بزرگنمايي:

ایران پرسمان - حمایت / « دلارهای سوخته! » عنوان سرمقاله روزنامه حمایت نوشته دکتر منصور حقیقت پور است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
یکی از وجوه بسیار ممتاز و قابل‌تأملی که مقام معظم رهبری دیروز در جمع بسیجیان برای انقلاب اسلامی احصاء فرمودند، «تضمین شدن» پیروزی بسیج، ملت و جریان انقلابی بود چراکه وفق آموزه‌های قرآنی «اگر ملتی در مسیر جهت‌گیری‌ها و اهداف الهی حرکت و با این حرکت خداوند را یاری کند، خداوند هم آن‌ها را نصرت خواهد کرد و با یاری خداوند هیچ جریان معارضی توانایی غلبه نخواهد داشت.» این بیانات دلگرم‌کننده و امیدبخش پس از فتنه اخیر ایراد شد؛ فتنه‌ای که به تعبیر ایشان «دشمنان برای طراحی این توطئه، هزینه بسیاری کرده بودند و مترصد فرصتی بودند تا در یک بزنگاه آن را با استفاده از اقدامات تخریبی و آدم کُشی و شرارت، انجام دهند و تصور کردند قضیه بنزین فرصت موردنظر آن‌هاست و لشکر خود را وارد میدان کردند اما ملت ایران با نمایش پرشکوه خود، حرکت دشمن را نابود کرد. به‌بیان‌دیگر، «حرکت و جهت‌گیری در مسیر الهی» و «حضور پرشکوه مردم»، پیروزی تضمین‌شده‌ای را نه‌فقط در حوادث اخیر، بلکه در سایر بزنگاه‌ها به ارمغان آورده و می‌آورد.
اما برای درک بهتر از آنچه طی حوادث اخیر رخ داد و به‌منظور واکاوی عمیق‌تر فتنه سنگینی که از سر کشور و انقلاب گذشت باید توجه داشت که این فتنه، ریشه در برنامه‌ریزی‌های خارج از مرزها داشت و مشخص بود که مقدمات لازم، از پیش تدارک دیده شده بود. در فتنه 96، برخی شهرها به آشوب کشیده شد اما در رویدادهای اخیر، تکنیک‌های خاصی همچون «غافلگیری» در دستور کار طراحان این توطئه قرار گرفت. پیاده‌نظام و عاملان فتنه اخیر به دستگاه‌ها و تجهیزات خاصی مثل دستگاه‌های هوابرش پیشرفته مجهز بودند که می‌توانست سخت‌ترین قفل‌ها را باز کند و راه ورود آن‌ها را به بانک‌ها و حتی مراکز حساس تسهیل نماید. راه‌بندان‌هایی که ایجاد می‌شد، همگی از یک سبک و الگو تبعیت می‌کردند، به این صورت که یا خودرویی را در بزرگراه‌ها متوقف و مسیر را مسدود می‌کردند و یا به‌وسیله بستن ورودی یا خروجی اتوبان‌ها عبور و مرور را مختل می‌نمودند تا باعث عصبانیت مردم و تحریک آن‌ها به واکنش شوند.
برخی از عوامل دستگیرشده اعتراف کرده‌اند در کشورهای خاصی تحت آموزش‌های ویژه قرارگرفته‌اند که در روزهای آینده دستگاه‌های اطلاعاتی اظهارات پیاده‌نظام فتنه را به اطلاع خواهند رساند. طبق برخی از این اعترافات، برنامه‌ریزی سه‌ساله‌ای برای حوادث اخیر صورت گرفته بود و حتی اگر سیاست افزایش قیمت بنزین اجرا نمی‌شد، در موقعیت و بزنگاه دیگری همچون انتخابات مجلس کلید می‌خورد. در نتیجه، دشمن مترصد فرصتی برای ایجاد غائله و عملیاتی کردن آن بود و اجرای آن دیر و زود داشت اما قطعاً سوخت و سوز نداشت. رسانه‌های سلطنت‌طلب، منافقین و شبکه‌های غربی و آمریکایی همگی از این آشوب‌ها به روشی کاملاً غیرحرفه‌ای و ناجوانمردانه حمایت کردند و این جانب‌داری مغرضانه نشان می‌دهد که برنامه کاملاً هماهنگی برای به‌اصطلاح لطمه زدن به نظام و براندازی تدارک دیده شده بود.
محتوم بودن فتنه اخیر البته نافی قصورها و اشتباهات برخی مسئولین درروش و مقدمات اصلاح نرخ بنزین نیست و ایراداتی قطعاً به آن وارد است. در حالی که شعله‌های آشوب و ناامنی در کف خیابان‌های عراق و لبنان دیده می‌شود، به تأخیر انداختن این سیاست برای آرام شدن اوضاع منطقه به صلاح نزدیک‌تر بود. افزایش نرخ سوخت در برخی کشورها ازجمله فرانسه، جرقه گسترده‌ترین و دامنه‌دارترین شورش‌ها توسط جنبش جلیقه زردها را کلید زده است و این نشان می‌دهد که گران کردن این محصول، تبعات گسترده‌ای در میان ملت‌ها دارد. لازم بود که پیش از آن، مردم با استدلال‌های متقن توجیه می‌شدند، به ادارات و دستگاه‌های نظارتی اعلام آمادگی می‌شد و دستگاه‌های امنیتی در جریان امر قرار می‌گرفتند تا مجموعه‌ای از مقدمات ابتدا فراهم و سپس چنین رویکرد مهمی به اطلاع عموم می‌رسید.
از منظر منطقه‌ای، در آشوب‌های عراق، دیدیم که رئیس‌جمهور آمریکا رسماً وارد میدان شد و حتی اخبار عربی شبکه‌های سعودی در خصوص حمله عوامل بعثی به کنسولگری ایران در بغداد را در توئیتر بازنشر کرد. ترامپ بارها از رفتار منطقه‌ای ایران شکوه کرده و حمایت رسوای او از حمله به دفاتر دیپلماتیک ایران در عراق صرفاً به مفهوم تأثیرگذاری بر تحولات این کشور نبود، بلکه در نگاهی کلان، به دنبال ریل‌گذاری تحولات غرب آسیا به‌منظور کاستن از نفوذ و حضور کشورمان در خاورمیانه است. آمریکا حدود یک دهه است که نفوذ ایران در کشورهای منطقه را ذیل گزارش‌های امنیتی خود آورده و از آن به‌عنوان تهدیدی حتی فراتر از تهدیدات گروه‌های تکفیری داعش و القاعده یاد می‌کند! به گفته «دیوید شنکر»، دستیار «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک، کاخ سفید بودجه قابل‌توجهی را برای مقابله با ایران کنار گذاشته‌اند که بخشی از 6.6 میلیارد دلار اختصاص داده شده برای پیشبرد سیاست‌های واشنگتن در خاورمیانه است.
نکته دیگر اینکه مقارن تقدیم لایحه بودجه 2020 توسط رئیس‌جمهور آمریکا در اوایل سال جاری، موضوع تأسیس صندوقی مطرح شد که بنا بود منابع آن صرف مقابله با ایران و پیشبرد معامله قرن شود. بودجه 707 میلیون دلاری برای مقابله با ایران و کره شمالی و 182.6 میلیون دلار به‌منظور خنثی کردن فعالیت‌های تروریستی که در آن از ایران نیز نام‌برده شده، بخش دیگری از منابع مالی هنگفتی به شمار می‌روند که آمریکا برای آشوب و فتنه در جمهوری اسلامی، عراق و لبنان هزینه کرده است. مقارن بودن اعتراضات لبنان و عراق و پوشش رسانه‌ای معنادار ناآرامی‌های دوکشور با مضمون مخالفت مردم با نفوذ ایران و حزب‌الله در آن‌ها، حاکی از این حقیقت است که طرح مشترکی برای کشاندن آشوب‌ها به داخل ایران وجود داشت و حتی هشدارهایی در این زمینه از سوی گروه‌های مقاومت و مقامات کشورهای منطقه داده شده بود.
با این حال، آمادگی دائمی نیروهای امنیتی، جان‌فشانی‌های خاموش آن‌ها در کنار حضور پر شور مردم سراسر کشور، آب سردی به روی توطئه‌های محور غربی، عبری، عربی بود و پروژه سه ساله آن‌ها را پوچ و نابود کرد. به نظر می‌رسد که ترامپ، این بار که می‌خواهد از درد هزینه بیهوده و سرسام‌آور 7 تریلیون دلاری در غرب آسیا به خود بپیچد و مبلغ آن را به زبان بیاورد، باید دلارهای سوخته خود در آشوب‌های اخیر را نیز به آن‌ها اضافه کند، زیرا برای ملتی که به هدف آسمانی خود ایمان و اعتقاد راسخ دارد، شکست بی‌معنی است.