سرمقاله مردم سالاری/ دفاع از خود؛ چشم شیر در انتقام سخت
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - مردم سالاری / « دفاع از خود؛ چشم شیر در انتقام سخت » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم بهروز پورسینا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
قاسم جان، انتقام سخت در قدم اول متجلی شد؛ و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. حاج قاسم، بسیار دلتنگت بودم که شرف حضور در محضرت را پیدا نکردم اما الآن میبینم، هرکسی که در وجودش آتش غم از دست دادنت روشن است با تو چه زود و صمیمانه میتواند همنشین و همنوا شود؛ شهید، زنده است و هرچه مقام و مرتبه شهید والاتر، درک محضر حیات طیبهاش برای ما نزدیک و سهلتر که از این بابت نیز خداوند عزیز را شاکریم. شهید عزیزمان، از همان دوران که تو را در روایتهایت از دفاع مقدس در برنامه پر فروغ روایت فتح در سیما یافتم دل تنگت شدم و پس از آن، در گوشه گوشه حضوری که با سوختن وجود نازنینت برای روشنی و گرمی بخشیدن به هموطنانت و پایداری دین خاتم همراه بود و در ادامه نیز، آن هنگام که منطقه غرب آسیا نیز تمنای حضورت را داشت برای دلگرمی دادن و کمک به دفاع از مظلومیت مردمش، ابتداء در لبنان و سپس در عراق و سوریه برای مقابله با دژخیمانی که تحت لوا و بیرق یک اسلام غیر راستین غیر رحمانی، از هیچ جنایتی در حق مردم مظلوم کوتاهی و دریغ نکردند و غصب عراق و شام را برای برپایی دولت داعش نشانه رفته بودند تا ابتداء، سر مقاومت را در لبنان از دم تیغ گذرانده، سپس به خیال شیطانی و خام خود ملت مسلمان مومن ایران را که برخوردار از طولانی و قدیمیترین سابقه و تاریخ تمدن و مدنیت در جهان است، ریشهاش را بخشکانند؛ آن آرزویی را که وزیر جنگ وقت آمریکا واینبرگر در دولت ریگان، بر زبان کثیفش جاری شد و با اود به گور برد. به واقع، از دوران ارتحال امام راحل در ساعات پایانی روز 13 خرداد 1368 و چهل روز عزای ملی در ایران اسلامی، آن حس عجیب از غم جانکاه و فشار روحی و قلبی همچنین بی قراری توام با نوعی آرامش ناشی از امید را دیگر در خود و دریای خروشان ملت تجربه نکرده بودیم تا اولین ساعات روز جمعه، 13 دی ماه 1398 که سپهبد قاسم سلیمانی و سردار بزرگ ابومهدی المهندس در تروری بزدلانه به دست مستقیم نظام حاکم بر آمریکا به شهادت رسیدند. برای تحلیل وعده انتقام سخت مقام معظم رهبری لازم است تا به تابستان داغ 98 بازگردیم. طرح مبتنی بر اجرای تئوری آشوب، توسط توطئهگران خبیث در آمریکا و اسرائیل در 4 کشور محور مقاومت از ایران تا لبنان با تاکید بر 3 کشور عراق، لبنان و ایران که از تابستان امسال کلید خورد و در آبان به اوج خود رسید، با آنکه تجربه آرامش نسبی آذر ماه را در بر داشت اما از نگاه این توطئهگران، فرصتی بود برای تکمیل طرحهای مزبور. تمرکز این خناسان در این مرحله بر ایران و عراق قرار گرفت. چرا؟! با توجه با سالها فشار ناشی از تحریمها بر اقتصاد ایران و معشیت مردم به موازات جنگ سایبری در شبکههای اجتماعی و کانالهای ماهوارهای برای تقویت نگاه ضد ملی و آرمان گرایی مردم در ایران و به نوعی دیگر در عراق، به زعم صهیونیستها و گروههای شدیدا تند رو در آمریکا، وقت ضربه نهایی به ام القرای مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران فرارسیده بود. آنچه از این پس در ادامه یادداشت میآید سناریویی است براساس مستندات و کالبد شکافیهای صاحب این قلم از چگونگی و دلائل این ترور بزرگ.
از نگاه صهیونیستها، نا آرامیهای اخیر در عراق و لبنان حاکی از آن بود که پایگاه اجتماعی مقاومت در این 2 کشور به شدت ضعیف شده است و فشار حداکثری ترامپ نیز، تا آنجا بر مردم ایران پیش رفته است که برای اعتراضات معیشتی آماده اعتراضات خونین خیابانی و ایستادن در برابر نظام به شدت تحت فشار تروریسم اقتصادی هستند؛ همچنین اکثریت مردم با حضور مستشاری و تقویتی ایران در حوزه کشورهای مقاومت بخصوص در عراق و سوریه مخالف میباشند. از طرفی دیگر، دولت عراق به دنبال سیاست تنش زدایی میان ایران و عربستان است. تبادل دو زندانی در کشورهای آمریکا و ایران، خبر ناخوشایندی برای رژیم اسرائیل و گروههای کاملا تندروی صهیونیستی مستقر در دولت سایه در آمریکا بود. لذا در همین ابتدای سال 2020 که سال سرنوشت ساز برای دولت ترامپ (یعنی دولت مستقر رژیم اسرائیل در آمریکا و نه دولتی بر آمده از اراده و خواست اکثریت مردم آمریکا)، میبایست یا تکلیف امالقرای جبهه مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران یکسره میشد و یا حداقل این کشور، ضربهای بخورد که دیگر نتواند مثل گذشتهاش قد راست کند. شروع طرح مخوف اسرائیل با رهبری پنتاگون آمریکا از روز 8 دی ماه 1398 آغاز شد. در این روز، آمریکا به بهانه واهی و دروغین مقابله با حملات نظامی حشدالشعبی به پایگاههای آمریکا، مقر گردانهای حزب الله عراق از زیرشاخههای حشدالشعبی را در شهرستان قائم در غرب عراق، بمباران کرد. در پی این حمله، نزدیک به 30 نفر از اعضای حشدالشعبی به شهادت رسیدند و بیش از 50 نفر نیز مجروح شدند. 11 دی ماه، سفارت آمریکا در منطقه به شدت محافظت شده سبز در بغداد مورد حمله و تخریب گسترده به شکل مشکوکی قرار میگیرد. نیک میدانیم که در میان گروههای حمله کننده به سفارت، نیروهای مخلص عراقی نیز به دلیل هیجانات ناشی از جنایت 3 روز قبل آمریکا در منطقه حضور داشتند اما دسترسی آسان به سفارت منحوس آمریکا در بغداد و امکانات عجیب و غریب و پیشرفتهای که در ساختمان عظیم این سفارت برای حفاظت از آن تعبیه شده بود، این حمله و تخریب گسترده را کاملا سوال برانگیز میکرد. در این راستا، با آنکه سردار بزرگ اسلام شهید ابومهدی المهندس، موثرترین فردی بود که در روز 12 دی با مذاکره، افراد حاضر در صحنه را از منطقه سفارت خارج کرد تا محافظت از سفارت به دست نیروهای دولت عراق سپرده شود، مایک پمپئو وزیر امور خارجه تهی مغز و قداره بند و عامل مستقیم نتانیاهو در دولت آمریکا، ابومهدی مهندس، قیس خزعلی وهادی عامری را به سازماندهی و تحریک برای حمله به این سفارت به دستور سردار فقید شهید سپهبد سلیمانی متهم کرد. در ادامه ماجرا، رئیسجمهور خود شیفته، ریاست پرست، قمارباز، و احمق آمریکا یعنی ترامپ در پی گزارشات طیف دولت در سایه، با طرح ترور سرداران حاج قاسم و ابومهدی موافقت کرد و شد، آنچه نباید میشد. بامداد جمعه 13 دی ماه بود که انقلاب اسلامی ایران، فدیه عظیم خود را به ساحت ربوبی پروردگار تقدیم کرد. اینکه مفهوم فدیه عظیم بودن حاج قاسم سلیمانی چیست، خوانندگان محترم به یادداشت نگارنده در روز دوشنبه 16 دی یعنی «از سحرگاه خونین جمعه تا فادخلی فی عبادی» ارجاع داده میشوند. در این راستا این جمله هم به آن یادداشت اضافه میشود که در معارف دینی مان، برای برخی خونهای به ناحق ریخته شده، خداوند وعده انتقام آن خون را منتسب به خود میکند. به این ترتیب، ثارالله یعنی کسی که منتقم خون به ناحق ریختهاش، خود خداوند تبارک و تعالی است و خونبهایش را خداوند میگیرد. در روایات و زیارت عاشورا، مصداق اتمّ ثارالله در مورد امیرالمومنین و امام حسین علیهما السلام ذکر شده است. آنچه را که نگارنده از پژوهش در معارف اسلامی به دست آورده، این است که اگر بزرگ مردی که به مرتبه و مقام نفس مطمئنه رسید، ریخته شدن به ناحق خونش، او را هم مصداقی از مفهوم ثارالله میکند که خداوند، وعده انتقام خونش را داده است. انتقام سخت، پاسخ گریز ناپذیر جنایتی است که آمریکا و اسرائیل در حق محور مقاومت و هر فرد حقطلب در جهان مرتکب شدند. حاج قاسم سلیمانی، آن نفس مطمئنّهای است که خونش، به ناجوانمردانهترین شکل ممکن بر زمین ریخته شد و رستاخیزی را که از این خون در ایران و جهان شاهد بودهایم و سایر معجزات و کراماتی که در کمتر از یک هفته از زمان شهادت این بزرگ مردی که در عصر غیبت و در میان سرداران اسلام برای او مثل و مانندی نمییابیم، به چشم دیدهایم و از جمله آنها، در هم شکسته شدن تهمت بزرگ و توهم مخالفت اکثر مردم ایران با کمک به محور مقاومت میباشد! از خون آن شهید والامقام تمنا و استمداد میکنیم تا خداوند، آن انتقامی را که خودش وعده آن را داده است در وعده انتقام سخت، متجلی شود. انتقام سختی که فقط به برکت خون حاج قاسم که متصل به دریای خون شهدای کربلاست میتواند محقق بشود. پاک شدن سرزمین سرزمینهای کربلایی در عراق و سوریه از حضور سراسر شرنگ آمریکا، جلوهای است بزرگ از انتقام سخت.
کلام پایانی
در زندگی و شهادت و اطراف و اکناف شهادت سرباز بزرگ اسلام قاسم سلیمانی، رمز و رموز معنوی، بسیاری است. یکی از آنها همین جمله حاج قاسم است که میگوید: آقای ترامپ قمارباز! ایران نمیخواهد، خودم حریف تو هستم! الله اکبر؛ آن زمانی که از کلام او این سخنان را شنیدیم هرکسی از ظن خود آن را تعبیر میکرد اما امروز دیگر، تعبیر نمیخواهد. آقای ترامپ قمار باز، ببین که چگونه حاج قاسم سلیمانی به تنهایی، حریف تو و دار و دسته کم خرد قداره بند نیویرکیهای حاکم بر آمریکا شده است. آقای ترامپ، از آن روزی که 13 آبان 1397 را فصل نوین تحریمهای حداکثری بر ضد مردم و نظام ایران اسلامی اعلام کردی، کاملا هویدا بود که چه کسانی در پشت سرت قرار گرفتهاند و انتظار خارج شدنت از خط ریل و سقوط به دره را داشتیم.
تو در روز 13 دی، حاج قاسم ما را در ظاهر از ملتهای ایران و آزاده جهان گرفتی و در توئیتت گفتی اگر ایران در پاسخ به این جنایت آمریکا اقدامی کند، به عدد 52 میهمان آمریکایی در 444 روز در ایران، 52 منطقه در ایران و از جمله اهداف فرهنگی را مورد حمله قرار خواهی داد و پیش از آن، دستور اعلام آمادگی نمایشی 52 فروند هواپیمای F35 را دادی غافل از آنکه 13 آبان، در واقع سالگرد اعتراض خونین دانشآموزان و دانشجویان مظلوم در سال 1357 در تقبیح تبعید حضرت امام خمینی(ره) به ترکیه در 13 آبان سال 1343 به دستور مقامات آمریکایی وقت، توسط رژیم دست نشاندهشان در ایران آن زمان بود. ذکر این حقایق تاریخی به آن جهت بود که سواد تاریخیات بسیار اندک است و آگاه باش که جواب 52 هدف، پس از شلیک آن 22 موشک که در جهت سیاست دفاع از خود با اطلاع دولت عراق به سوی پایگاههایی بود که مسببین جنایت ترور روز 13 دی ماه در آن استقرار داشتند، این خود اولا، یادآور روز 22 بهمن 1357 یعنی اولین روز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است و در ثانی، شاید جواب 52 شما، عدد 444 باشد. ما این را نخواستهایم ولی تو این راه را باز کردهای. پس تا بدتر از این نشده است به خود بیا که شاید کورسویی برای یافتن راه نجات خودت پیدا کنی. ببین که چگونه چشم شیر نشسته ایرانی، قویترین پایگاههای آمریکا و از جمله آن عینالاسد را در دفاع مشروع از خود، با 22 موشک در شروع انتقام سخت مورد هدف قرار داد. آقای ترامپ به خود بیا!
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/90043/