الگوی اعتیاد در کشور؛ چیزی که در ایران کشف میشود «شیشه» نیست
دوشنبه 28 بهمن 1398 - 18:57:31
|
|
ایران پرسمان - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست بنفشهسامگیس/ قاچاق مواد مخدر، خشنترین، گستردهترین، فنیترین و پیچیدهترین جرم سازمان یافته جهان است؛ خشنترین است چون گردش مالی 1500 میلیارد دلاری این تجارت جهانی، نهتنها راه را بر هر ترحم نسبت به موانع انسانی و بروز جدید در بازار مصرف میبندد، حکم میکند که هر مبادله کلامی در این عرصه، با زبان زور و با پیرنگی از قساوت انجام شود. گستردهترین است چون نبض و دوام این تجارت گسترده ، وابسته به زیرشاخههای متعدد است. قاچاق مواد مخدر با قاچاق انسان، قاچاق کالا، قتل، سرقت ، تروریسم، پولشویی، کلاهبرداری، تجارت فحشا، قاچاق اسلحه، جاسوسی، فساد اقتصادی و سیاسی پیوند نزدیک دارد و تمام زیرشاخهها، مثل حلقههای زنجیر، متصل به سرآغازی هستند که جز قاچاق مواد مخدر نیست. فنیترین است چون بدون محاسبات پیچیده، بدون طراحی چشماندازهایی با مختصات نزدیک به یقین، بدون ارزیابیهای بیخطا، امکان ندارد یک شبکه و شعبههایش، بتوانند در سطح دنیا پایدار بمانند آن هم برای روزها و ماهها و سالها و قرنها. اینکه چطور «متآمفتامین»، وارد بازار میشود، چطور بازار و حواس مصرفکنندگان با هر ملیت و هر نژاد و هر آیین و هر باور، پای قدرت مخدرها و محرکها به زانو درمیآیند، چطور ترکیب معین چند الکالویید و افزودن هزارم میلیگرم از یک ماده شیمیایی به ترکیب چند گیاه، معجونی میزاید که مصرفکنندگانش را مجنون میکند، اینکه در کدام ساعت از کدام روز، الگوی عرضه برهم میخورد و ویزیتورهای جهانی، شعارهای تبلیغاتیشان را با گردش 180 درجهای تغییر میدهند، دلیلی ندارد جز الفبای فنی تجارت مواد مخدر. و در نهایت، اینکه چطور کارتلهای مواد مخدر، میتوانند بر بازارهای نفت، بازارهای دارو و بازار اسلحه مسلط شده و معادله قدرت و تنازع بقا در یک منطقه جغرافیایی و یک کشور و یک قاره را تغییر دهند، دلیلی ندارد جز پیچیدگی تجارت مواد مخدر. بحث درباره این ویژگیها، همیشه جذاب و دادههایش، شگفتآور است. محمدرضا فروغی؛ کارشناس مقابله و کاهش تقاضای مواد مخدر که به مدت 31 سال؛ در فاصله سالهای 1365 تا 1397 در حوزه مقابله با مواد مخدر و مبارزه با پولشویی و در دادسرای انقلاب اسلامی ویژه مبارزه با مواد مخدر و ستاد مبارزه با مواد مخدر مسوولیت داشته، در گفتوگو با «اعتماد» این پیچیدگیها را تحلیل کرده است. مصداق اصلی این تحلیل هم، خبری بود که روزهای آغازین پاییز از قول دبیر سابق شورای مبارزه با مواد مخدر استان تهران و درباره کاهش 70 درصدی قیمت عمدهفروشی شیشه - از کیلویی 100 میلیون تومان به کیلویی 18 میلیون تومان - و افزایش دو الی سه برابری قیمت مواد بر پایه تریاک در بازار غیرقانونی قاچاق مواد مخدر ایران منتشر شد. طی 6 سال گذشته، افتوخیز قابل توجهی در قیمت خردهفروشی شیشه را شاهد بودیم. سال 92 هر گرم شیشه، 10 یا 15 هزار تومان بود ولی سال 94 و به دنبال اعمال نظارت بر واردات سودوافدرین (پیشساز شیشه) قیمتها افزایش پیدا کرد. رییس وقت سازمان غذا و دارو، سال 94 به من گفت که سال پایانی دولت نهم، درخواستی برای محدودیت واردات سودوافدرین مطرح شد اما تا سال 94، این درخواست اجرایی نشد و بنابراین، تنزل قیمت شیشه از سال 87 به بعد، باعث شد که مصرف این ماده روانگردان، در پرخطرترین مصرفکنندگان؛ معتادان خیابانی، بسیار فراگیر شود. سال 94، قیمت شیشه افزایش 3 الی 5 برابری داشت چون دسترسی به ماده موثره بسیار دشوار و تقریبا غیرممکن شده بود اما پاییز امسال، اعلام شد که قیمت عمدهفروشی شیشه، کاهش 70 درصدی داشته و از کیلویی 100 میلیون تومان به کیلویی 18 میلیون تومان رسیده است. شما این افت و خیز قیمت را چطور ارزیابی میکنید؟ واردات سودوافدرین، قبل از سال 94 محدود شد. تا سال 89، سقف تولید داروهای حاوی افدرین و سودوافدرین این قابلیت را ایجاد کرده بود که هر قرص آنتیهیستامین، 3 یا 4 میلیگرم افدرین داشته باشد . از سال 87 قرصهای حاوی سودوافدرین، به منشا استحصال افدرین و تولید شیشه در داخل کشور تبدیل شده بود، اما شیشه تولید شده با این نوع افدرین، نه تنها برای صادرات، حتی برای مصرف داخلی هم کیفیت بالایی نداشت، چون ناخالصی افدرین استحصال شده از داروها، زیاد بود و این ناخالصی در فرآیند تولید، خودش را نشان میداد و بنابراین، از این نوع افدرین، متآمفتامین با کیفیت به دست نمیآمد. به همین دلیل هم، شیشه تولید شده از افدرین استحصالی از داروها، ارزان بود. سال 88، با ایجاد یک نظام و طرح سراسری در ستاد مبارزه با مواد مخدر، به دنبال اقداماتی بودیم که تولید و ترانزیت شیشه در کشور کنترل شود. اقدامات ما، چند بخش بود؛ اولین بخش به کنترل منشا انحراف داخلی سودوافدرین از طریق تجزیه داروهای سرماخوردگی بازمیگشت. در همان سال یادم هست که هیات بینالمللی کنترل مواد مخدر INCB دایم ما را بازخواست میکرد که علت درخواست ایران برای خرید سالانه حدود54 تن افدرین چیست؟ وقتی بررسیهای ما نشان داد که تولید قرص آنتیهیستامین با دو میلیگرم سودوافدرین هم امکانپذیر است، وزارت بهداشت را ملزم کردیم که میزان افدرین از 4 میلیگرم به دو میلیگرم کاهش پیدا کند. به دنبال این الزام، دوز افدرین در داروها کاهش یافت و از آنجا که توزیع این داروها در بازار، کارتنی بود، داروها هم با هدف قابلیت رصد و ردیابی، کدگذاری شد. درخواست ایران هم برای خرید قانونی سودوافدرین در بازار جهانی کاهش پیدا کرد و به سالانه 17 تن محدود و بر همین اساس نگاه INCB هم نسبت به جمهوری اسلامی تعدیل شد. در همان نیمه دهه 80 فرمول ساخت شیشه از آسیای جنوب شرقی به ازای پرداخت 300 الی 400 میلیون تومان خریداری میشد. این اتفاق هم سال 87 افتاد. چند تبعه خارجی تولیدکننده شیشه، از جمله یک زن مالزیایی، دستمزدهای کلانی گرفتند و روش تولید را در ایران به چند نفر آموزش دادند و از طریق همان چند نفر، روش تولید آشپزخانهای در شبکههای ایرانی تسری پیدا کرد. و همان زمان، قیمت خردهفروشی شیشه فقط در حد قدرت خرید طبقه مرفه بود. سال 1394 و زمانی که هنوز در ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم، گزارشی از روند 25 ساله تغییرات قیمت انواع مواد مخدر و روانگردان؛ تریاک و هرویین و مرفین و شیشه و حشیش تهیه کردم. این گزارش نشان میداد که از سال 1381 و به دنبال ورود مسافری و محدود شیشه به ایران، آن زمان قیمت شیشه حدود کیلویی 170 میلیون تومان بود ولی به تدریج و تا سال 1390 کاهش پیدا کرد که یکی از دلایل کاهش قیمت علاوه بر تولید داخلی این ماده، شیوع مصرف بالای آن بود که البته با تصویب و ابلاغ قانون همزمان شد. اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر، آذر 1389 ابلاغ شد. یعنی جرمانگاری برای شیشه، باعث شد قیمت بشکند و این شکست تا سال 94 هم ادامه داشته باشد؟ بله، ولی هر چند این اتفاق، بسیار مهم بود چنانکه تا سال 91، قیمت هرویین و شیشه، نزدیک به هم بود و حتی در دورهای، شیشه به کیلویی 5 میلیون تومان رسید و البته شیشه، همیشه گرانتر از هرویین بود و هست، ما زمانی قانون را اصلاح کرده و شیشه را جرمانگاری کردیم که دیگر مصرف در حد بالایی شایع شده بود و بازار تقاضای پرحجمی برای این ماده شکل گرفته بود. پس اصلاح قانون سبب کاهش قیمت نشد، بلکه تاخیر در تصویب آن در این فرآیند نقش داشت. قیمت خردهفروشی هم از همین کاهش تاثیر گرفت چون همان زمان، معتاد خیابانخواب، هر گرم شیشه را 15 تا 20 هزار تومان میخرید. اما از سال 94 قیمت شیشه افزایش پیدا کرد که مقامات مسوول اعلام کردند این افزایش قیمت، حاصل موفقیت روشهای مقابله و محدود کردن واردات سودوافدرین به دنبال همکاری مشترک وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با مواد مخدر بوده است. البته در گزارشهای راهبردی، قیمت خردهفروشی ملاک نیست و مهم این است که در عمدهفروشی چه اتفاقی میافتد چون در فاصله واسطهگریها و حتی تزریق ناخالصی به حجم اولیه، اعدادی به سرجمع قیمت اضافه میشود که قیمت نهایی را هم افزایش میدهد. روند افزایشی قیمت شیشه در نیمه اول دهه 90، حاصل انسداد مسیرهای قاچاق پیشساز بود. محدودیت انتقال پیشساز از امارات، به دنبال افزایش کنترل مرز دریایی در نیمه دهه 90 اتفاق افتاد. از سال 95 و به دنبال گرانی قیمت ارز، واردات پیشساز از پاکستان هم محدود شد و عملیات مقابله با قاچاق کالا در مرز مشترک ایران با اقلیم کردستان عراق هم، ترانزیت پیشساز از شمال غرب کشور را کاهش داد. در مجموع، از سال 96، بازار تهیه پیشساز شیشه در داخل کشور با رکود مواجه شد که همین اتفاق، افزایش قیمت محصول ساخته شده و کاهش توزیع شیشه را رقم زد. زمستان 97، کشف محمولههای سنگین شیشه در مرز شرقی، تایید کرد که کانون تولید به افغانستان منتقل شده است. بررسیها نشان میدهد ظرف 25 سال اخیر، عملکرد شبکههای مواد مخدر و روانگردان، هوشمندانهتر شده است. من این تئوری را دارم که تجارت غیر قانونی مواد مخدر و روانگردان، مبتنی بر یک استراتژی مثلثی و هر راس آن حاوی یک راهبرد استراتژیکی است؛ استمرار و تداوم ورود مواد جدید به بازار، استمرار و تداوم شناسایی مسیرهای جدید، استمرار و فعال کردن بازارهای جدید تقاضا. در راهبرد اول، شبکههای قاچاق مواد مخدر، امروز بر سه گروه از مخدرها یا روانگردانها تمرکز کردهاند؛ موادی از گروه محرکها مثل قرصهای «یابا» (ترکیبی از متآمفتامین و کافئین که نرخ سوءمصرف آن در آسیای جنوب شرقی بسیار بالاست) که در تایلند رواج دارد و نوعی آمفتامین سبک است. متآمفتامین وکپتاگون (فنیتیلین) هم از همین گروه هستند. گروه دوم، روانگردانهایی هستند که پایه گیاهی دارند اما با دستکاریهای ژنتیکی، استحصال جدیدی پیدا کردند و نام جدیدی گرفتند مثل گل و ظرف 5 سال اخیر، روی موج تبلیغات آمدهاند. گروه سوم که بازار گستردهای هم دارند، روانگردانهای صنعتی NPS هستند با تنوع فراوان و اشکال متنوع که تاثیرگذاری مشابه خانواده کانابیسها یا محرکها را دارند. بر اساس گزارشهای سالانه دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد UNODC، از سال 2007 تا 2017 حدود 724 نوع ماده روانگردان جدید، وارد بازار شده است؛ موادی که اغلب سنتتیک یا بر پایه غیرگیاهی هستند. البته کمتر از 10 درصد این مواد هنوز بازار خود را حفظ کردهاند، چون غالبا گران هستند یا با ذائقه آدمها سازگار نیستند. بنا بر گزارشهای 2010 UNODC بازار مصرف مواد محرک سنتتیک غیر اپیوییدی که در واقع همین روانگردانها هستند، از اروپا و امریکا تا خاورمیانه و خاوردور گسترش پیدا کرده اما نمودار یکی از همین گزارشها نشان میداد که اوج مصرف این گروه از روانگردانها در اروپا کاهش یافته اما حالا در خاورمیانه و خاور دور پرطرفدار است. در راهبرد دوم اهمیت مسیرهای جدید برای شبکه جهانی قاچاق مواد مخدر به دلیل پیدا کردن مسیرهای امن برای انتقال مواد و انتقال پیشسازهاست. زمانی که تولید شیشه در ایران شروع شد، محمولههای افدرین و سودوافدرین قاچاق، از مسیرهای دریایی به امارات میرسید و از امارات وارد ایران میشد. در یک بازه زمانی هم، پاکستان مسیر ترانزیت این پیشسازها به ایران بود و گزارشها نشان میداد که آنچه از محمولههای سودوافدرین به ایران میرسید، انحراف از محمولههای دولتی پاکستان بود که اتفاقا، پسر نخستوزیر اسبق پاکستان هم در این تخلف دست داشت و پرونده جنجالی در این باره تشکیل شد و پیگیریهای دفتر امور بینالملل ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان داد محموله سنگینی از سودوافدرین توسط دولت پاکستان به منظور کاربرد در تولید دارو خریداری شده بود، ولی از مسیر قانونی منحرف شده و بخش زیادی از این محموله، به ایران قاچاق شد که تعدادی از محمولههای قاچاق هم در مسیر سیستان و بلوچستان و کرمان کشف و ضبط شد. سومین مسیری که قاچاقچیان برای ترانزیت پیشسازها به ایران انتخاب کردند، اقلیم کردستان بود که افدرین و سودوافدرین از مرزهای هوایی (اغلب امارات متحده عربی) به این مبدا و سپس از اقلیم کردستان به داخل ایران منتقل میشد. جنگ بین داعش و دولت مرکزی عراق و تسری جنگ تا اقلیم کردستان - کرکوک و سلیمانیه - باعث تشدید انسداد مرزهای غربی ایران شد و قاچاق سودوافدرین به داخل کشور را هم تحت تاثیر قرار داد و اقدامات مقابله و کنترل مرزها که اغلب مبتنی بر مولفههای امنیتی بود، درگیر مولفههای قاچاق مواد مخدر شد. بنابراین، تحولات عراق بر امنیت مسیرهای فعال شده ترانزیت پیشسازها به داخل ایران تاثیر گذاشت و واردات افدرین و سودوافدرین به ایران کاهش یافت که نتیجه این اتفاق، کاهش تولید شیشه در ایران و تغییر مسیر ترانزیت پیشسازها به سمت افغانستان بود. افزایش قیمت شیشه در ایران در نیمه اول دهه 90 به دلیل تغییر مسیر انتقال پیشسازها بود چون در دهه 80، مسیر ترانزیت قاچاق سودوافدرین به ایران از طریق امارات (مرز دریایی)، پاکستان (مرز زمینی) و اقلیم کردستان (مرز زمینی) بود که هر سه مسیر محدود شد و در نهایت، کانون تولید شیشه به افغانستان منتقل شد که مرزهای رهاشدهتری با پاکستان و چین و آسیای میانه دارد. بررسی روند تحولات جهانی بازار غیر قانونی مواد مخدر در فاصله سالهای 2013 تا 2015 نشان میدهد که کانون تولید متآمفتامین، از آسیا به آفریقا و کشورهایی همچون نیجریه - معروف به بهشت تولید مت - منتقل شد و این تحول را باید به عنوان نمونهای از راهبرد سوم ارزیابی کرد. همانطور که مصرف، تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی است، کانون تولید هم از این شرایط متاثر میشود. کانون تولید هر محصول باید کمترین فاصله را تا بازار مصرف داشته باشد و ظرف دهه گذشته، آفریقا یکی از بزرگترین بازارهای مصرف متآمفتامین بوده است. کانون تولید و مسیرهای منشعب از کانون تولید تا بازار مصرف، باید بیشترین امنیت را برای تولید داشته باشد. یکی از ملاکهای انتخاب کانونهای تولید مواد جدید، ضعف قوانین جرمانگارانه در این کانونهاست که این ملاک انتخاب، در مورد کشور ما و ورود متآمفتامین نیز صادق بود، چون تا سال 1389 و پیش از تصویب اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر، ایران از این بابت کانون امنی برای تولید شیشه بود چون در قوانین موجود، برای تولید و توزیع و مصرف شیشه و قاچاق پیشسازها، جرمانگاری نشده بود. مهمترین ویژگی کانون تولید مواد، دسترسی آسان به پیشسازهاست و کشورهای آفریقایی و همچنین، افغانستان، به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی خاص، تمام این ویژگیها را دارا هستند علاوه بر آنکه نرخ بالای بیکاری در این کشورها، تعداد بالای نیروی کار ارزان را به دنبال دارد. با توجه به آنکه ماده اولیه سودوافدرین، گیاه افدراست، در حال حاضر هم 9 مرکز تولید سودوافدرین در چین، هند، آلمان و جمهوری چک دایر است که چین، با 3 کارخانه فعال، بیشترین تولید را دارد. مرز مشترک چین با افغانستان و همچنین مرز زمینی هند با پاکستان، بهترین و نزدیکترین مسیرها برای قاچاق سودوافدرین به افغانستان است. حالا به دنبال این افت و خیز، شبکه منطقهای، قیمت را 70درصد میشکند. وقتی کاهش 70درصدی قیمت عمدهفروشی شیشه اعلام شد، به چند فرضیه برای توجیه این کاهش قیمت رسیدم؛ فرضیه اول اینکه تولید شیشه در افغانستان افزایش پیدا کرده و به نظر میرسد شبکه تولید شیشه در افغانستان، بازار مت امفتامین را حتی پرسودتر از هرویین افغانی دیده چون ناظران بریتانیایی در گزارشهای خود از کشف سطلهای انباشته از برگهای افدرا در لابراتوارهای تولید هرویین افغانستان خبر دادهاند و به نظر میرسد تولیدکنندگان شیشه در افغانستان به سمت استخراج افدرا از گیاه خودروی توت قرمز رفتهاند که ساقهاش 4 صدم میلیگرم افدرین دارد. ممکن هم هست که شبکه تولید، در واردات افدرین از چین فعال شده که در هر دو صورت، هزینه نهایی تولید، بسیار ارزان تمام میشود. اگر فرض را بر واردات شیشه از افغانستان بگذاریم، یکی از دلایل کاهش 70درصدی عمدهفروشی شیشه در ایران میتواند واردات شیشه ارزان از افغانستان باشد. من این فرضیه را رد یا تایید نمیکنم. اما درست است که در مناطقی از افغانستان هم بوته توت قرمز وجود دارد. توجه کنید که در افغانستان، لابراتوار، هیچ شباهتی با ذهنیات ما ندارد. چند بشکه و دیگ و اجاق گاز، همان لابراتوار تولید هرویین است. اما حجم تولید افدرین در افغانستان، آن هم از یک گیاه خودرو، هنوز در آن حجم نیست که قیمت بازار شیشه در ایران را بشکند چون سابقه شناسایی این بوته در افغانستان، به 5 سال هم نمیرسد اما در عوض، افغانستان 150 کیلومتر مرز زمینی با چین دارد که بهترین مسیر برای ترانزیت و قاچاق افدرین به داخل افغانستان است. قیمت جهانی هر گرم سودوافدرین 8 الی 10 دلار است و در بازار قاچاق هم گرانتر از 50 دلار برای هر گرم نخواهد بود. افغانستان از طریق پاکستان هم میتواند به افدرین برسد چون پاکستانیها در ترانزیت قاچاق افدرین سابقه دارند و مرز مشترک پاکستان با هند، افغانستان را به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهانی افدرین وصل میکند که حتی دسترسی به افدرین هند از طریق پاکستان برای قاچاقچیان افغان، راحتتر از استحصال افدرین از بوته توت قرمز است. فرضیه دوم من، جایگزینی تولید شیشه با تولید هرویین است. مزارع خشخاش افغانستان، همیشه در معرض آفت بوده و حضور نیروهای ناتو، به هر حال دولت افغانستان را وادار میکند بخشی از مزارع خشخاش را امحا کند. روند تولید تریاک در افغانستان از سال 2010 به بعد رو به صعود بوده اما باید تولید تریاک را از تریاک بالقوه که پایه تولید هرویین است، تفکیک کنیم. تقاضای مواد با پایه اپیوم همچنان در منطقه و حتی در اروپا، در بالاترین حد است و اقدام افغانستان برای جایگزینی تولید شیشه به جای تولید هرویین، غیرمحتمل ولی ایجاد ظرفیت تولید شیشه در کنار تولید سایر مخدرها، قابلپذیرش است. امحای مزارع خشخاش هم براساس تجارب چند ساله از تاثیر حضور امریکا و ناتو، بیشتر یک شعار سیاسی است و ما هم هیچگاه این شعار را جدی نگرفتیم، چون نشانههای جدی هم ندیدیم. ولی برای تولید یک کیلو مورفین، 12 کیلو تریاک هدر میرود در حالی که تولید شیشه، دورریزکمتری دارد. برای تولید شیشه از افدرا، ساقه یک گیاه برای دریافت ماده موثره آنالیز میشود در حالی که تریاکی که میتوانست در بازار عرضه شود، حالا برای تولید هرویین، دورریز میشود. پس تولید شیشه برای شبکه افغانی، سودآورتر است. کشت خشخاش که در افغانستان سابقه دیرینه داشته ، دو فصل تابستانه و زمستانه دارد. در بعضی مناطق خشک مثل قندهار، دو نوبت در سال، خشخاش کشت میشود در حالی که مناطق شمالی و کوهپایهای، فقط یک مرحله کشت دارند. اما تریاک بالقوه، محصول دپو شده از سالهای قبل است. چند سال قبل در گزارشی نوشتم که ظرفیت دپوی سالانه تریاک در افغانستان، تا 15 هزار تن هم میرسد. اگر سال 2018، دولت افغانستان میزان تولید تریاک را 9 هزار تن اعلام کرده، باید این رقم را 12 هزار تن درنظر بگیریم چون رقم اولیه، براساس محاسبه میزان تولید توسط UNODC و وزارت مبارزه با موادمخدر افغانستان اعلام میشود که بعضی محاسبات هم براساس دادههای محلی یا تصاویر ماهوارهای، آن هم از نقاط تحت سلطه طالبان و بنابراین، غیرقابل اعتماد است. علاوه بر این، دولت افغانستان، مناطق دو نوبت کشت را در محاسباتش به شمار نمیآورد. ظرف سالهای گذشته و از ابتدای دهه 90، کشفیات 3 یا 4 و حتی 8 تنی تریاک در داخل کشور داشتیم که چند محموله را در هرمزگان، شخصا بازرسی کردم و این کشفیات، حاوی تریاک بسیار خشک بود؛ تریاکی که حداقل دو سال در انبارها دپو شده بود. تریاک نو که برداشت تازه است، رطوبت بالایی دارد و چه برای تولید هرویین و چه برای فروش خام، مقرون به صرفه نیست در حالی که هرچه خشکتر باشد، گرانتر است و هر چه خشکتر باشد، برای استحصال مرفین پایه و به تبع آن، تولید هرویین، قابلیت بیشتری دارد. در دهه 60 -سال 1369- مرفینی در تهران کشف میکردیم که به مرفین 700درصد معروف بود؛ به این معنا که از یک کیلو مرفین 700درصد، 700 گرم هرویین تولید میشد. از سال 1390، میزان و غنای مرفین تریاک افغانستان، تا 950درصد افزایش یافت و حالا در فرآیند تولید هرویین، یک کیلو مرفین 950درصد، تا 950 گرم و حتی بیش از این مقدار، هرویین تحویل میدهد. این تغییر قابلیت، نشاندهنده غنای مرفین پایه در تریاک است و البته تریاک به دست آمده در مناطق خشکتر، غنای مرفین بالاتری دارد. پس اگر در سالهای گذشته، از 12 کیلو تریاک، یک کیلو مرفین به دست آمده، حالا 7 کیلو تریاک هلمند و قندهار برای استحصال یک کیلو مرفین کفایت میکند و در این مناطق، تولید هرویین کاملا مقرون به صرفه است. علاوه بر این، بعد از اشغال افغانستان توسط امریکا، پای متخصصان شیمی اروپایی هم به این کشور باز شد. در دهه 70، فقط انیدرید استیک هندی در لابراتوارهای تولید هرویین افغانستان پیدا میشد که درنهایت، هرویین 12درصد به دست میداد اما امروز، انیدرید استیک مرک MERC آلمان به افغانستان میرسد که قابلیت تولید هرویین با کیفیت بسیار بالا را فراهم میکند. بنابراین همچنان تولید هرویین در افغانستان نسبت به تولید مت آمفتامین با کیفیت پایین، صرفه اقتصادی بیشتری دارد. شنیدم که آشپزخانههای شیشه دوباره فعال شده منتها به دلیل محدودیت دسترسی به افدرین، فرمولهای جایگزین، وارد آشپزخانهها شده. مثل فرمول یک فنیل دو پروپانول. بله و شبکه قاچاق میداند که مصرفکننده، هیچ ابزاری برای آنالیز ماده مصرفی خود ندارد و صرفا با تلقین فروشنده، میپذیرد که این ماده، شیشه محصول سنتز افدرین یا هرویین محصول سنتز انیدرید استیک است. از تولیدکنندگان شیشه شنیدهام که حتی از فرمول متکاتینون یا مواد موثرهای مثل فنیل آستون برای تولید شیشه استفاده شده. یک فنیل دو پروپانول ماده اولیه بعضی از آمفتامینها مثل کپتاگون است. اما تفاوت فنیل دو پراپانول با افدرین در این است که افدرین باعث کریستالیزه شدن شیشه میشود، در حالی که اگر شیشه، با فنیل آستون تولید شده باشد، باید به شکل بلورهای نمک باشد. البته لازم است که پلیس مبارزه با موادمخدر، شیشه موجود در بازار خردهفروشی را آنالیز کرده و میزان کریستالیزه آن را برآورد کند که اگر این میزان، کم باشد، احتمال جایگزینی فنیل استون به جای افدرین وجود دارد و بنابراین، فرضیه شما درست است اما در این صورت، این محصول، مت آمفتامین نیست و آمفتامین است که به شکل پودر درآمده تا قابلیت مصرف تدخینی داشته باشد. من با چند فروشنده مواد شیمیایی صحبت میکردم و آنها به یاد داشتند که ظرف سه سال گذشته، با افزایش تقاضای حجمهای سنگین فنیل استون مواجه شدهاند. تاکید میکردند که برای فروش این حلال، محدودیتهای شدید دارند چون باید از خریدار، کد اقتصادی بگیرند و فاکتور رسمی با رونوشت برای اتحادیه فروشندگان مواد شیمیایی صادر کنند علاوه بر اینکه حلالهای شیمیایی موجود در بازار قانونی، خلوص 80درصد دارد تا قابلیت سوءاستفاده از آن به حداقل برسد در حالی که حلال قابل استفاده برای تولید مت آمفتامین، باید خلوص 98درصد داشته باشد و یکی از فروشندگان تایید میکرد فنیل استون مورد استفاده در تولید شیشه، به صورت قاچاق از پاکستان وارد میشود. اگر فنیل استون قابلیت سوءاستفاده برای تولید شیشه نداشت به فهرست مواد تحت کنترل وزارت صنعت اضافه نمیشد. شما در مورد کیفیت ماده تولید شده با فنیل استون تشکیک میکنید؟ دقیقا. فنیل استون حتما قابل سوءاستفاده است چون ماده موثره تولید آمفتامین است . من این فرضیه را رد نمیکنم ولی محصول تولید شده با فنیل استون، مت آمفتامین کریستاله نیست. اگر در این ماده هیدروکلرید پیدا نشود، فرض شما قابل تایید است اما وقتی در مورد شیشه صحبت میکنیم، منظورمان مت آمفتامین کریستاله است. هیدروکلریزه شدن مت آمفتامین، یکی از بایدهای این روش است اما اگر محصول نهایی، به پودر تبدیل شد، آمفتامین است. براساس تجربیاتم میگویم که ماده تولید شده از پایه فنیل استون یا پروپانول، به دلیل کریستاله نشدن، در مجاورت حرارت، دود سیاه تولید میکند در حالی که مت آمفتامین کریستاله در مجاورت حرارت، دود سفید تولید میکند و تاثیرات متآمفتامین نسبت به آمفتامینها بسیار کمتر است. کاهش 70درصدی قیمت عمدهفروشی شیشه به 18 میلیون تومان و افزایش دوبرابری قیمت مواد بر پایه تریاک را چطور تحلیل میکنید؟ معتقدم تعداد مصرفکنندههای ناشی از موج اول شیوع شیشه کاهش پیدا کرده و میتوان گفت که بازار مصرف تا حدود زیادی به سمت هرویین تغییر جهت داده است. یعنی به سمت مواد سنگینتر هدایت شده؟ نمیتوان قطعی گفت که به سمت مواد سنگینتر رفته اما افزایش تقاضا برای هرویین ، بخشی از شیب ناشی از کاهش تولید و دسترسی به شیشه است. افزایش تولید شیشه در افغانستان را هم نباید در این کاهش قیمت بیتاثیر بدانیم. این کاهش قیمت، ربطی به کیفیت و خلوص ماده تولید شده ندارد؟ تازهواردهای اعتیاد، توجه چندانی به کیفیت ندارند اما به دنبال مواجهه با مواد متنوعتر، ذائقهشان حق انتخاب پیدا میکند که از کیفیت شیشه افغانی ناراضی باشند و به سمت هرویین بروند.
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/105695/الگوی-اعتیاد-در-کشور؛-چیزی-که-در-ایران-کشف-میشود-«شیشه»-نیست
|