ایران پرسمان
یک امضای پر هزینه!؛ تاثیرات معاهده «ان‌پی‌تی» بر توسعه برنامه هسته‌ای
شنبه 3 اسفند 1398 - 19:30:36
ایران پرسمان - وطن امروز / متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
کامبیز شریفی‌مقدم/ با اجرای گام چهارم هسته‌ای در کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران، زمزمه برخی محافل و کارشناسان برای خروج ایران از معاهده منع تکثیر سلاح‌های اتمی در واکنش به فعال کردن مکانیسم ماشه شنیده می‌شود. واکاوی این موضوع مستلزم شرح تاریخچه مذاکرات، ساختار آژانس انرژی اتمی و اهداف و عایدی ایران به عنوان یک کشور مستقل و عضو کامل سازمان ملل متحد، از این معاهده است.
الف) معاهده NPT، حقوق و تکالیف
معاهده منع گسترش سلاح‌های اتمی در سال 1967 م توسط 43 کشور از جمله ایران در نیویورک منعقد شد و هدف خود را جلوگیری از تکثیر و اشاعه سلاح‌های اتمی و پیگیری خلع سلاح اتمی و در نهایت یاری‌رسانی به کشورها برای دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای قرار داد. این معاهده دارای 11 بند است. لازم به توضیح است پروتکل الحاقی ضمیمه‌ای ا‌ست 18 بندی که برای توسعه و سخت‌گیرانه کردن هر چه بیشتر معاهده و افزایش اختیارات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سال 1997 م به تصویب آژانس رسیده است.
* تکالیف
مواد 1 و2 درباره تعهد کشورهای دارنده سلاح اتمی(تا تاریخ امضای پیمان) و کشورهای فاقد سلاح به عدم اشاعه و پیگیری تولید تسلیحات اتمی است. ماده 3 به تعهد کشورهای فاقد سلاح درباره نظارت و تایید پایبندی به تعهد ماده 2 است که به آژانس انرژی اتمی [IAEA] محول شده است. ماده 6 به خلع سلاح قدرت‌های دارای سلاح و توقف مسابقه تسلیحاتی پرداخته است.
* حقوق
ماده 4 معاهده، حق اعضا در راه تحقیق و توسعه و تولید و بهره‌برداری انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را به رسمیت شناخته و بر تشریک مساعی جهت رفع احتیاجات آنها تاکید کرده است. در ماده 5 حق استفاده از انفجارهای هسته‌ای با هدف استفاده صلح‌آمیز و تامین ادوات انفجاری در اختیار دولت‌های فاقد سلاح نیز به رسمیت شناخته شده است. در ماده 7 حق ایجاد پیمان‌های منطقه‌ای جهت خلع سلاح اتمی توصیه شده است. در ماده 8 به فرآیند اصلاح مواد معاهده و شرایط تصویب و اجرای آن اشاره شده است. ماده 9 مربوط به حکومت‌های نگه‌دارنده متون اصلی معاهده است. ماده 10 به حق و شرایط خروج کشورها از معاهده پرداخته و تبصره 2 آن مدت زمان تمدید معاهده را شرح داده است.
ماده 11 هم به زبان متون اصلی معاهده جهت بایگانی در کشورهای عضو اختصاص دارد.
ب) ساختار آژانس، ماهیت عملکرد، تبعیض بین کشورهای فاقد سلاح
طبق تجربه تاریخی‌ای که از آژانس انرژی اتمی همانند دیگر سازمان‌های بین‌المللی سراغ داریم، 2 عنصر قدرت و پول نقش بارزی را در نحوه اداره و کارکرد آن بازی می‌کنند. یعنی به طور کلی کشورهای دارای قدرت و سلطه جهانی و دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین کشورهایی که به لحاظ بودجه، دستمزد پرسنل و ساختار اداری آژانس را تامین می‌کنند، دارای نفوذ بلامنازعی در جهت‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های آن هستند. آنچه از نحوه کار آژانس با ایران در این سال‌ها می‌توان فهمید، با هدایت بلوک غرب بویژه آمریکا، همیشه نسبت به ایران دارای نگاه ویژه (بدبینانه) بوده و سخت‌گیری بی‌سابقه‌ای در اجرای پادمان و رویه‌های کاری آن اعمال شده است. قانون‌شکنی، بهانه‌گیری و ارائه مستندات غیرواقعی و برگرفته از سازمان‌های جاسوسی و تروریستی و گزارشات جانبدارانه اپوزیسیون جمهوری اسلامی، در تمام این دوران مشکل اساسی در روابط ایران با آژانس ایجاد کرده است. سوال پشت سوال و مسأله پشت مسأله برای ایران مطرح شد و همکاری و پاسخ‌های ایران در مذاکرات فنی و طولانی‌گویی هیچ‌گونه اثری در کاهش ظنیات آژانس نداشت و خبری از عادی‌سازی پرونده ایران در شورای حکام نیست. اساسا مدیر کل‌های این سازمان با اعمال نفوذ کشورهای قدرتمند بویژه آمریکا منصوب شده و در ادای وظایف و اجرای کارها به هیچ‌وجه استقلال عمل ندارند. ایران بارها بر رعایت اخلاق کاری و حرفه‌ای آژانس و شأن حقوقی سازمان در جهان تاکید کرده است ولی گوش شنوایی یافت نمی‌شود. جاسوسی و اقدام به خرابکاری از جمله کارهایی بوده که از بازرسان اعزامی به ایران برای بازدید تاسیسات هسته‌ای سر زده و در مواردی کشف و خنثی شده است. در برجام هم که پس از 12 سال مذاکره ایران با قدرت‌ها به یک توافق بینابین و ضعیف (از دید ایران و آمریکا) دست یافتیم، همین آژانس شد مسؤول راستی‌آزمایی تعهدات ایران، در حالی که هیچ نهاد و ساز‌و‌کار بین‌المللی نبود که بر تعهدات طرف‌های مقابل نظارتی داشته باشد. در واقع جریان یک‌طرفه‌ای که از سمت آژانس و قدرت‌ها نسبت به ایران اعمال می‌شود- نیز با بقیه کشورهای جهان بویژه آنهایی که در بلوک غرب جای نمی‌گیرند- همان می‌شود که نمونه‌های آن را در عراق و لیبی شاهد بودیم. مشکل اساسی اینجاست که رویکرد و عملکرد سیاسی منبعث از نفوذ قدرت‌ها بر کار حرفه‌ای و تخصصی مرجع کنترل عدم اشاعه هسته‌ای و توسعه انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای سایه انداخته و آژانس را از اهدافی که برای آن تشکیل شده، به‌کلی دور کرده است. ما ادامه این تناقض رفتاری را در بیرون از معاهده یعنی درباره کشورهایی که معاهده را امضا نکرده‌اند نیز در شورای امنیت شاهد هستیم و سخت‌گیری را به طور مثال فقط درباره کره‌شمالی شاهدیم در حالی که اصلا اتفاقی درباره رژیم صهیونیستی، هند، پاکستان و آفریقای جنوبی [زمان آپارتاید] نمی‌افتد و تهدید‌کننده صلح جهانی قلمداد نمی‌شوند. حقیقت اثبات شده متواتر این است که عملکرد سازمان‌های بین‌المللی بیشتر در جهت منافع قدرت‌های بزرگ و کنترل کشورهای ضعیف‌تر پی‌ریزی شده و آژانس انرژی اتمی به عنوان متولی معاهده NPT یک نمونه بارز و حاضر است.
پ) نقص در اجرای معاهده، مصونیت کشورهای دارای سلاح
به نظر، پایه تنظیم معاهده منع گسترش سلاح‌های اتمی (که ابتدا بین آمریکا، انگلیس و شوروی سابق مطرح شد) به‌رغم ادعای آن بر یک تبعیض و بی‌عدالتی شکل گرفته است. از این منظر از ابتدا کشورهای دارای سلاح اتمی، حق در اختیار داشتن سلاح را برای خود محرز دانسته و برای اینکه از دستیابی دیگران به آن جلوگیری کنند، اقدام به تنظیم این معاهده برای کنترل بقیه کردند. هیچ‌کس نپرسیده است چرا تعداد معدودی رواست تسلیحات کشتارجمعی اتمی داشته باشند ولی جمع کثیری خیر؟ هیچ‌کس نمی‌پرسد اگر داشتن سلاح اتمی بد و مضر به حال صلح جهانی است، چرا برای همه کشورهای جهان بلااستثنا ممنوع نباشد؟ چرا باید موازنه قوای نظامی استراتژیک به ضرر کشورهای فاقد سلاح رقم بخورد و برای آن بستر قانونی چیده شود؟ حق برابر ملت‌های دیگر در دفاع از خود را با وضع موجود، کدام شرایط و ترتیبات حقوقی یارای پاسخگویی مناسب است؟ هیچ‌کس نپرسیده است نه تنها چرا قدرت‌ها ماده 6 معاهده معطوف به خلع سلاح هسته‌ای را اجرا نمی‌کنند، بلکه به نوسازی و مدرن‌سازی زرادخانه‌های اتمی خود ادامه می‌دهند؟ چرا فقط بحث عدم اشاعه به صورت جدی پیگیری شده است و نه خلع سلاح؟
ت) عایدی ایران از معاهده
ایران به عنوان یکی از کشورهای موسس NPT و پیشرو در جهت ایجاد خاورمیانه عاری از سلاح اتمی و به عنوان تنها کشوری که بیشترین همکاری و مدارا را با IAEA داشته است، کمترین خدمات و پشتیبانی را از معاهده‌ای که در آن بر کمک و تعاون نسبت به کشورهای عضو در راه ایجاد تسهیلات جهت به دست آوردن انرژی صلح‌آمیز اتمی تاکید شده، داشته است و چه بسا به جای کمک، سنگ‌اندازی و ایجاد مشکل در این مسیر رخ داده است. هر آنچه در رابطه ایران با آژانس طبق NPT می‌توان استحصال کرد، فقط بحث تکالیف و وظایف مندرج در آن برای کشورهای فاقد سلاح است و از حقوق و مزایای مصرح در آن خبری نیست. حال سؤالاتی اساسی پیش می‌آید: اگر یکی از دلایل- بلکه مهم‌ترین دلیل- کشورها برای پیوستن به معاهدات و سازمان‌های بین‌المللی، استفاده از فواید و تسهیلات احتمالی است، حال که ایران به هیچ منفعتی نرسیده و فقط تکالیف و بهانه‌جویی‌ها و خواسته‌های بستر‌ساز نقض امنیت ملی تجربه کرده، چرا باید به عضویت خود در IAEA و NPT ادامه دهد و حتی مجری پروتکل الحاقی که به مراتب نظارت گسترده‌تر و سخت‌گیرانه‌تری از خود معاهده دارد، باشد؟ اگر میزان را محاسبه هزینه/ فایده نیز در نظر بگیریم، آیا ماندن ایران در آن به نفع ایران است؟ اگر چه خروج از NPT می‌تواند یک عکس‌العمل در گام‌های بعدی ایران نسبت به بدعهدی و عدم رعایت قواعد بازی از سوی آمریکا و اروپا باشد، منتها آیا در حالت عادی نیز می‌توان انتظار منفعت قابل توجهی از آژانس برای کشور متصور بود و به امید نرمال‌سازی پرونده ایران در آژانس نشست؟ آیا ما هر چه تا الان به دست آورده‌ایم، به همت و تلاش خود جوانان و دانشمندان این سرزمین نبوده است که الان منتظر مساعدت دیگران به ایران در آینده بایستیم؟

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/107979/یک-امضای-پر-هزینه!؛-تاثیرات-معاهده-«ان‌پی‌تی»-بر-توسعه-برنامه-هسته‌ای
بستن   چاپ