییس دولت دهم با برخی نیروهای موثر شکرآب شده بود، از فرصت 11 روز خانهنشینی رییسجمهوری وقت برای تحریک و تشجیع او استفاده و سعی کردند با بدترکردن وضعیت، رییس دولت را در مقابل ساختار قرار بدهند و دولت او را پیش از موعد، از کار بیندازند
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/209595/