ایران پرسمان
شلیک به پای تیم ملی
يکشنبه 27 بهمن 1398 - 21:38:04
ایران پرسمان - ایران ورزشی / متن پیش رو در ایران ورزشی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
آرمن ساروخانیان/ اسکوچیچ در نشست خبری یک بار دیگر تأکید کرد که مربیگری تیم ملی ایران آرزویش بوده و وقتی روی نیمکت ملوان نشسته به این فکر می‌کرده که روزی به این نیمکت معتبر در فوتبال آسیا برسد.
ملوان اولین تجربه او در فوتبال ایران بود و بعد از آن در سه باشگاه دیگر مربیگری کرد تا ناگهان پیشنهاد فدراسیون فوتبال از راه رسید و در 48 ساعت عجیب و باورنکردنی آرزویش برآورده شد.
اسکوچیچ زمانی به فوتبال ایران آمد که کی‌روش روی نیمکت تیم ملی می‌نشست. کسی که به واسطه کارنامه قطور و پرافتخارش هواداران فوتبال در هر کشوری او را می‌شناسند.
حتی اسکوچیچ هم از ملاقاتش با کی‌روش در هتل المپیک به عنوان یک اتفاق مهم یاد می‌کند. حالا چه اتفاقی افتاده که یک مربی گمنام در نقشه فوتبال جهان باید روی نیمکتی بنشیند که زمانی سرمربی سابق رئال مادرید و تیم ملی پرتغال وزن آن را بالا برده بود؟
هر مربی امکان پیشرفت حرفه‌ای دارد و تمام مربیان می‌توانند مراتب ترقی را طی کنند، ولی اسکوچیچ در این شش سال کدام دستاورد درخشان را داشته که از ملوان به تیم ملی ایران برسد؟ او در نشست خبری به اتفاقات برجسته دوران مربیگری‌اش اشاره کرده تا این انتخاب را منطقی جلوه دهد.
این توضیحات اما چیزی بیشتر از متن لاغر ویکی‌پدیایش نداشت و کمتر منتقدی را راضی می‌کند.
مقبولیت اسکوچیچ برای هدایت تیم ملی ایران بعد از این نشست هم تغییر زیادی نسبت به قبل از آن ندارد و نتوانست نگرانی‌ها بابت این تصمیم را کمتر کند.
هنوز هم آوردن نام اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی ثقیل است و باورش سخت.
چنین انتخابی را فقط و فقط می‌توان با سقوط جایگاه نیمکت تیم ملی توجیه کرد. این اسکوچیچ نیست که توانسته خودش را به مرتبه این نیمکت ارتقا دهد، سیر اتفاقات است که عامل سقوط آزاد تیم ملی در یک سال گذشته شده. بخشی از این افت دردناک به خاطر شرایط اقتصادی و محدودیت‌های تحریم است که به جامعه ایران تحمیل شده.
همانطور که برای خرید ماشین، گوشی موبایل و حتی کفش و لباس مجبوریم سراغ گزینه‌های پایین‌تر برویم، فوتبال ایران هم توان کنار آمدن با هزینه‌های یک مربی همطراز کی‌روش را ندارد. با این حال نمی‌توان به اشتباهاتی اشاره نکرد که وخامت اوضاع فوتبال را تشدید کرد و کار را به جایی رساند که از کی‌روش به اسکوچیچ برسیم.
عملکرد فدراسیون فوتبال در عصر کی‌روش ناشیانه بود و نتوانست حاشیه‌ها را مدیریت کند. تیم ملی در مقاطعی امکانات اولیه مثل زمین تمرین را نداشت و دستمزد کی‌روش و دستیارانش بارها عقب افتاد. در اختلاف بین تیم ملی و باشگاه‌ها فدراسیون نتوانست میانجی قاطعی باشد و سیاست مدیران فقط پنهان شدن پشت مربی پرتغالی بود. این سوءمدیریت‌ها سطح تنش را به جایی رساند که ادامه همکاری کی‌روش با تیم ملی ممکن نبود و چاره‌ای جز قطع این همکاری وجود نداشت.
اشتباهات به اینجا ختم نشد و انتخاب ویلموتس ضربه سختی به اقتصاد نحیف فدراسیون فوتبال زد. هنوز کسی به این سؤال پاسخ نداده که چطور قرارداد مربی متوسط بلژیکی برای سه سال و حدود سه برابر قیمتش بسته شد؟ بعد از آن هم پرداخت نکردن دستمزد این مربی یک پاس گل طلایی برایش بود تا از سفر بلژیک برنگردد و خواهان غرامتی معادل کل مبلغ قراردادش شود.
بعد از شکست‌های تلخ مقابل بحرین و عراق و جدایی پرهزینه ویلموتس، نه زمان کافی برای پیدا کردن یک مربی باکارنامه بود نه فدراسیون توان مالی داشت تا قرارداد چند میلیون دلاری جدیدی ببندد. در این تنگنای خودساخته مدیران فوتبال یک بار دیگر مرتکب اشتباه شدند و سراغ کسی رفتند که موافقانش هنوز به تعداد انگشتان دو دست نرسیده. اسکوچیچ در نشست دیروز حرف‌های زیبایی زد، ولی با آنچه در یک سال گذشته بر سر تیم ملی آمده چقدر می‌توانیم نسبت به این وعده‌ها دلخوش باشیم؟

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/105309/شلیک-به-پای-تیم-ملی
بستن   چاپ