گزینه ظریف؛ خروج از NPT
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - فرهیختگان / متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اگر اروپاییها نتوانند یا نخواهند مذاکرات بلندمدتی با تهران داشته باشند و مطابق میل خود یا تحت فشار آمریکا کار را به شورای امنیت بکشانند، آنگاه ایران خروج از NPT را بهعنوان یک واکنش در دستورکار خود قرار خواهد داد.
وعده اروپاییها برای فعالسازی مکانیسم ماشه (Snapback) در ابتدای سال 2020، سهشنبه هفته گذشته 14 ژانویه عملیاتی شد. در پاسخ به این اقدام، روز گذشته محمدجواد ظریف در جمع نمایندگان مجلس گفت ایران پیش از این سازوکار حل اختلاف را فعال کرده است و به اروپاییها تذکر داده که اگر نتیجه اقدامات آنها بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت سازمانملل باشد، آنگاه دستورکار ایران به «خروج از NPT» تغییر خواهد یافت. این ایده را البته پیش از این کارشناسان زیادی در کشور مطرح کرده بودند اما حالا با اعلام محمدجواد ظریف موضوع قدری جدیتر شده و بسته به اقدام اروپاییها در پیشبرد این مسیر، ممکن است ایران مجبور به اجرای چنین اقدامی شود هرچند تا آن زمان هنوز قدری فاصله داریم.
فرصت اولیه، 30 روز اما قابل تمدید
در حال حاضر، از روز 14 ژانویه کشورهای عضو حداکثر 30 روز فرصت دارند اختلاف مطرحشده از سوی این سه کشور را حل کنند. بهعبارت دقیقتر، کمیسیون مشترک برجام با حضور نمایندگان و کارشناسان کشورهای عضو باید ظرف 15 روز تشکیل شود و در این فرصت موضوع را فیصله دهد. البته طبق متن توافق هستهای و آن چیزی که در بند 36 آمده، این زمان میتواند با اجماع طرفین تمدید شود تا بررسیها و مذاکرات بیشتری صورت گیرد. دراینباره پیشبینیها این است که فعلا و برای مدتی گفتوگوها در همین سطح یا نهایتا یک سطح بالاتر ادامه یابد، لذا کارشناسان احتمال اینکه ظرف دو هفته کار به جلسه وزیران بکشد را خیلی محتمل نمیدانند.
علیالقاعده اما بعد از برگزاری جلسه یادشده، اگر شاکی یا شاکیان به این نتیجه برسند که موضوع قابل فیصله نیست و باید فرآیند ادامه یابد، آنگاه کار به جلسه وزرای امور خارجه موکول میشود. نشست وزیران امور خارجه عضو این توافق باید ظرف 15 روز برگزار شده و نتیجه نهایی حاصل شود. البته در این مرحله هم بند 36 توافق هستهای ذکر کرده که امکان تمدید زمان با اجماع طرفین وجود دارد، لذا بعید نیست که زمانی بیشتر از 15 روز هم در این برهه صرف شود.متن توافق البته در این مرحله یک امکان دیگر را هم پیشبینی کرده است. در متن آمده است: «پس از بررسی کمیسیون مشترک -همزمان با (یا بهجای) بررسی در سطح وزیران- خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیفش موضوع بوده است میتواند درخواست کند موضوع توسط یک هیات مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هریک از طرفهای درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیات مشورتی باید نظریه غیرالزامآوری را درخصوص موضوع پایبندی ظرف 15 روز ارائه کند.»
اما پس از طی این مراحل اگر در بازهای 30 روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک طرف یا طرفین شاکی میتوانند شکایت خود را مصداق «عدم پایبندی اساسی» معرفی کنند و آن را «بهعنوان مبنای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهدات خود» منظور کرده یا این نظر را به «شورای امنیت سازمانملل متحد» اعلام کنند.
ایران هماکنون در نقطه پایانی بند 36 قراردارد
تا این نقطه دقیقا فرآیند ذکرشده در بند 36 انجام شده و هنوز مکانیسم ماشه عملیاتی نشده است. از طرفی باید این را هم گفت با وجود اینکه اروپا گفته این مسیر را طی خواهد کرد، ایران پیش از این و طبق همان نامههایی که محمدجواد ظریف روز گذشته در مجلس آنها را یادآور شد، حرکت در این مسیر را آغاز کرده و اکنون خود را در نقطه پایانی بند 36 یعنی تعلیق کلی یا جزئی تعهدات قرار داده است.اما آنچه «اجرای مکانیسم ماشه» تلقی میشود مربوط به زمانی است که شاکی شکایت خود را به شورای امنیت سازمانملل ببرد. در این مرحله همان فرآیند شگفتانگیز و معکوسی که همیشه مورد نقد کارشناسان داخلی بوده، رقم خواهد خورد به این شکل که «شورای امنیت سازمانملل متحد باید درخصوص قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها (یعنی تداوم اجرای برجام و نه رسیدگی به شکایت شاکی) رایگیری کند.» البته این پایان ماجرا نیست، چراکه در متن بند 37 آمده است: «چنانچه قطعنامه فوقالذکر ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، (بهصورت خودکار) مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمانملل متحد مجددا اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمانملل متحد بهنحو دیگری تصمیمگیری کند.»
حالا ایراد اساسی اینجاست، به این معنا که اگر پرونده ایران دوباره به شورای امنیت سازمانملل برگردد، اساسا نیازی نیست اقدامی درباره آن انجام شود و صرفا با عدم تشکیل جلسه ظرف 30 روز هم قطعنامه 2231 ملغی شده و 6 قطعنامه قبلی بازخواهند گشت. از طرف دیگر با وجود اینکه آمریکاییها از برجام خارج شدهاند و امکان فعالسازی مکانیسم ماشه را ندارند (بنا بهنظر برخی کارشناسان از دست دادهاند)، اینجا اما بهدلیل اینکه آمریکا عضوی از اعضای دائمی شورای امنیت خواهند بود، امکان اعمالنظر دارند و البته نهتنها آمریکا که در این مرحله اگر همه اعضا بخواهند برای ادامه تعلیق تحریمهای سازمانملل و تداوم قطعنامه 2231 مصوبهای از شورای امنیت بگیرند ولی تنها یک عضو دائم دارای حق وتو مخالف این امر باشد، میتواند بهتنهایی کار را یکسره کند و همهچیز را به قبل از امضای برجام برگرداند. در این مرحله 6 قطعنامه 1696، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1929 بازخواهند گشت و ایران دوباره شامل تحریمهای سازمانملل خواهد شد. لذا باید گفت به همین دلیل است که ایران اقدام بزرگی مثل خروج از NPT را درصورت بازگشت پرونده خود به شورای امنیت روی میز گذاشته و گفته آن را اجرایی خواهد کرد.
مسیر پیشرو چیست؟
در کنار این مباحث فنی اما دو نکته دیگر هم وجود دارد؛ اولا اینکه قصد واقعی اروپاییها از فعالسازی مکانیسم ماشه چیست و تا کجا بنا دارند آن را جلو ببرند؟ و ثانیا اینکه ایران در این مسیر چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
درخصوص موضوع اول علاوهبر اینکه اروپاییها بیهیچ ابایی اعلام کردهاند تحت فشار آمریکا و بهخاطر فعال نشدن تعرفههای 25 درصدی روی صادرات خودرو به این کشور مکانیسم ماشه را فعال کردهاند، باید گفت نخستوزیر انگلیس پیش از اینکه هر تحلیلی درباره این اقدام تروئیکا ذکر شود، آخر ماجرا را گفت و اعلام کرد سه کشور بهدنبال راضی کردن ایران برای نشستن پشت میز مذاکره برای شکلگیری یک توافق جدید بهجای برجام هستند، توافقی که البته هم نامش مشخص است و هم قاعدتا مفاد و موضوع آن. بوریس جانسون جایگزین برجام را توافق ترامپ نامگذاری کرده است و از اینرو و با توجه به آنچه طی دو سال گذشته طی شده، مشخص است آمریکا و همکاران اروپایی وی چه خواستههایی از ایران دارند.با توجه به این مساله، پاسخ سوال دوم هم روشن خواهد شد. به این معنا که اروپاییها بسته به امکانی که برای افزایش تنشها میتوانند داشته باشند، در این مسیر گام برمیدارند. اگر بخواهیم واضحتر توضیح دهیم، اروپا میداند مقابله با ایران تنشآفرین خواهد بود، چراکه تداوم فشار به تهران بهدلیل اینکه اقتصاد و امنیت ایران را بهصورت مستقیم تحتتاثیر قرار خواهد داد، موجب واکنشهایی میشود که نهتنها برای اروپا که برای آمریکاییها هم قابل پیشبینی نیست و قاعدتا معلوم نیست که بتوانند متناسب با آن پاسخ دهند. از طرفی آنها این را هم میدانند که افزایش تنشها و عبور حد و مرز فشار به تهران از یک میزان مشخصی، عملا کنترل شرایط را از دست همه طرفها خارج خواهد کرد.
با این توصیفات پیشبینی کارشناسان این است که در وهله اول اروپاییها برای اینکه شرایط از آن چیزی که هست، متزلزلتر نشود در مسیر کمیسیون برجام و نشست وزرای امور خارجه آنقدر تاخیر ایجاد کنند تا هم نسبت به خواسته ترامپ پاسخی داشته باشند و هم ایران را بیش از این عصبانی نکنند.در این میان آنچه مشخص است خواسته اصلی اروپاییها در یکی دو ماه آینده است. بهنظر میرسد در جلسات کمیسیون مشترک و وزرای امور خارجه که احتمالا هر دو تشکیل خواهد شد، سه کشور از ایران درخواست آغاز مذاکرات جدید برای توافق جدید را داشته باشند و بنا به فشارهایی که ترامپ به آنها میآورد و متناسب با مقاومتی که تهران در جمیع زمینهها (از مدیریت اقتصاد تا شرایط منطقه) از خود نشان خواهد داد، یا ایران را راضی به انعقاد یک توافق جدید کرده یا آنقدر مذاکرات را مشمول زمان کنند تا انتخابات در آمریکا برگزار شود و براساس شرایط آن زمان، موضع نهایی خود را مشخص کنند.
ایران چه گزینههایی را میتواند روی میز بگذارد؟
در اینجا البته بهطور دقیقتر میتوان به سوال دوم هم پاسخ داد. یعنی اگر اروپاییها نتوانند یا نخواهند مذاکرات بلندمدتی با تهران داشته باشند و مطابق میل خود یا تحت فشار آمریکا کار را به شورای امنیت بکشانند، آنگاه ایران خروج از NPT را بهعنوان یک واکنش در دستورکار خود قرار خواهد داد.از یکسو تا زمانی که کار به شورای امنیت برسد ایران هم از لحاظ فنی امکان مقابله خواهد داشت و هم در مسیرهای غیرفنی. وجه فنی ماجرا شامل چند اقدام در حوزه مسائل هستهای است. اولین اقدام عبور عملی و قابلتوجه از محدودیتهای برجام خواهد بود. ایران با وجود اینکه عدم پایبندی به محدودیتهای برجام را اعلام کرده هنوز بهصورت جدی آنها را نقض نکرده است، از اینرو میتواند از عملیاتیکردن آنها بسته به شرایط بهعنوان یک اهرم فشار به طرف غربی استفاده کند. برای مثال فعالشدن کامل فوردو یا رساندن غنیسازی به مرز 20 درصد، میتواند دوباره برگهای قابل چانهزنی را روی میز بگذارد.
از سوی دیگر ایران میتواند در مسیر همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی هستهای نیز تجدیدنظر کند. ایران هماکنون متعهد به بیسابقهترین بازرسیهای تاریخ است، یعنی علاوهبر بازرسیهای مرسوم NPT نهتنها به پروتکل الحاقی و بازرسیهای ذیل آن متعهد است بلکه برخی بازرسیهای فراپروتکلی را نیز داوطلبانه اجرا میکند. از اینرو میتواند در هر مرحله بخش یا تمامی این تعهدات را متوقف کند.آخرین نکته اما همان است که پیش از این رئیسجمهور آن را مطرح کرده بود. همان هشدار پیشین، «اگر ایران نتواند نفت صادر کند کشورهای منطقه هم نخواهند توانست.» بعد از آنکه ایران عینالاسد را درهم کوبید و خسارت سنگینی به آمریکاییها وارد کرد، حالا کل منطقه میداند که ایران چقدر بر عملیاتیکردن تهدیدهای خود مصر است. اینها البته صرفا یک پیشبینی برای اقدامات سلبی است در حالی که همه کارشناسان معتقدند حفظ آرامش داخلی و انسجام ملی، مدیریت بهتر اقتصاد و همه آن اقداماتی که رهبری از آن ذیل «قویشدن» نام میبرند، اولویتهای اصلی در مواجهه با غربیها خواهد بود.
محمدجواد ظریف: از انپیتی خارج میشویم
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه روز گذشته و در توضیح برنامه این وزارت برای مقابله با فعالشدن سازوکار حل اختلاف در برجام موسوم به مکانیسم ماشه از سوی کشورهای اروپایی، به نمایندگان مجلس گفت: «ایران بحث روش حل اختلاف را بهصورت رسمی اردیبهشتماه سال 1397 بعد از خروج آمریکا از برجام آغاز کرد. سه نامه در 10 می سال 2018، 26 آگوست سال 2018 و نوامبر سال 2018 به خانم موگرینی نوشته شد و در آن رسما اعلام کردیم ایران روش حلوفصل اختلافات را شروع کرده است.»
وزیر امور خارجه افزود: «در نامهای که در نوامبر 2018 به خانم موگرینی نوشته شد، تاکید کردیم ایران مکانیسم حلوفصل اختلافات را شروع کرده و به پایان رسانده، لذا ناگزیریم برنامه کاهش تعهدات برجام را اجرایی کنیم. جمهوری اسلامی ایران پس از نامه مذکور هفتماه به اتحادیه اروپا فرصت داد و در اردیبهشتماه سال 1398 (می سال 2019) کاهش تعهدات برجام را آغاز کرد که تقریبا دوماه پس از آن، آثار عملی داشت. اظهارات اروپاییها هیچ وجه قانونی ندارد، لذا ما از بلاوجه بودن اقدام اروپاییها استفاده میکنیم. اگر اروپاییها اقدام دیگری انجام دهند، طبق نامه رئیسجمهور در همان اردیبهشتماه 1397، موضوع خروج ایران از NPT مطرح میشود.»
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/94524/