سرمقاله اعتماد/ طلای عاشورا و بدلیجاتش
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان -
سرمقاله اعتماد/ طلای عاشورا و بدلیجاتش
٢٠
٠
اعتماد / « طلای عاشورا و بدلیجاتش » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته سیدعلی میرفتاح است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تا شیئی ارزشمند نباشد، کسی به صرافت ساخت بدیلش نمیافتد. خاک و آهن و سنگ بدل ندارند، از بس که زیاد و ارزانند، بلکه زیر دست و پا ریختهاند. طلا اما چون کم و گران است، سودجویان را به وسوسه میاندازد تا تقلبیاش را بسازند و با زرق و برق دروغینش سادهلوحان بازار را بفریبند و حلبی را به جای طلا، بلکه به قیمت طلا به خلق الله بیندازند. دین خدا هم از آنجا که ارزشمند است و حکم طلا دارد، بدلیجاتش در بازار زیاد است و مردم بیچاره هر آن ممکن است فریب بخورند و به دام ابلیس و انصارش بیفتند و خریدار دین دروغی شوند.
این یک قاعده است که هر جا در هر عرصهای طلایی باشد، متقلبانی هم سر میرسند تا با دروغ و دغل سر ملت کلاه بگذارند. اگر میبینید عدهای با قوت و ممارست طی قرنها، واقعه کربلا را تحریف میکنند و تاریخ را با دروغ و افسانه درمیآمیزند و قیام حسینی را به خرافات میآلایند، دلیلش همین است که به ارزش و منزلت حقیقی عاشورا واقفند و از دسترسی مردمان به حقیقت ماجرا میترسند. امام حسین با ظلم جنگید، جلوی فریبکاری و دروغ ایستاد، با متملقان درافتاد و زیر بار ذلت نرفت و از ذلیلان رو برگرداند. جدیترین سوالی که بعد از بازخوانی واقعه کربلا به ذهن میرسد، این است که گفتمان سیدالشهدا(ع) موقعیت و منصب چه گروه و چه طبقهای را به خطر میاندازد که ناچارند دست به تحریفش بزنند و اصل ماجرا را میپوشانند؟ صریحتر بپرسم: اگر مردم عزادار به سیدالشهدا تأسی کنند و همان راه و مرام او را به قدر وسع پیش بگیرند، حیات و اقتدار چه طایفهای متزلزل میشود که از فردای عاشورا به تکاپو افتادهاند تا واقعیت و حقیقتش را پنهان کنند؟ بخشی از تحریف عاشورا به خاطر منافع مادی و مطامع زودگذر دنیایی است. داستان پیاز عکه بسیار مشهور است، احتمالا شنیدهاید. طرف پیاز روی دستش مانده بود برای همین جعل حدیث کرد که هر کس پیاز عکه را در مکه بخورد، آتش جهنم بر او حرام میشود. مردم سادهدل هم حدیث دروغین را باور کردند و پیاز عکه را خریدند و خوردند. بعضی از تحریفات از این جنس است و جنبه بازارگرمی دارد، اما تحریف اصلی را آنهایی مرتکب میشوند که ترویج گفتمان سیدالشهدا را به زیان خود میبینند و از فراگیر شدنش میترسند، آن تحریفی که معمولا در باورهای دینی صورت میگیرد از این جنس است. خلق را تحمیق میکنند اما نه برای فروش پیاز، بلکه برای سلطه و استیلا و قدرت. تعبیر امام علی(ع) درباره تحریف اسلام بعد از پیامبر این بود که پوستین وارونهاش کردهاند. این پوستین وارونه در دستگاه اموی به جایی رسید که «امیرالمومنین» وقت – یزید - نهتنها آداب مسلمانی بجا نمیآورد، بلکه رسما و علنا حق و حقوق مردم را زیر پا میگذاشت، خونشان را میریخت و مالشان را تصاحب میکرد. اصلا همین که حاکمی به زور بخواهد از مردم بیعت بگیرد، منتقدانش را بخرد یا بکشد و خودش را مشروع جلوه دهد، خود نشان از عمق ظلم و زورگویی او دارد. در سال شصت هجری جرم و جنایتی بلکه فاجعهای در جهان اسلام ساری و جاری بود که میتوانست ریشه اسلام را برای ابد بخشکاند و چراغ مصطفوی را بکشد. اتفاقا هوشمندی شیعیان باعث شد تا قیام امام حسین فراتاریخی شود و حوادثش معنی نمادین بیابد. «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» کاری کرد که قصه از سال شصت و از حکومت بنیامیه و از هفتاد و دو تن شهید کربلایی فراتر رود و همه تاریخ را در بر بگیرد. ما بر حادثه خونبار کربلا نام «ما اعظم مصیبتها» گذاشتهایم. یعنی مصائبمان را با مصیبت کربلا میسنجیم، پس ظلم و جوری هم اگر ببینیم آن را با ظلم و جور کربلا اندازه میگیریم. یعنی همه ظالمان هر جا که باشند، در هر دورهای از یزید بهره دارند و همه عمله ظلمه نسبشان به شمر و خولی و عمرسعد میرسد. چیزی که ظالمان را از کربلا میترساند، همین است که آزادگان صبغه حسینی بگیرند و چون دست از جان بشویند پس از تیغ و درفش و تحریم و تحقیر نترسند. اینکه مرحوم امام میگفت محرم و صفر اسلام را بیمه کرده، فرمایشش ناظر بر این بود که محرم و صفر آزادگان را وا میدارد تا جلوی ظالمان بایستند و نقشههای آنها را بر هم زنند. هم امویان به اسم دین حکومت کردند هم عباسیان. پس از ایشان نیز کسی نیامد که از دین خرج نکند. زیان کسان از پی سود خویش/ بجویند و دین اندر آرند پیش. برای همین مادامی که ذکر سیدالشهدا زنده باشد، اسلام نیز از تحریف مصون میماند... اما مصیبت اینجاست که به اسم معنویت و ارادت به اهل بیت روایتهایی از کربلا جعل کردهاند که سخت از اصل قصه دور است. در فارسی به دروغ راستمانند میگویند چربک. دروغ است اما ظاهر راست دارد. متاسفانه کربلا را نیز با چربک درآمیختهاند. شیعه انگلیسی شاخ و دم که ندارد. برای حفظ منافع امریکا و انگلیس عزاداران را از عزت و آزادگی دور میکنند و ذهنشان را از خرافات لبریز میکنند. گاهی محرفین قیافه محققانه به خود میگیرند، از روی بعضی کتابها نقل قول میآورند، عرفان و تاریخ و اسطوره را در هم میآمیزند تا حسینی بسازند که هیچ شباهتی به سیدالشهدا ندارد. حسین ظلمستیز بود اما فراموش نکنیم که آدمساز هم بود. یک نگاه مهرآمیز به حرابن یزید ریاحی کرد از یک عامل حکومت، یک شهید آزاده ساخت که آزادگان جهان در برابرش سر تعظیم فرود میآورند. داستان زهیر ابن قین معروف است. هر کس دیگر جای امام بود از زهیر روبرمیگرداند و میگفت من که یار ندارم بگذار زهیر را هم نداشته باشم. اما حسین(ع) با دل زهیر کاری کرد که از یک آدم معمولی تبدیل شد به شاه آسمانی. کجایید ای شهان آسمانی/ بدانسته فلک را درگشایی. حسین نوه پیامبری بود که اصلا رسالتش آدمسازی بود. در میان بردهها در میان اشراف، در میان کفار و مشرکان حتی در میان دشمنان حربیاش میگشت تا به جانهای شیفته شرار ایمان بزند و آنها را هوایی کند که یخرجونهم من الظلمات الی النور. تحریف عاشورا فقط به جابهجا کردن متنها که نیست. اگر عزاداران بهرهای از حسین نبرند یعنی که به بیراهه رفتهاند و برای حسینی که نمیشناسند، اشک ریختهاند. کافی است یکی بیاید و مثلا بگوید صدای بلندگوی هیاتتان را کم کنید من مریض دارم. چنان خشمآلود بر او مینگریک که نزدیک است انتقام یزید را از او بگیریم. قرار بود ملت نگاه به عزاداران که میکنند یاد حسین و آزادگیاش بیفتند. قرار بود هر جا مظلومی دیدیم به یاریاش بشتابیم. تحریف شاخ و دم که ندارد. این همه کینه علیه برادران ایمانی، این همه رقابت جناحی در دستگاه عزاداری، این همه راست و دروغ به هم بافتن برای اینکه رقیب را با خاک یکسان کنیم اگر تحریف عاشورا نیست پس چیست؟ گفت با همچو منی همچو فنی؟ با امام حسین و این معامله؟ اگر امام حسین فردای قیامت یقهمان را بگیرد و از کارهایی که به نام او میکنیم، بازخواستمان کند چه جوابی داریم به او بدهیم؟ اگر بگوید مرا از کجا اینگونه شناختید، چرا از مهر و مدارا و دوستی من بهره نبردید، اگر بگوید من برای اصلاح دین جدم قیام کردم و شما دین جدم را به خرافه آلودید... چه جوابی باید بدهیم؟ چه جوابی داریم که بدهیم؟
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/50204/