بیداری مقاومت در آمریکای لاتین
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان -
بیداری مقاومت در آمریکای لاتین
٤٨٥
٠
صبح نو / متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
ونزوئلا کشوری محصور در میان دولتهای دستنشانده آمریکاست که همواره با کودتای آمریکایی دستوپنجه نرم میکند؛ اما آنچه در این 20 سال موجب شکست این کودتاها شده، اندیشه بولیواری بوده که همچون «آنتیویروس» این کشور را دربرابر توطئههای خارجی حفظ کرده است؛ چراکه بهقول سفیر ونزوئلا در تهران، جنگ میان واشنگتن-کاراکاس، جنگ عقیدتی و ایدئولوژیک است. برای بررسی اوضاع کاراکاس به سفارت این کشور در تهران رفتیم تا از زبان سفیر، آنچه در این مدت بر نگین کارائیب گذشت بدانیم و اینکه چگونه مردم ونزوئلا با کمترین امکانات توانستند آمریکا را در کودتای دستوری شکست دهند. محل مصاحبه اتاق آقای سفیر بود؛ اما گویی به اتاق کار یکی از مسوولان نظام پای گذاشته بودیم. چشم که میچرخاندیم، گوشتاگوش محل کار آقای سفیر، تصاویری از تمثال حضرت امام و رهبر انقلاب را میدیدیم، حتی تقویم روی میز سفیر عکسی از امام داشت. وقتی عکاس دست به شاتر میشد، وسواسش گل میکرد و با تأکید میگفت: «تصویر رهبران ایران هم در یک قاب با من قرار بگیرند». آقای سفیر اینگونه وضعیت امروز و آینده کشورش را برای ما ترسیم میکند: «انقلاب بولیواری دربرابر همه توطئهها «مقاومت» خواهد کرد». البته، سفیر ونزوئلا در تهران این را هم گفت که صحنه سیاسی در آمریکایلاتین بهسمت گروههای چپ و ضدامپریالیستی در حال تغییر است و مردم جریانهای دستنشانده بهزودی در انتخاباتهای پیش رو در این کشورها کنار میگذارند. درادامه گفتوگوی روزنامه «صبحنو» با کارلوس آنتونیو الکالا کوردونس، سفیر ونزوئلا در تهران میآید:
از کودتاهای ناموفق آمریکا در ونزوئلا شروع کنیم؛ اینکه چرا استعمارگر بزرگی مانند ایالات متحده موفق به ایجاد کودتا در کشور شما نمیشود؟
از سال 1998 همواره قرار بود در ونزوئلا یکسری کودتاهایی شکل بگیرد؛ درست از همان ششم دسامبر 98 که «هوگو چاوز» حکومت را به دست گرفت. اینگونه کودتاها علیه کشور ما اعمال میشد، اما همان زمان بود که چاوز به قانون اساسی شکل داد تا دشمنان در رسیدن به اهدافشان موفق نباشند؛ اما آمریکا اقدام به دشمنی در زمینههای دیگری کرد، مثلاً اعتصابهای نفتی یکی از این اقدامات بود که سندیکاهای ونزوئلا این اعتصاب را در پیش گرفتند. لیدرهای این سندیکاها که از حمایت آمریکا برخوردار بودند، دست به اینگونه اقدامات زدند؛ البته کارگرانی که عضو این سندیکا بودند در اینگونه اعتصابها نقشی نداشتند.
دشمنان ما در سال 2002 و با استفاده از اپوزیسیون ونزوئلا قصد داشتند تا دولت قانونی را ساقط کنند اما با افزودهشدن 43 قانون از سوی «هوگو چاوز» به قانون اساسی این اقدامات راه به جایی نبرد؛ مثلاً چاوز قانون مربوط به سوخت نفت یا قانون زمین را وضع کرد تا این موارد مورد سوءاستفاده اپوزیسیون قرار نگیرد.
از علت کودتای ناموفق اخیر بگویید؛ چه عواملی در ایجاد اغتشاش در کاراکاس نقش داشتند؟
اکثریت مجلس ملی ونزوئلا در سال 2016 به دست جناح راست اپوزیسیون افتاد. ما در آن سال اکثریت پارلمان را از دست دادیم و جناح اپوزیسیون توانست در پارلمان ملی ونزوئلا تاثیراتی در عرصه سیاسی از خود برجای بگذارد.
در سال 2018 که مادورو با 67 درصد آرا پیروز شد، طبیعتاً جناح راست نتایج را نپذیرفت و این مخالفت اپوزیسیون مورد حمایت آمریکا قرار گرفت و پیروزی مادورو را به یکسری اقدامات مداخلهگرایانه تبدیل کردند.
چرا آمریکا مداخله کرد؟
برای اینکه از به دست گرفتن دولت توسط مادورو جلوگیری کنند. دهم ژانویه زمان به دست گرفتن دولت بود و براساس قانون اساسی در کشور ما رییسجمهور باید در «مجلس ملی» سوگند یاد کند تا دوره ریاستجمهوری او شروع شود؛ اما از آنجا که مجلس در دست جناح راست اپوزیسیون بود، دولت میتوانست علاوه بر مجلس ملی در «دیوان عدالت اداری» هم شکل قانونی پیدا کند و شروع دولت در آنجا انجام شد، یعنی دهم ژانویه 2019 مادورو دولت را در دست گرفت تا برای 6 سال یعنی تا سال 2025 رییسجمهوری باشد؛ اما این موضوع موجب نگرانی آمریکا شد.
در طول دو دهه انقلاب بولیواری ونزوئلا؛ آمریکا تلاش میکند تا ما را شکست دهد و از خلأ قدرتی که اپوزیسیون ایجاد کرده بود، میخواست نهایت استفاده را ببرد که موفق نشد.
طبق قانون اساسی ونزوئلا، «رییس مجلس ملی» (خان گوایدو) میتواند برای یک ماه بهعنوان رییسجمهوری موقت انتخاب شود تا در طول این یک ماه فراخوان انتخابات را صادر کند. آنها تلاش کردند تا در واقع از این فرصت یکماهه برای انجام یک کودتا با حمایت آمریکا استفاده کنند؛ کودتایی که به آن می گوییم «کودتای نهادی پارلمان»، حتی به بهانه ارسال کمکهای بشردوستانه در فکر ورود تروریستها به داخل ونزوئلا بودند که ثبات و آرامش را در داخل از بین ببرند و به درون نیروهای مسلح ونزوئلا ورود کنند. آنها فکر میکردند که با اینگونه اقدامات مردم به خیابانها میریزند و از آنها حمایت میکنند. «خان گوایدو» هم که عروسک خیمهشببازی بود و حمایتی متوجه او نشد.
آمریکا و کودتاگران که دیدند در توطئههای سیاسی و نظامی خود ناموفق هستند، دست به اقدامات خرابکارانه سایبری زدند. هفتم مارس بود که با اقدامات سایبری دشمنان، برق کل کشور سه تا چهار روز قطع شد، هر چند آمریکا با همکاری خائنین و همپیمانانش در قطع برق ونزوئلا موفق شدند اما کودتاهای آنها علیه دولت قانونی ما خنثی شد؛ کودتایی که با حدود 80 سرباز و نظامی فکر میکردند میتوانند پیروز شوند، اما آنها را خنثی کردیم.
اندیشه بولیواری چقدر در شکست این کودتای آمریکایی مؤثر بوده است؟
در پاسخ به این سؤال اشارهای کنم به اقدامات امپریالیسم آمریکا که تلاش میکند با جنگهای ترکیبی (هیبریدی) و جنگهای روانی، فکر و اندیشهای ویروسگونه را به جامعه هدف خود القا کند تا زودتر به اهدافشان دست یابند.
وقتی امپریالیسم اینگونه فکر میکند، ما هم باید به توسعه اندیشه بولیواری بیندیشیم؛ ما هم میتوانیم درباره «آنتیویروس» آن صحبت کنیم. همانطور که اشاره کردم دشمن از طریق ویروسهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و... میخواهد ذهنیت خودش را به مردم منتقل کند، در مقابل ما هم میتوانیم «اندیشه بولیواری» و «میراث چاوز» را به ذهن جامعه منتقل کنیم؛ اساساً این یک «نبرد ایدئولوژی» است و ما سوسیالیستهای بولیواری قرن بیستم «سوسیالیست انسانگرا» هستیم که از مردم محافظت میکنیم و زندگی خوبی را برای آنان ایجاد میکنیم. در آن سالها و روزها چاوز در این راه تلاش کرد و اکنون «نیکلاس مادورو» در حال کنترل زندگی مردم است. دولت مادورو در حال انجام این وظیفه است تا مانع غارت منابع کشور به دست دشمن شود و از سویی دیگر ثروت را در بین مردم ونزوئلا توزیع کند تا سطح زندگی مردم بالا رود. این همان «آنتیویروسی» است که در برابر تهاجمات ویروسگونه دشمن و امپریالیسم در ونزوئلا کارآیی دارد.
اقتصاد ونزوئلا در سالهای اخیر ورشکسته شد، تا آنجا که واحد پولی شما بی ارزش شد؛ از آن روزها بگویید و اینکه چگونه توانستید بر این بحران فائق بیایید؟
آقای مادورو که بهعنوان فرزند چاوز در نظر گرفته میشود، 6سال وزیر خارجه ایشان بود. او تاکتیکهای مشخصی را طراحی کرد که یکی از آنها در مسائل اقتصادی است. امروز اقتصاد ونزوئلا شاید بحرانی باشد، ولی این به دلیل اقدامات زورمدارانه فراسرزمینی است که از سوی آمریکا اعمال شده؛ اقدامات یکجانبهگرایانهای که از سال 2014 با آن روبهرو هستیم که اگر هر دولتی جای ما بود، یا دچار فروپاشی میشد یا سرنگون؛ اما شاید بپرسید که چرا دولت قانونی ونزوئلا سرنگون نشد؟ پس از اینکه اقدامات مناسبی برای مقابله با غارت و تحریم انجام دادیم و با بهرهگیری از همان «آنتیویروس» در برابر دشمنان مقابله کردیم (که این اقدامات همان میراث چاوز بود) توانستیم بر مشکلات فائق آییم و تا حدودی سیستم مالی و تجاری را حل کنیم.
چشمانداز آتی کاراکاس را چگونه پیشبینی میکنید؟ برنده و بازنده این رویارویی چه کسی است؟
وقتی دولتی تصمیم میگیرد مستقل باشد، قطعاً مورد هجمه امپریالیسم قرار میگیرد. رفتار آمریکا در قبال بازی ما «حاصلجمع صفر» است. آنها با هژمونیای که دارند با ما به مقابله پرداختند و ما هم ایدئولوژی آزادی خودمان را در برابر آنها داریم. ما از منابع کافی برخوردار هستیم.
بیست سالی است که استقلال را تجربه میکنیم، ولی همواره در نبرد دوطرفه با آمریکا هستیم. آمریکاییها از سال 1923 تفکری را دنبال میکنند تا در نتیجه آن قاره آمریکا «حیاط خلوت» آنها باشد و آن را در اختیار بگیرند. آنها دکترینی دارند که از سال 1850 پایه گذاری شده و براساس این دکترین، آنها میگوید ما از طرف خدا هستیم و باید مردم دولتها از ما تبعیت کنند. موردهای بسیاری را در آمریکای لاتین داریم که با این نگاه، به استعمار آمریکا درآمدند اما با آمدن هوگو چاوز «اتحاد بولیواری» شکل گرفت.
چاوز موفق شد «اتحادیه آلبا، تیسیدی، سلاک، پتروکارائیب» را شکل دهد و حتی به آمریکایجنوبی کمک کردیم تا استقلال خودشان را بهدست آورند و در برابر امپریالیسم آمریکا بایستند. «گروه لیما» با حمایت راستگراها و کشورهایی که اندیشه راستگرا داشتند، ایجاد شد (آرژانتین، برزیل، کانادا، کلمبیا، شیلی، کاستاریکا، اکوادور، هندوراس، سانتالوسیا، پرو، پاناما، گواتمالا، پاراگوئه، اروگوئه و..) اما در نهایت شکست خوردند. امپریالیسم آمریکا دولت این کشورها را مورد حمایت قرار داد و منطقه کارائیب را به «حیاط خلوت» خود تبدیل کرد و به در اختیار گرفتن اندیشه آنها در گروه لیما موفق شد.
در آمریکایی لاتین هم مقاومت و بلوکی در برابر استکبار آمریکایی شکل گرفته است؛ آیا این کشورها بهطور سیستماتیک و سازماندهیشده با یکدیگر رابطه دارند و از یکدیگر حمایت میکنند؟
«گروه آلبا» (ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه، بولیوی) همان کشورهایی هستند که در برابر «گروه لیما» که از حمایت امپریالیسم برخوردارهستند، قرار دارند؛ آلبا در یک طرف و لیما در طرف دیگر. ما تلاش کردیم تا از طریق «دیپلماسی صلح» این مسائل را دنبال کنیم، حتی از طریق سازمان ملل و اتحادیه کشورهای آمریکایی. البته این وضعیتی است که آمریکا بهوجود آورده است. یک طرف آمریکا و طرف دیگر ونزوئلا. نه آنها کوتاه نمیآیند و ما هم قصد تسلیم شدن نداریم؛ چیزی شبیه موضوع ایران. آنها تلاش میکنند تا ایران را کنترل یا تسلیم خود کنند، حتی از طرف ایادی خودشان مانند صهیونیستها یا برخی کشورهای عربی منطقه، اما میبینیم موفق نشدند ایران را کنترل کنند؛ ما هم در برابر آنها تسلیم نمیشویم.
اما در آمریکای جنوبی نیز تحولاتی در حال شکلگیری است. در آرژانتین، بولیوی و نیکاراگوئه انتخابات داریم که تا یکسال دیگر برگزار میشود. ما اطمینان داریم که مردم دولتهای «ضدامپریالیستی» را انتخاب میکنند.
در آرژانتین انتظار ما این است که «سیلوا» رییسجمهور شود و احتمال آزادی او و پیروزیاش در انتخابات آرژانتین وجود دارد اما اکنون او را به اتهام یک دروغی به زندان انداختهاند تا در انتخابات شرکت نکند.
از سوی دیگر سال آینده، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هم هست. هر چند انتخابات آمریکا برای ما اهمیت ندارد که چه کسی در آمریکا پیروز شود، چراکه رفتار آنها امپریالیستی است اما مردم آمریکا از «دونالد ترامپ» ناراحت هستند و این امکان وجود دارد فردی که نزدیکتر به انسانیت باشد، پیروز شود.
همچنین اگر نگاهی به کوبا یا مکزیک نیز داشته باشیم، میبینیم که رییسجمهوری مکزیک هم برای مردمش حکومت میکند، نه برای امپریالیسم آمریکا؛ کوبا هم که 60 سال سابقه مقاومت مبارزه با امپریالیسم را به همراه دارد.
فکر میکنم آمریکای لاتین در حال تغییر است و کشورهای پیرو آمریکا در حال بیداری هستند؛ مثلاً کلمبیا که یک همپیمان وابسته آمریکاست، تلاش میکند تا با توجه به نئولیبرال پیشرفت کند.
کلمبیا در حال آموزش نیروهای نظامی مخالفان برای حمله به ونزوئلاست؛ تحلیل شما در اینباره چیست؟
ونزوئلا در میان حکومتهای سرسپرده در مقابل آمریکا که همان گروه لیما هستند، محاصره شده که یکی از آنها کلمبیاست. کلمبیا کشورشان را به آمریکاییها تحویل داد و دولت این کشور بهدنبال اجرای دستورات کاخ سفید است. شواهد هم این را نشان میدهد که با ارسال کمکهای بشردوستانه از طریق کلمبیا یا برگزاری یک مراسم فرهنگی و کنسرت که اخیر در مرز کلمبیا و ونزوئلا برگزار کردند، تلاش داشتند تا مرز را باز کرده و دستورات آمریکا را عملی کنند؛ البته برای ما عجیب نیست که گروهی میخواهند اقدام نظامی علیه ما داشته باشند، حتی امروز صهیونیستها در برزیل یا کلمبیا حضور دارند و در پی اجرای اقدامات امپریالیسمی هستند و این موضوع را بارها وزیر ارتباطات ما هشدار داده است. اگر بخواهم به توطئههای صهیونیستها اشاره کنم، بهترین مثال هندوراس است که اسرائیل در آمریکای مرکزی و هندوراس اقدام به آموزش نظامی کرد.
در خصوص نشست اخیر «ترامپ دیگر نه» که اخیراً در سفارت شما در تهران برگزار شد، توضیح دهید. آیا بیداری در آمریکایی لاتین علیه امپریالیسم آمریکا شکل گرفته است؟
همانگونه که اشاره کردم شرایط در حال تغییر است؛ شاید سالها قبل برخی موضوعات برای آمریکا راحت بود اما اکنون نمیتواند آمریکای لاتین را کنترل و بر کشورهایش غلبه پیدا کند.
امروزه آمریکا یکسری رییسجمهوری در کشورهای تحت استعمار خود دارد که به صورت عروسک خیمهشببازی هستند؛ رییسجمهورهایی که با درخواست وام ملتشان را بدهکار میکنند، آنها منافع ملتشان را نادیده میگیرند تا به لیدرهای خودشان کمک کنند.
بله، ملتها بیدار شدهاند و در حال مبارزه با امپریالیسم هستند. در این حالت دیپلماسی صلح هم در حال پیگیری است و ایران هم دوست ویژه ونزوئلاست. روسیه، چین و حتی صد کشور دیگر از جمله دوستان ونزوئلا هستند که گروهی را در سازمان ملل شکل دادهاند.
مادورو هم رییس جنبش عدم تعهد است که بهزودی آن را در آذربایجان تحویل میدهد. اخیراً نیز در ونزوئلا نشست سائوپائولو با حضور 60 کشور جهان برگزار شد و نمایندگان سیاسی و اجتماعی آنها موضوع «آنتیویروس» مقابله با امپریالیسم را بررسی کردند.
رابطه سیاسی و اقتصادی ایران و ونزوئلا در چه وضعیتی است؟
وضعیت سیاسی دو ملت در بالاترین سطح ممکن است. ایران سفارت خودش در کاراکاس را توسعه داده و متعاقباً جمهوری بولیواری ونزوئلا نیز جلسات متعددی با وزارت خارجه ایران داشته است و قراردادهای انرژی، دفاعی، توریسم و گردشگری را مورد بررسی قرار دادند. به دنبال این هستیم تا خط هوایی تهران- کاراکاس ایجاد شود. همچنین در موضوع نفت و انرژی مراوداتی داریم و پروژه ساخت کشتی نفتی برای ونزوئلا در ایران دنبال میشود. در دیگر عرصههای اقتصادی هم همکاری داریم. اکنون به دنبال برگزاری نهمین کمیسیون مشترک تهران-کاراکاس هستیم که به زودی در ایران برگزار میشود.
در سطوح نظامی چطور؟ آیا همکاری میان دو کشور وجود دارد؟
بله، در حوزه تکنیک و مسائل فنی ارتباطات خوبی داریم. در کل نگاه دولت ایران به آمریکایی لاتین و ونزوئلا خوب است و پروژههایی را که آقای چاوز و احمدینژاد دنبال میکردند به مرحله اجرا میگذارند.
مشاوره نظامی و فنی در چه سطحی است؟
ارتباطات فنی در حال توسعه است و در حوزه نظامی از زمان آقای چاوز و احمدینژاد خدمات فنی انجام میگرفت.
با توجه به افزایش تنش میان ایران و آمریکا، مردم ونزوئلا چه دیدگاهی نسبت به ایران و آینده این تنش دارند؟
خوشبختانه هم دولت و هم ملت ونزوئلا رویدادهای ایران با آمریکا را دنبال میکند و میخواهند بدانند که این موضوعات به کجا خواهد رسید. مردم مسائل مربوط به برجام را دنبال میکنند، حتی اخبار و گزارشهای محرمانه این رویدادها را نیز دنبال میکنیم. ما به این موضوع واقف هستیم که ایران به دنبال حفظ برجام است. آمریکا به صورت یکجانبه اقدام به ترک آن کرد و آقای ظریف فعالیتهای زیادی انجام میدهد تا این قرارداد را حفظ کند. این موضوع برای ما هم اهمیت دارد، چرا که تأثیرگذاری آن در کل جهان است و اگر از بین برود، صادرات نفت ایران به اروپا مختل میشود و تأثیر زیادی بر توازن تجارت دارد. چین و روسیه هم تلاش میکنند تا برجام را حفظ کنند اما اسرائیل و آمریکا مانع آن میشوند و خواستار از بین رفتن برجام هستند.آمریکا با دکترینی که دارد و به آن اشاره کردم، میخواهد دنیا را تحت کنترل خود داشته باشد اما ما باید مقابله کنیم تا آنها به اهدافشان نرسند.
پایگاه نظامی کشوری خارجی در ونزوئلا وجود دارد؟
نه، قانون اساسی ما اجازه نمیدهد.
*محبوبه نیاورانی-روح الله فرقانی
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/51745/