سرمقاله وطن امروز/ فراتر از یک رزمایش
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - وطن امروز / « حیرت غرب از یک «ائتلاف استراتژیک»؛ فراتر از یک رزمایش » عنوان یادداشت امروز در روزنامه وطن امروز به قلم نوید مؤمن است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در حوزه روابط بینالملل، همافزایی بازیگران و ایجاد اتحادها و ائتلافهای پایدار و حتی مقطعی، نقش بسزایی در تغییر محاسبات دیگر بازیگران جهانی ندارد. کشورها و بازیگران از طریق شکلدهی ائتلافها و اتحادهای تعیینکننده، در گام نخست محاسبات مبنایی و پیشفرضهای قطعی دشمنان خود را مخدوش کرده و در گامهای بعدی، آنها را وادار به امتیازدهی ناخواسته میکنند. جمهوری اسلامی ایران در طول 4 دهه اخیر که از پیروزی شکوهمند انقلاب سپری میشود، از یکسو استراتژی «مهار ائتلافهای ضدایرانی تشکیلشده از سوی بازیگران غربی» را در دستور کار قرار داده و متعاقبا، دست به شکلدهی ائتلافهای پایدار و تعیینکننده در مواجهه با ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی و مهرههای منطقهای آن زده است.
برگزاری رزمایش دریایی مشترک و بزرگ «ایران، روسیه و چین» از صبح روز جمعه (6 دی) در آبهای شمالی اقیانوس هند و دریای عمان، نهتنها پیامآور یک «اتصال استراتژیک»، بلکه مصداق عینی یک «ائتلاف راهبردی» است. بیدلیل نیست که تحلیلگران غربی، شکلگیری این ائتلاف دریایی و نظامی را به مثابه یک پدیده «بیسابقه» و «تعیینکننده» تلقی کرده و درباره عواقب تکمیل تمامعیار آن به کاخ سفید و اتحادیه اروپایی هشدار دادهاند. اظهارات اخیر «کی.تی.مکفارلند» معاون مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده در گفتوگو با «فاکسبیزینس»، تا حدود زیادی از عمق و چرایی نگرانی مشترک بازیگران غربی نسبت به برگزاری رزمایش اخیر پرده میبردارد: «این حقیقتا یک سناریوی کابوسوار است. ما 75 سال را صرف کردیم تا مطمئن شویم روسها و چینیها ائتلافی تشکیل ندهند. ما همه چیز را امتحان کردیم، آغاز آن نیز با دولت «ریچارد نیکسون» بود که تلاش کرد بین دولتهای چین و شوروی سابق اختلاف بیندازد و ما در نهایت بین آنها فاصله انداختیم».
تحلیلگران مسائل ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک بر این باورند ابعاد برگزاری این مانور، صرفا در قالب نظریات و چارچوبهای تئوریک شناختهشده در این عرصهها قابل تفسیر نیست. همانگونه که از مواضع «مکفارلند» و دیگر مقامات غربی برمیآید، جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه توانسته است در شکلدهی یک «ائتلاف استراتژیک» علیه تهدیدات آمریکا و ناتو و شرکای منطقهای آنها در خلیجفارس و دریای عمان موفق عمل کند، به عاملی تضمینکننده جهت همپوشانی استراتژیک و نظامی مطلق 2 بازیگر قدرتمند جهان امروز، یعنی روسیه و چین نیز تبدیل شده است. «هنری کیسینجر» استراتژیست و نظریهپرداز مطرح غربی، در همان روزهای نخست حضور «دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در کاخ سفید، به وی توصیه کرد جهت تقویت و احیای مولفهها و انگارههای «جهان تکقطبی»، میان پکن و مسکو فاصله ایجاد کند. با این حال شکلگیری ائتلاف دریایی و نظامی چین و روسیه، آن هم با ابتکار و محوریت ایران، بیانگر شکست عملی «فرمول کیسینجر» و پایان تاریخ مصرف آن است. آنچه مسلم است اینکه کلیت برگزاری رزمایش اخیر، به معنای اعلام آمادهباش ائتلاف «تهران- مسکو- پکن» در قبال «مداخلهگرایی سنتی و مدرن آمریکا و اروپا» در نظام بینالملل محسوب میشود. از این رو، هم «ظرف» و هم «مظروف» این پدیده به لحاظ استراتژیک، دارای ارزش بسیار است.
بازیگران غربی تاکنون دست به هرگونه اقدامی زدهاند تا از تجمیع «ثروت چین»، «توان نظامی روسیه» و «قدرت منطقهای ایران» با یکدیگر جلوگیری به عمل آورند. با این حال، این ائتلاف، نقطه آشکارساز تمایل هر سه بازیگر نسبت به تحقق اصل همافزایی همهجانبه با یکدیگر است. پکن و مسکو هماکنون بیش از هر زمان دیگری درک کردهاند «نگاه تهدیدمحور ناتو» و استراتژیها و تاکتیکهایی که از دل این نگاه تهدیدمحور استخراج میشود، همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. در بهترین حالت ممکن، ما شاهد جابهجایی جایگاه 3 کشور ایران، روسیه و چین در دکترین سیاست خارجی دولتهای مختلف دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا هستیم اما اصل نگاه تهدیدمحور واشنگتن و 28 بازیگر دیگر عضو پیمان آتلانتیک شمالی نسبت به این کشورها به قوت خود باقی است.
خروج ایالات متحده از برجام و بازگرداندن تحریمها علیه ایران، مداخله مستقیم واشنگتن در امور تبت، تایوان و هنگکنگ و حتی وضع تحریمهای اخیر دولت ترامپ علیه پروژه «نورد استریم 2» که بانی و صاحب اصلی آن، شرکت گازپروم روسیه است، جملگی نشان میدهد غرب هرگز قصد اصلاح یا عقبنشینی از استراتژیهای بازدارنده و تهدیدکننده خود علیه تهران، مسکو و پکن را ندارد. در چنین شرایطی، برگزاری رزمایش مشترک ایران، روسیه و چین واکنشی منطقی، عقلانی و فرصتساز برای «مهار همهجانبه غرب» محسوب میشود. بدیهی است برگزاری این مانور، نقطه آشکارساز این عقلانیت راهبردی بوده و در آینده لازم است ساختار مدون و مؤلفههای ثابت و متغیر مربوط به این «ائتلاف استراتژیک» طراحی شده و به عینیت کامل برسد. در این صورت، کلیدواژهای به نام «استیصال غرب» در جهان امروز ظهور و بروز ویژهای خواهد یافت.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/85039/