بزرگنمايي:
ایران پرسمان - روزنامه شهروند / متن پیش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
عباس عبدی/ یکی از مهمترین مشاغل دنیای مدرن روزنامهنگاری است و نهاد مربوط به آن نیز رسانه و مطبوعات از ضروریات دنیای مدرن است. کافی است گفته شود که قدرت رسانهای هم در شرایط صلح و هم جنگ اهمیت کمتری از قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی ندارد، اگر اهمیت آن بیشتر نباشد. واقعیت این است که تصور دنیای جدید بدون رسانه محال است؛ نهادی که هر روز نیز در حال پیشرفت و فراگیرترشدن است. ولی جامعه ایران از حیث نهاد رسانه و مطبوعات و کارکنان آن یعنی روزنامهنگاران در حضیض قرار دارد و به همین علت سایر مولفههای قدرت آن نیز دچار ناکارآمدی شدهاند. این یادداشت در پی آن نیست که درباره کارکردهای رسانه در جهان امروز سخن بگوید و مدعی شود که اگر رسانه نباشد جامعه معلول و فرآیند طبیعی آن دچار اختلال میشود، فقط در پی آن است که چند عامل مهم و اصلی را در وضعیت کنونی و نزول مطبوعات و روزنامهنگاری توضیح دهد. روزنامهنگارانی که بیش از هر قشر و گروه اجتماعی و شغلی دیگری در این دو دهه برای بهبود جامعه هزینه دادهاند، کمتر از دیگران ارج دیدهاند.
خلاصه اینکه روزنامهنگاری دچار یک دور باطل شده است. روزنامهنگاری در ایران به لحاظ مالی تأمین نمیشود و یکی از کمترین دستمزدها را دارد. چرا دستمزد آن پایین است؟ چون بنیه اقتصادی و مالی رسانهها ضعیف است و چون وضع اقتصادی خوب نیست. چرا وضع اقتصادی آن خوب نیست چون دربند محدودیتهای فراقانونی و ناتوانیهای حرفهای است.
مشکل اقتصادی از چند جهت بر رسانهها فشار وارد میکند؛ اول از حیث کاهش آگهیها، دوم از نظر فروش. هنگامی که درآمد رسانه کم شد، از نخستین جایی که هزینهها را کم میکند، تحریریه است. این امر به کاهش کیفیت رسانه منجر میشود. چون کیفیت پایین میآید فروش نیز کمتر میشود؛ زیرا مردم به خرید کالای بیفایده و کمکیفیت رغبتی ندارند. این علت موجب شد که تعداد زیادی از روزنامهنگاران باسابقه عطای این کار را به لقایش ببخشند و روزنامهنگاری در دور ضعیفترشدن بیفتد. عامل بعدی در تضعیف روزنامهنگاری ایران ظهور فضای مجازی است. شبکههای اجتماعی با افزایش سرعت انتقال خبر و تحلیل و نیز پایینبودن هزینه آن و بالاخره دسترسی نامحدود در عمل وارد رقابتی جدی با رسانههای رسمی بویژه مکتوب شدهاند و از این نظر مرزهای بازاریابی را برای روزنامهنگاران محدود کردهاند؛ بویژه که فضای مجازی محدودیتهای دست و پاگیر مطبوعات را ندارد. مشکل دیگری که در اینباره وجود دارد، این است که فضای مجازی به لحاظ تکنیکی متفاوت از فضای مکتوب است و نیازمند آموزشهای جدید چندرسانهای به روزنامهنگاران است در حالی که روزنامهنگاران ما در این زمینه آموزش ندیدهاند. مشکل بعدی که شاید مهمترین و ریشه دو مورد دیگر باشد، دخالتهای فراقانونی در رسانههاست. بخش مهمی از رسانههای ایران در مالکیت عمومی یا دولتی هستند و این امر ثبات مدیریت و استقلال و خط مشی و کارکرد آنها را تحت تأثیر منفی قرار میدهد. از سوی دیگر ملاحظات فراتر از قانون دست روزنامهنگاران را برای ایفای نقش واقعی و نیز تولید مطالب مورد نیاز مردم بسته است و این مشکل موجب تشدید بحران اقتصادی و سپس بحران حرفهای در رسانههای ایران شده است. بنابراین شاید بتوان غیر مستقل بودن رسانهها و گسترش فضای مجازی و نیز بحران اقتصاد رسانه را سه پایه اصلی مشکلات روزنامهنگاری امروز ایران توصیف کرد. مشکلی که جامعه ایران را بسیار ضعیف و مرجعیت رسانهای را از کشور خارج کرده است. صداوسیمای ضعیف، مطبوعات ضعیف، فقط یک پیام دارند، جامعه ضعیف.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/92850/