سرمقاله اعتماد/ اهمیت استراتژیک کشمیر
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - اعتماد / « اهمیت استراتژیک کشمیر » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته پیرمحمد ملازهی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
برنامهای که دهلینو برای کشمیر طراحی کرده قبل از دورانی برنامهریزی شد که هندوستان با امریکاییها تا این اندازه نزدیک شوند. درست از زمانی که حزب بیجیپی قدرت را در هند دراختیار گرفت و اتال بیهاری واجپایی، نخستوزیر فقید هند در راس امور قرار گرفت، بحثهای زیادی در مورد راهکار پایان دادن به مسائل جاری در کشمیر مطرح شد. عمدهترین نگرانی دهلینو، گروههای افراطی و شبهنظامیانی بود که به ادعای آنها توسط پاکستان آموزش میدیدند و تجهیز میشدند و برای اجرای عملیات تروریستی به کشمیر تحت سلطه هندوستان اعزام میشدند. نهایتا دولت واجپایی یکی از پیشنهادهایی را که برای پایان دادن به تنشها در کشمیر برگزید، پایان دادن به شرایط خودمختاری و قوانین ویژه منطقه جامو و کشمیر بود. براساس قانون اساسی دوران استقلال هند، تقریبا در همه امور، به جز مسائل سیاست خارجی، نظامی و دفاعی و پول ملی، دولت محلی جامو و کشمیر از استقلال عمل برخوردار بود و تقریبا مانند یک حکومت مستقل عمل میکرد. پایان وضعیت ویژه جامو و کشمیر از همان زمان مطرح شده بود و زمانی که نارندرا مودی به عنوان نخستوزیر از حزب بیجیپی قدرت را دراختیار گرفت، عزم جدی برای اجرای همین برنامه داشت. براساس برنامه حزب بیجیپی، جامو و کشمیر به یک ایالت مانند بقیه ایالتهای هندوستان تبدیل میشود و تمام امتیازهای ویژهای که براساس قانون اساسی به این منطقه داده شده است، لغو میشود. امریکاییها این را میدانند که منطقه کشمیر منطقه بسیار حساسی است. نقاط مرزی کشمیر با چین به لحاظ جغرافیایی بر چین و آسیا مرکزی، بر پاکستان و بر هند مسلط است و از جایگاه ژئواستراتژیک ویژهای برخوردار است. این منطقه جغرافیایی طمعهای بسیاری را در میان قدرتهای منطقهای و جهانی برمیانگیزد، از جمله مشهور است که رژیم صهیونیستی پیشنهاد رسمی به دولت هند داده بود که پایگاهی نظامی در منطقه کشمیر دراختیار این رژیم قرار بگیرد تا با استفاده از موقعیت استراتژیک کشمیر، کل زرادخانه هستهای و برنامه اتمی پاکستان را از بین ببرند؛ هر چند که دولت هند با این پیشنهاد موافقت نکرد. جایگاه استراتژیک کشمیر، به ویژه در مهار چین، مورد توجه امریکاییها هم هست. اما واقعبینانه نیست که بگوییم امریکاییها یکسره دیکته میکنند و هندیها برنامههای آنها را میپذیرند. دهلینو، برنامههای واضح و روشنی از گذشته برای جامو و کشمیر دارد و برنامه بازآرایی سازمانی جامو و کشمیر یک برنامه قدیمی است که آخرین مرحله آن همین مساله لغو امتیاز خرید و فروش اموال منقول فقط در میان ساکنین بود. تصمیم هند این است که مساله کشمیر را به طور کلی پایان دهد و شرایطی که در گذشته زمینه دخالت پاکستان را ایجاد میکرد از بین ببرد. به اعتقاد من اسلامآباد هم عزم و اراده جدی هند در این مورد را درک کرده است. اگر در هفت، هشت ماه گذشته به عملکرد گروههای افراطی و شبهنظامی در منطقه کشمیر تحت سلطه هند نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که تقریبا هیچ عملیات جدی و بزرگی در این منطقه انجام نشده است. شایعاتی وجود دارد که ارتش پاکستان گروههای شبهنظامی تحت حمایت خود یعنی لشکر طیبه، جیش محمد و حزب مجاهدین را از مرز کشمیر به سمت افغانستان منتقل کردهاند و این شبهنظامیان تمرکز خود را بر همکاری با طالبان و شبکه حقانی در افغانستان قرار دادهاند. امریکاییها از عزم و اراده دهلینو در قضیه کشمیر خرسند هستند و روشن است که دولت هند را به این اقدامات تشویق میکنند. اما نمیتوان گفت که تمام برنامههای هند در این منطقه از سوی دولت امریکا دیکته شده باشد. منطقه لداخ در جامو و کشمیر که مورد مناقشه میان هند و چین است حدود 90 هزار کیلومتر مربع سرزمین را در بر میگیرد که چینیها نسبت به حاکمیت بر آن ادعا دارند. چین معتقد است که هندوستان 90 هزار کیلومتر مربع از خاک چین را در منطقه لداخ و برخی مناطق اطراف آن اشغال کرده و در برابر هندیها هم پیش از این مدعی بودند که اساسا کل استان تبت چین متعلق به سرزمین هند است. هر چند بعد از سفر راجیو گاندی به چین و توافقهایی که انجام شد هند از ادعای سرزمینیاش نسبت به تبت عقبنشینی کرده است اما مساله لداخ و ادعای سرزمینی چین نسبت به هند همچنان وجود دارد و در ماههای گذشته هم باعث درگیریهای مرزی میان دو طرف شده است. مساله کشمیر یک مناقشه قدیمی بسیار پیچیده است. بعد از استقلال هند از بریتانیا و جنگ میان هند و پاکستان برای سلطه بر کشمیر، خانواده دوگرا، فرزندان گلاب سینگ که پیش از این منطقه کشمیر را از بریتانیا اجاره کرده بودند و مهاراجهنشین مستقلی در آنجا برای خود ایجاد کرده بودند از حاکمیت هند بر جامو و کشمیر حمایت کردند، در برابر رهبران استقلال پاکستان هم معتقد بودند که براساس توافق استقلال همه مناطق مسلماننشین باید تحت حاکمیت اسلامآباد قرار گیرد. دستکم سه جنگ تمامعیار بر سر مساله کشمیر میان دو قدرت جنوب آسیا اتفاق افتاده است. در حال حاضر خط کنترل در کشمیر به شکلی تنظیم شده که یک سوم از کشمیر تحت سلطه پاکستان و دوسوم آن تحت سلطه هندوستان است. هر دو کشور اما برکل کشمیر ادعای ارضی دارند. شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامههای خود پیشنهاد برگزاری همهپرسی برای تعیین سرنوشت کشمیر را مطرح کرده است که هند و پاکستان آن را نپذیرفتهاند. در حال حاضر سه دیدگاه در مورد سرنوشت کشمیر وجود دارد: پیوستن کامل کشمیر به پاکستان، پیوستن کامل کشمیر به هند و دیدگاه استقلال کشمیر که در میان جمعیت کشمیر تحت سلطه هند طرفداران زیادی دارد. در آینده هر یک از دو کشور هند و پاکستان اگر تصور کنند که قدرت کافی برای ضمیمه کردن بقیه کشمیر به خاک خود دارند، قطعا برای تسلط بر آن اقدام خواهند کرد. باتوجه به بیمیلی دوطرف برای انعطاف در مورد مساله کشمیر، من بعید میدانم که در میانمدت شاهد تغییری در وضعیت موجود تنش در جنوب آسیا باشیم.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/210422/