ایران پرسمان

آخرين مطالب

«داستان‌های زندگی مدفون»، کتاب تازه چارلز بوکوفسکی منتشر شد خردنامه

«داستان‌های زندگی مدفون»، کتاب تازه چارلز بوکوفسکی منتشر شد
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - «داستان‌های زندگی مدفون»، کتاب تازه چارلز بوکوفسکی منتشر شد
١٧
٠
مهر / کتاب «جنوب بدون شمال (داستان‌های زندگی مدفون)» نوشته چارلز بوکوفسکی به‌تازگی با ترجمه شهرزاد لولاچی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب شصتمین «مجموعه‌داستان» از مجموعه «ادبیات امروز» است که این ناشر چاپ می‌کند.
کتاب «جنوب بدون شمال» بهترین و مشهورترین داستان‌های کوتاه چارلز بوکوفسکی نویسنده سرشناس آمریکایی را در بر می‌گیرد که در سال 1973 توسط انتشارات بِلک اسپارو منتشر شد. عنوان این‌کتاب، همچنین نام یک نمایشنامه هم هست که براساس 9 داستانِ این‌کتاب نوشته و در سال 2000 روی صحنه رفت. تقریبا 10 سال پس از انتشار این‌کتاب بود که آخرین مجموعه‌داستان بوکوفسکی با عنوان «موسیقی آب گرم» منتشر شد اما مهارت این‌نویسنده در آن‌زمان رو به افول بود و خودش اعتراف کرد: «دیگر مهارت نوشتن داستان کوتاه را از دست داده‌ام.»
شهرزاد لولاچی مترجم «جنوب بدون شمال» این نکته را به مخاطبان فارسی‌زبان بوکوفسکی گوشزد کرده که 21 داستان از 27 داستان نسخه اصلی این‌کتاب با توجه به فرهنگ و اعتقادات اخلاقی ایرانیان انتخاب و ترجمه شده‌اند. داستان آخر نسخه اصلی هم با نام «اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات می‌زیست» پیش‌تر به‌طور مستقل در قالب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های میلی‌متری» نشر افق چاپ شده است.
هنری چارلز بوکوفسکی که با عنوان چارلز بوکوفسکی و بیشتر به‌عنوان شاعر و نویسنده در ایران شناخته می‌شود، متولد سال 1920 و درگذشته به سال 1994 است. او در سال 1986 از مجله تایم، لقب مرشد فرودستان را دریافت کرد. اصل و ریشه بوکوفسکی از پدری آمریکایی به نام هاینریش (هنری) بوکوفسکی و مادری آلمانی به نام کاتارینا فِت است. پدر بوکوفسکی پس از جنگ جهانی اول در آلمان سکونت داشت و این نویسنده در کشور مذکور متولد شد. این اتفاق یعنی تولد در آلمان، بعدها برای بوکوفسکی مشکلات زیادی را رقم زد.
او ابتدا در اداره پست لس‌آنجلس مشغول به کار بود و اشعارش را به‌صورت پاره‌وقت می‌سرود و منتشر می‌کرد. پس از استعفا از اداره پست و دوباره از سرگرفتن این شغل، در سال 1969 و سن 49 سالگی پیشنهاد جان مارتین، مدیر انتشارات بلک اسپارو را پذیرفت؛ اداره پست را رها کرد و به‌طور متمرکز به نویسندگی پرداخت. کمتر از یک‌ماه از استعفایش از اداره پست، او اولین رمانش «پستخانه» را به پایان رساند. او در سال 1994 و سن 73 سالگی کمی پس از اتمام «عامه‌پسند» آخرین رمانش درگذشت.
عناوین داستان‌هایی که در ترجمه فارسی «جنوب بدون شمال» چاپ ‌شده‌اند، به ترتیب زیر است:
تو و نوشیدنی‌ات چه حالی می‌کنید!، سیاست، دو دائم‌الخمر، قاتل‌ها،‌ کلاس، تو نمی‌توانی داستان عاشقانه بنویسی، پِرل هاربر را یادت هست؟، پیتربورگ فیل و شرکا، دکتر نازی، مسیح با اسکیت، کارمند مراسلات با بینی قرمز، شیطان جذاب بود، جربزه، مزدور، همان چیزی که دیلن تامس را کشت، بی‌گردن و بدترکیب، آن‌طور که مرده‌ها دوست دارند، همه امراض دنیا و مرض من، اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات می‌زیست.
پس از این‌داستان‌ها هم مصاحبه‌ای با این‌نویسنده تحت عنوان «چارلز بوکوفسکی نخستین بار سخن می‌گوید» درج شده است. این‌مصاحبه در سال 1963 در مجله تایمز ادبی چاپ شده است.
در قسمتی از داستان «دکتر نازی» از این‌کتاب می‌خوانیم:
می‌دانستم که صف داشت نابودم می‌کرد. نمی‌توانستم تحملش کنم، اما بقیه مشکلی نداشتند. بقیه عادی بودند. زندگی به چشمشان زیبا بود. آن‌ها می‌توانستند بدون هیچ ناراحتی در صف بایستند. آن‌ها در صف می‌ایستادند،‌ با هم حرف می‌زدند و می‌خندیدند و شوخی می‌کردند. آن‌ها کار دیگری نداشتند انجام دهند. آن‌ها فکرشان به چیز دیگری نمی‌رسید و من مجبور بودم به گوش‌هایشان و دهانشان و گردن‌هایشان و پاهایشان و سوراخ دماغشان نگاه کنم، همه‌اش همین. می‌توانستم حس کنم امواج مرگ مثل غباری دودآلود از بدن‌هایشان متصاعد می‌شود و وقتی به حرف‌هایشان گوش می‌دادم دلم می‌خواست فریاد بزنم: «خدای من، کسی به دادم برسد! آیا باید این‌همه را تحمل کنم تا بتوانم نیم‌ کیلو گوشت چرخ‌کرده و چند تا نان همبرگری بخرم؟»
سرگیجه می‌گرفتم و باید محکم می‌ایستادم تا نیفتم زمین؛ فروشگاه دور سرم می‌چرخید و صورت‌های کارکنان فروشگاه با سبیل‌های بلوند یا قهوه‌ای و چشمان زیرک شادشان در نظرم متورم می‌شد؛ همه آن‌ها روزی مدیر فروشگاه می‌شدند، با صورت‌های سفید کیسه‌کشیده از خودراضی‌شان که در آرکادیا خانه می‌خریدند و با همسرانشان خوش بودند.
دوباره از دکتر وقت گرفتم. اولین وقت را به من دادند. نیم‌ ساعت زودتر رسیدم و توالت هم خراب نشده بود. پرستار مطلب را گردگیری می‌کرد. او مرتب خم و راست می‌شد. من هم نشستم و یک مجله لایف را باز کردم...
این‌کتاب با 264 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 45 هزار تومان منتشر شده است.

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/60693/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

قالیباف: بانک مرکزی در پایان سال 1402 به تعهداتش درباره تخصیص ارز به دارو عمل کرد

اتحادیه صنف طلا و جواهر: چشم انداز قیمت سکه و طلا صعودی نیست

ایران به زودی به شبکه کارت‌های اعتباری روسیه می‌پیوندد

جلوی لرزش و سروصدای لباسشویی تو بگیر !!!

عاقبت ضرب و شتم یک گاو نر با چوب

صبح زیبا با نمایی از کوه رینیر در آمریکا

اجرای آزمایشی برای اثبات قانون اول نیوتون

شعرخوانی زیبا از دکتر کاکاوند

ادای احترام رئیس جمهور به اقبال لاهوری

موضع ایران درخصوص توافقات اخیر جمهوری آذربایجان و ارمنستان

نمازی: ما می‌توانیم تحریم نباشیم

سپهبد مقتدر

رییس جمهور پس از بازدید آرامگاه اقبال لاهوری: وحدت بین ایران و پاکستان ناگسستنی است

رئیس سازمان انرژی اتمی: تعداد نیروگاه‌های اتمی افزایش می‌یا‌بد

واکنش وزیر خارجه به تصمیم اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم‌ جدید علیه ایران

معاریو: جنگ با حماس سال‌ها طول می‌کشد

مادر فلسطینی پیکر فرزند شهیدش را گل‌باران و معطر کرد

حمله پهپادی اسرائیل به یک خودرو در جنوب لبنان

کی بود کی بود من نبودم؟!

توضیح بانک صادرات درباره دلایل خرید بخشی از سهام پرسپولیس

مدیرعامل سازمان ملی مسکن: زمین 1.8 میلیون واحد نهضت ملی مسکن تامین شد

شرط ادامه کار املاک "دیوار" از زبان مدیرکل دفتر اقتصاد مسکن

24 آزادراه به عوارضی الکترونیکی مجهز شد

دریاچه‌ی زیبای بَرم اَلوان در شهرستان بهمئی

قایق آسمانی با 600 متر ارتفاع در چین

شببه‌سازی صحنه جالب از برخورد دو سیاهچاله!!

آدمی حسرت سرگردونه

سروده‌ای که رهبر انقلاب یک بیت آن را در آستانه عملیات وعده صادق خواندند

جعفرزاده: اگر صادقانه از مردم کف خیابان بپرسید می‌گویند ما فردی مانند ظریف می‌خواهیم

ادعای گروسی: ایران چند هفته با در اختیار داشتن اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد

حضور رئیس‌جمهور در آرامگاه اقبال لاهوری

ظریفیان: مهم‌ترین مشکل رئیسی این بود که درک درستی از شرایط نداشت

دیدار بایدن با سیاستمداران مخالف جنگ غزه در کاخ سفید

استقبال مردم استانبول از رئیس‌جمهور آلمان با شعار «آلمان قاتل»

عملیات موفقیت‌آمیز «قسام» علیه عناصر صهیونیست در غزه

استعفای مقام اطلاعاتی اسرائیل؛ زلزله شکست در طوفان‌الاقصی

سرکوب معترضان حامی فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا

سازمان ملل درباره گورهای دسته جمعی در غزه به ابراز نگرانی بسنده کرد

ترامپ به فساد در انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا متهم شد

سرمقاله دنیای اقتصاد/ جهش تولید با مشارکت مردمی

سرمقاله مردم سالاری/ سنگ‌اندازی بی‌نتیجه اسلواکی در مسیر توافق مهاجرتی ناتو

سرمقاله قدس/ چالش‌های «شانگهای» برای برقراری صلح در غزه

غافلگیری کاخ سفید از ابعاد حمله ایران

سرمقاله همدلی/ چماق و هویج وعده صادق در پرونده هسته‌ای

سازمان منطقه آزاد کیش پیگیر حقوق مودیان مالیاتی است

سومین دیدار چهره به چهره سال 1403 مدیر کل بنیاد شهید خراسان رضوی با 60 تن از جامعه معزز ایثارگری

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل با فرمانده تیپ 37 سپاه اردبیل دیدار کرد

استتار به سبک پلنگ

حال و هوای بهاری در ژاپن

محقق ایرانی کارایی توربین بادی را 10 درصد افزایش داد