سرمقاله حمایت/ ایران قوی با فرهنگ بسیجی
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - حمایت / « ایران قوی با فرهنگ بسیجی » عنوان سرمقاله روزنامه حمایت نوشته دکتر حسین کنعانی مقدم است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جنگ تحمیلی در عرصه نظامی سالهاست که به پایان رسیده اما جنگ دشمن در عرصههای دیگر، به پایان نرسیده است. بسیجیان در هشت سال دفاع مقدس، نقش پررنگ و بسزایی در پیروزیهای بزرگ دوران دفاع مقدس داشتند و امروز هم در گرفتاریها و گردنهها اعم از بلایای طبیعی، یاریرساندن به مناطق محروم و سینه سپر کردن در برابر شبیخونهای امنیتی، خط شکنند و میداندار. در حال حاضر، گرچه از موشکباران شهرها و بمباران زیرساختهای کشور خبری نیست و جنگ علیالظاهر تمامشده ولی نبردی سختتر، دامنهدارتر و وسیعتر از هماورد نظامی در عرصه اقتصاد و فرهنگ در جریان است.
2. در این شرایط و درحالیکه دشمن، معیشت مردم را برای فشار و تغییر محاسبات نظام اسلامی گروگان گرفته است، نمیتوان با سیاستها و روشهای معمول در زمان صلح به نبرد حریف رفت. خصومتها و کینهها تغییر نکرده اما روشهای مقابله بهروز شدهاند. طبعاً با این حجم بسیار گسترده از توطئهها فقط با روحیه بسیجی میتوان مقابله کرد، نه کار روتین اداری و رسمی. چرا؟ چون بسیج، شبانهروز نمیشناسد و حاضر است با مرارتها کنار بیاید، مشکلات را با جان و دل بخرد و با کمترین امکانات، کار را به سرانجام برساند. در فرهنگ بسیجی، «نمیتوانیم»، «نمیشود» و «بلد نیستم» معنی ندارد. اصلاً قاموس بسیجی متفاوت از همه استانداردها و چارچوبهاست. منظور این نیست که این گروههای همیشه پایکار، قاعده و اسلوبی ندارند، خیر. بلکه مقصود این است که پشت سد سختیها و مرارتها متوقف نمیشوند و در کمترین زمان ممکن، طرح و برنامهای دقیق و عملیاتی برای مشکلات پیاده میکنند.
3. نمونه این موارد را میشود در بسیاری از حوزهها آدرس داد. از ورود بسیجیها به عرصههای بسیار پیشرفته علمی تا حضور در کف مناطق زلزلهزده و سیلزده. در بخش فضا، بسیجیهای نیروی هوا و فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اولین ماهواره نظامی کشور را به فضا پرتاب کردند که در جهان کمنظیر است. صنعت موشکسازی، ترکیبی از چند فناوری «های تک» است که تا کشوری در آنها به تبحر نرسد، نمیتواند حتی چند موشک کوتاه برد بسازد، چه رسد به موشکهای دوربرد. همه آنچه در این صنعت پیشرفته و استراتژیک به دست آوردهایم، مرهون کار بیوقفه و خستگیناپذیر بسیجیهاست. در سایر ردههای علمی شامل پزشکی، نانو، سلولهای بنیادی و ... نیز همین روحیه بود که دستاوردهای خیرهکنندهای را عاید کشور کرد؛ نتایج درخشانی که کشورهای صنعتی طی یک قرن به دست آوردند اما جوانان بسیجی در کمتر از سه دهه.
4. از زاویهای دیگر، فرهنگ بسیجی، مطابق با روحیه ایرانی – اسلامی و غیر وارداتی است. در مدلهای برنامهریزی خارجی، درصد قابلتوجهی برای ریسک و خطرات احتمالی در نظر گرفته میشود و بر آن اساس، ورود به برخی از کارهای پرخطر، توصیه نمیشود. روحیه بسیجیها اما با خطرپذیری ممزوج است و اساساً به کارهایی وارد میشوند که کمتر کسی جرئت ورود به آنها را دارد. از باب مثال، مناطق سرسبز و آبادی که زمانی جزو مناطق محروم بودند، به مدد این نگاه متحول شدهاند. بعضی از این مناطق، درحالیکه شهرها و استانهای همجوار آنها برخوردار از رفاه بودند، کمترین امکانات نظیر آب خوردن و سرپناه مناسب هم نداشتند ولی گروههای جهادی با حضور عاشقانه و عارفانه، ظرف مدت کوتاهی به داد اهالی آنجا رسیدند و بسیاری از مناطق محروم را از امکانات حداقلی بهرهمند کردند. همچنین در مبارزه با کرونا نیز شاهد کمکهای مؤمنانه بسیجیان به مردم و حضور آنها برای کمک به کادر درمان و ضدعفونی کردن معابر بودیم، کما اینکه یاریگری آنها در قالب طرحهای جدید بسیج در هفتههای اخیر گسترش یافته است.
5. با در نظر گرفتن جمیع جهات، امروز کشور، نیاز فوری و ضروری به این روحیه دارد و چنانچه از لزوم تسری این نگاه به همه سطوح و ردههای مدیریتی سخن میگوئیم، از سر کلیشه گویی و شعارزدگی نیست. با پرستیژ اشرافیگری و تجملگرایی نمیتوان برای مستضعفان و پابرهنگان کار کرد. صاحبان اصلی انقلاب، مسئولانی را میخواهند که ژست جنتلمنها را نگیرند و مثل خود آنها خاکی و خودمانی باشند. به دنبال کارگزارانی هستند که از نزدیک جویای احوال آنها باشند، به درد دلشان گوش کنند و برای رفع مشکلاتشان همانجا آستینها را بالا بزنند، نه کسانی که از دور ،رفتوآمد مردم را تماشا کرده و فکر میکنند که از حال آنها باخبرند.
6. بسیجیان اگر میدانداری نکنند و روحیه آنها در فکر و نگاه خواص جامعه بهویژه مسئولان رده بالای کشور ساری و جاری نشود، بدون اغراق، محال است که بتوان بر خطرات و مشکلات چندلایه و گوناگون نظام سلطه و پیادهنظامش در داخل فائق آمد. هر جا این فرهنگ تجلی پیدا کرد، باعث خوشبینی و اعتمادسازی در میان جامعه شد و هر جا به محاق رفته، لانههای متعفن فساد و تجمل شکلگرفته است. در دستگاه قضا با اتکا به این روحیه، ضربات سنگینی به ریشههای فساد وارد شده و دلگرمی و امید به آینده در میان مردم پدید آمده است. عدلیه به همان اندازه که خدمترسانی به مردم را به خطمشی بسیجی گره زده، در برخورد با هر متخلف قانونشکنی فارغ از انتساب جناحی و سیاسی او، کاملاً قاطعانه و بدون رودربایستی رفتار میکند. این روحیه باید در همه نهادهای کوچک و بزرگ، حاکمیتی و غیر حاکمیتی، دولتی و غیردولتی فراگیر شود.
آیتالله رئیسی روز گذشته در جلسه مسئولان عالی قوه قضائیه به لزوم تسری این فرهنگ در عدلیه اشاره کرده و گفتند: «روحیه بسیجی میتواند دستگاه قضا را در پیشبرد مأموریتهایش در پیشگیری از جرم و آسیبشناسی، آسیب زدایی، حل اختلافات و اصلاح مجرمین یاری دهد...بسیج حقوقدانان میتواند با آموزش همگانی و افزایش اطلاعات حقوقی مردم، دستگاه قضا را در پیشبرد مأموریتهایش کمک کند.» چنانچه همه مسئولین مقید باشند که خرد و کلان محاسبات و برنامههای خود را بر مبنای تفکری انقلابی از این دست، به پیش ببرند و برای دلگرمی و کمک به مردم، همانند فرماندهان دفاع مقدس در وسط میدان باشند نه پشت میزها، شاخصه «ایران قوی» محقق خواهد شد و از گزند تهدیدات در امان خواهد ماند.
با این حساب، فرهنگ بسیجی تنها باطلالسحر و نسخهای است که میتواند همه آفات داخلی و خارجی اعم از تنپروریها، کاهلیها، بیتدبیریها، نفوذها و خباثتهای بدخواهان را دفع کند و حرکت پرخروش و توفندهای را به سمت اهداف انقلاب به جریان درآورد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/221732/