بزرگنمايي:

ایران پرسمان - سرمقاله جمهوری اسلامی/ شرط‌بندی روی اسب مرده!
١٥
٠
جمهوری اسلامی / « شرط‌بندی روی اسب مرده! » عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
استراتژی آمریکای ترامپ در اجرای «شرارت حداکثری»، کاخ سفید را دچار بن‌بست زجردهنده‌ای کرده است. بدون استثنا تقریباً هیچ‌یک از اهداف و برنامه‌های ترامپ و دستیارانش به نتیجه مورد انتظار نرسیده‌اند. اخراج تحقیر‌آمیز «جان بولتون» و تشرهای خشم‌آلود ترامپ نسبت به اطرافیانش، انعکاس رسانه‌ای ناکامی‌های روزافزون کاخ سفید علیه ایران را به همراه آورده است.
معدود همفکران ترامپ که هنوز در اطرافش باقیمانده‌اند، به‌ «تشکیل گروه‌های فشار ایرانی» برای جوسازی علیه ایران اصرار می‌ورزند ولی این بازی رسوا هم عملاً به نتایج معکوسی منجر شده است. ماهها پیش از این، مایک پمپئو در یک اجلاس نمایشی که ادعا می‌شد اپوزیسیون ایرانی هستند، شرکت کرد ولی چهره هیچ‌یک از حاضران در این اجلاس نمایشی به تصویر درنیامد چون اکثریت حاضران از سایر کشورها و ملیت‌ها بودند. سپس «رودی جولیانی» وکیل شخصی ترامپ و جان بولتون به اجرای نمایش دیگری از منافقین پرداختند ولی از اجتماع آنها فقط چند پرچم رژیم گذشته رسانه‌ای شد. مشاورین ترامپ سپس به سراغ تفاله‌های باقیمانده از رژیم ستم‌شاهی رفتند و خواستار پذیرفتن رهبری ایران توسط ولیعهد ناکام شدند. نامبرده نیز با اکراه اعلام کرد که اگر مردم ایران بخواهند، وی می‌پذیرد ولی باید اموال و سپرده‌های ارزی ایران به وی واگذار شود که هرطور صلاح بداند هزینه کند!
این خواسته وقیحانه قبل از اینکه واکنشی را از داخل کشور باعث شود، زمینه‌های خشم و اعتراض سایر گروهک‌های خارج‌نشین را به‌همراه داشت که وقاحت و اشتهای سیری‌ناپذیر پهلوی‌ها برای غارت بیت‌المال را به رخ می‌کشیدند که ولیعهد ناکام حتی از پدرانش هم وقیح‌تر است.
آمریکای ترامپ طی هفته‌های اخیر با احساس ناکامی از سیاست‌های شکست ‌خورده گذشته در فکر آزمون شانس خود و تکرار همان بازی‌های رسوا، البته با چینش جدید و در پوشش گروهک‌های متفاوت برآمده است. پوشش رسانه‌ای این بازی‌های تکراری به صدای آمریکا، بی‌بی‌سی و چند رسانه بی‌آبروی دیگر محول شده است. جمع‌بندی نهائی کارزار تبلیغاتی جدید اینست که اگر برگزیدگان اپوزیسیون ایرانی را همین جماعت از هم پاشیده و بی‌آبرو تشکیل می‌دهند، در واقع آمریکای ترامپ بر روی «اسب مرده» شرط‌بندی کرده و این طرح بیشتر از سایر سیاست‌های ناکام ترامپ و دستیارانش، به زیان واشنگتن تمام شده و می‌شود.
فصل مشترک تمامی دیدگاه‌ها و مواضع این جماعت رسوا را «مواضع ضد مردمی» و دیدگاه‌های تهاجمی برای اعمال فشار بیشتر علیه ملت ایران و حتی آرزوی برخورد نظامی علیه ایران را به وضوح عنوان می‌کنند. رمز اصلی این فضای جهنمی در دشمنی با ایران در دو نکته اصلی نهفته است. اول در «وطن‌فروشی» عناصری که برای نقش‌آفرینی علیه ایران مطرح شده‌اند و نکته دوم و مهمتر آنکه چون این عناصر با شرط ابراز دشمنی علیه ایران و تکرار خواسته‌های تیم ترامپ برای اعمال فشار حداکثری به این قبیل نمایش‌های سیاسی دعوت می‌شوند، حتماً باید در چارچوب خواسته‌های ضدایرانی ترامپ سخن بگویند.
نکته قابل توجه اینست که این جماعت خودفروش آنچنان در دشمنی با ملت ایران با یکدیگر مسابقه می‌دهند و از یکدیگر سبقت می‌گیرند که حتی گردانندگان رسانه‌های معاند را هم به تعجب و شرمساری وامی‌دارند و مرتباً رسانه انتقال‌دهنده نظرات آنها زیرنویس می‌کند که آنچه گفته شده و انعکاس می‌یابد، نظر رسانه نیست و بدین ترتیب از سخنان شرم‌آور و گویندگان و سخنرانان تبری می‌جویند.
این نکته این روزها مرتباً تکرار شده و می‌شود. ازجمله در ماجرای اتهام‌زنی علیه ایران درخصوص حوادث آرامکو حتی قبل از آنکه آمریکا و سعودی‌ها ادعائی بکنند، چند عنصر خودفروخته ایرانی تاکید می‌کردند که حتماً و قطعاً می‌دانند که این حملات پهپادی از منشاء ایران صورت گرفته که تعجب رسانه‌های بیگانه را هم برانگیخت. نکته مهمتر آنکه حتی به اعتراف صریح بسیاری از سخنرانان در گردهمائی‌های نمایشی اخیر گروهک‌های معاند، آنها فاقد کوچکترین پایگاه مردمی درون جامعه ایران هستند و فقط امیدوارند با موج‌سواری بر روی حرکات اعتراضی در دوره‌های اخیر بتوانند از این آب‌های گل‌آلود، ماهی مقصود را بگیرند و با بزرگنمائی مسائل معیشتی و اجتماعی به اهداف ناپاک خود برسند.
تکرار این صحنه‌ها بیش از پیش ثابت می‌کند که اولاً آمریکای ترامپ و مزدوران منطقه‌ای وی محرک اصلی این صحنه‌های نمایشی هستند، ثانیاً تا چه اندازه دست آنها خالی است که مجبور شده‌اند حتی بر روی اسب مرده هم شرط‌بندی کنند و ثالثاً وظیفه نیروهای معتقد به انقلاب و نظام برای جبران مافات و خدمت‌رسانی به طبقات محروم و کم‌بضاعت جامعه تا چه اندازه سنگین است.