سرمقاله شرق/ آخرین فرصت بازسازی گفتمانی دولت روحانی
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - شرق / « آخرین فرصت بازسازی گفتمانی دولت روحانی » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم روزبه کردونی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
نیرا چاندوک، نویسنده کتاب جامعه مدنی و دولت، با اشاره به اینکه دولت معنایی بهمراتب بیشتر از حکمرانی دارد، معتقد است دولتها در اصل گفتمان سیاسی را برای ترسیم مرزهای حوزههای سیاسی- اجتماعی شکل میدهند و سپس بیان میکند «مشروعیت دولت دقیقا تا زمانی تداوم مییابد که عامه سیاسی (به تعبیر هابرماس) مرزهای مدنظر دولت را بپذیرند». در همین چارچوب (به تعبیر اریش فروم) باید گفته شود که تاریخ سیاسی کشورها، گورستان دولتهایی است که پایان آنها به این دلیل بود که گفتمان سیاسی آنها نتوانست در مواجهه با چالشها و نقاط عطف سیاسی یک جامعه واکنشی مناسب از خود نشان دهد. واقعیت این است که سلسله رویدادهایی که در آبان اتفاق افتاد، ضربهای مهلک به اعتماد و باور مردم به گفتمان دولت (به معنای عام) وارد کرده است (برخی نظرسنجیهای معتبر و دیدگاههای بیانشده از طرف صاحبنظران مؤید این ادعاست). به تعبیری دیگر میتوان از ضربهخوردن اعتماد و باور مردمی به گفتمان دولت نیز سخن گفت؛ همان گفتمانی که رئیسجمهور روحانی در مرداد 92 در مراسم تنفیذ خود رأی مردم را «نشانهرفتن انگشت امید مردم به سوی یک گفتمان» دانست که در برنامههای او تجلی داشت.اینجا لازم است توضیح داده شود که در اینجا وقتی از گفتمان سخن گفته میشود، منظور تعریف فوکویی آن است که گفتمان را هم ابزار و هم ثمره قدرت، سازنده و شکلدهنده موضوعات و مجسمکننده ذهنیت و ارتباطات اجتماعی-سیاسی میداند.در این چارچوب باور من این است که در شرایط فعلی که دولت با جامعهای مواجه است که واقعیات آن بینیاز از تحلیل و تبیین عریان و شفاف پیشروی همگان قرار دارد، ظالمانهترین و شدیدترین تحریمهای اقتصادی را رودررو میبیند، درگیر پیچیدهترین جنگ روانی بدخواهان خارجی و بیسابقهترین کارشکنیهای رقبای داخلی است، تنها راه پیشرو و اصلیترین مسئولیت دولت بازسازی گفتمانی است. صریحتر بگویم در شرایط فعلی برای اینکه دولت کارکرد اداری، اجرائی، قهری و سیاستگذاری خود را تداوم بخشد، راهی جز بازسازی گفتمانی خود با هدف جلب اعتماد و حفظ امید مردم ندارد؛ گفتمانی که صورت کلی و جهتگیریهای آن در یک جغرافیای مشترک با شهروندان بتواند فضای انشقاق فعلی مردم و دولت را ترمیم کند، سیاستهای مشخص رفاهی برای مداخلات هدفمند برای پاسخگویی به مطالبات اقشار و اقوام مختلف ارائه دهد و مردم را به رسمیت بشناسد.گفتمانی که حاملان و عاملان آن توانایی گفتوگوی اجتماعی با مردم و جلب اعتماد عمومی را داشته باشند.در این مسیر اولین گام این است که دولت اراده این را داشته باشد که اعتماد ازدسترفته را بازگرداند. دیوید کامرون، نخستوزیر اسبق انگلستان، پس از بروز ناآرامیهای 2011 در این کشور اولین واکنشی که داشت، این بود: «من مصمم هستم که مجدد اعتماد مردم را به دست بیاوریم». دولت فعلی هم پس از وقایع آبان (در کنار اقدامات انتظامی و امنیتی نیروهای مسئول) صراحتا باید اراده و انگیزه خود را برای بهدستآوردن اعتماد مردمی نشان دهد. دومین گام این است که با درک دقیق از شرایط جامعه آسیبدیده، فهم درست از مناسبات قدرت در کشور و تحلیل واقعبینانه از شرایط محیطی با یاریجستن از نخبگان، فعالان مدنی و کنشگران عرصه عمومی از گفتمانی رونمایی شود که بهویژه در عرصه عمل بتواند ضمن حلکردن خردهگفتمانها درون خود، کارآمدی و اثرگذاری خود را برای ترمیم جامعه آسیبدیده و بهترکردن زندگی مردم و مقابله با فقر و تبعیض فزاینده نشان دهد. سومین گام هم انتخاب حاملانی است که هم به این گفتمان باور داشته باشند، هم انگیزه، امکان و توان اجرائیشدن آن را داشته باشند (در ساخت دولت حضور داشته باشند) و هم امکان جلب مشروعیت مردمی داشته باشند. این حاملان میتوانند بخشی از مدیران میانی نوآور، جسور و بادانش همین دولت (یا جوانانی که به جرگه مدیران بپیوندند) باشند که انفعال پیشه نکردهاند و در دام آلودگیهای اقتصادی و چرخشهای سیاسی نیفتادهاند.نکته پایانی اینکه رئیسجمهور روحانی در مراسم تنفیذ، مسئولیت محوری خود را «حفظ امید و اعتماد مردم» اعلام کرد. واقعیت این است که امروز آن امید و اعتماد در حال آسیب دیدن است و وظیفه مهم دولت او این است که این امید و اعتماد را بازسازی کند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/84943/