ایران پرسمان
هم‌پوشانی بی‌خردی و تصادف
پنجشنبه 29 اسفند 1398 - 15:12:58
ایران پرسمان - شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
عباس ملکی- استاد دانشگاه شریف/خانم باربارا تاکمن بر اثر جاودانه خود عصر بی‌خردی می‌گوید «بی‌خردی زمان و مکان نمی‌شناسد، بی‌زمان و جهان‌شمول است، اگرچه عقاید و عادات هر زمان و هر مکان خاص شکلی معین بدان می‌دهد». مشخص است که در این جهان همه چیز رو به کهولت و پیر‌شدن یا افزایش انتروپی دارد. چرخه حیات نشان می‌دهد که انسان‌ها، گروه‌ها، بنگاه‌ها و نظام‌های سیاسی پس از مرحله تأسیس رشد می‌کنند، به بلوغ می‌رسند و بعد به‌تدریج کاهش می‌یابند و تمام می‌شوند. از طرف دیگر نباید از عنصر اتفاق و تصادف نیز گذشت. اگرچه در دنیای احتمال، وقوع تصادفی هم‌زمانِ چند پدیده به مقدار کم ارزیابی می‌شود اما به دلیل آنکه اکثرا موضوع مورد احتمال مهم یا از نظر مقداری بزرگ است، این وضعیت نیز در نظر گرفته می‌شود. حالا در این روزها ما با هم‌پوشانی این دو مفهوم با یکدیگر درباره قیمت نفت دست به گریبان هستیم. همین جا بگویم که قیمت نفت خام در هر مقطع مشخص‌کننده وضعیت عمومی جهان در گذشته، حال و آینده آن دوره است. روند افزایشی یا کاهشی قیمت نفت نشان از رشد اقتصاد جهانی و وضعیت تولید ناخالص داخلی تک‌تک کشورها دارد و به لحاظ سیاسی نیز تقارن درگیری‌ها و جنگ‌ها با تغییر و تحول در قیمت نفت نشان‌دهنده آن است یکی از این دو یعنی قیمت نفت و بحران‌های همه‌گیر مسبب دیگری است. از یک‌سو بی‌خردی تصمیم‌گیران کشورهای تولیدکننده نفت کار را به جایی کشاند که با بی‌تصمیمی در روز جمعه دو هفته گذشته مقدار عرضه در بازار نفت را به اندازه‌ای زیاد کنند که قیمت نفت را به پایین‌ترین حد خود در یک روز از 1987 تاکنون بکشانند. در دو سال گذشته روسیه و چند کشور دیگر که عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) نیستند، اظهار تمایل کردند که برای ممانعت از کم‌شدن قیمت نفت با اوپک همکاری کنند.
در گذشته کشورهای درون اوپک تقریبا اندازه هم بودند. ایران همیشه از ابتدای تأسیس این سازمان در صف بازها قرار داشت. یعنی به قیمت‌های پایین معترض بوده و سهمیه‌های غیرمنصفانه را نمی‌پذیرفت. عراق در دبیرخانه اوپک در گذشته نفوذ قابل‌توجهی داشت. ونزوئلا از مؤسسین اوپک بود. اما حالا هرکدام از این کشورها درگیر بحران خاص خود هستند. عربستان سعودی به‌تدریج رهبری مذاکرات را از سوی اوپک بر عهده گرفت. پیش از اجلاس وزرای اوپک در مارس 2020، یک کمیته کارشناسی در درون اوپک پیشنهاد داد موضوع یک میلیون بشکه در روز کاهش تولید در جلسه پیش‌رو مورد بحث و بررسی قرار گیرد. پس از آن منابعی اعلام کردند که در این جلسه صحبت از یک‌و‌نیم میلیون بشکه کاهش تولید خواهد بود که افزایش این رقم این گمان را تقویت می‌کرد که عربستان و روسیه بر سر کاهش تولید به توافق رسیده‌اند. اما با آغاز جلسات مشخص شد این گمان نادرست بوده است. درحالی‌که اوپک پیشنهاد کاهش یک‌و‌نیم میلیون بشکه دیگر در روز را مطرح می‌کرد، روسیه اعلام کرد با این پیشنهاد مخالف است و فقط حاضر به تمدید قرارداد کاهش تولید فعلی است. این اختلاف‌نظر بین روسیه و عربستان باعث شد قرارداد کاهش تولید که تا پایان ماه مارس اعتبار دارد تمدید نشود و پس از آن، کشورها به هر میزان که تمایل دارند نفت تولید کنند. در پی این اتفاقات، قیمت نفت برنت روز جمعه، 6 مارس، 9.4 درصد کاهش یافت که بیشترین کاهش روزانه پس از دسامبر 2008 بود. با آغاز جنگ نفتی بین عربستان و روسیه، عربستان قیمت نفت خود را به‌شدت کاهش داد و تخفیف زیادی برای مشتریان خود در نظر گرفت. این اقدام باعث شد قیمت نفت برنت در نخستین روز هفته دوم ماه مارس به زیر 35 دلار سقوط کند. پس از این سقوط شدید، قیمت نفت اندکی افزایش داشت اما با اعلام عربستان مبنی‌بر افزایش تولید در ماه آوریل تا روزانه 12.3 میلیون بشکه مجددا قیمت نفت کاهش یافت. به نظر می‌رسد عربستان به دنبال هرچه پایین‌تر آوردن قیمت نفت باشد تا روسیه را متقاعد به همکاری کند. در مقابل، روسیه اعلام کرده است در برابر قیمت‌های پایین نفت آسیب کمی خواهد دید و آمادگی خود را برای قیمت پایین نفت اعلام کرده است. در نظرسنجی رویترز از کارشناسان نفتی مشخص شد که اکثر آنها معتقدند قیمت نفت برنت در کریدور 30 دلار هر بشکه باقی خواهد ماند.
یعنی تولیدکنندگان نفت حداقل نیمی از درآمد خود را تا اینجا از دست داده‌اند. به‌صورت دقیق‌تر، قیمت نفت برنت در سه‌ماهه دوم 2020 حدود 34.87 دلار هر بشکه، و برای سه‌ماهه سوم، 39.05 و برای سه‌ماهه چهارم 44.08 دلار و برای کل سال 42 دلار پیش‌بینی می‌شود. پیش‌بینی‌ها در فوریه حاکی از آن بود که قیمت نفت برنت در کل سال 2020 به‌صورت متوسط 60.63 دلار خواهد بود. نتیجه می‌گیریم که افزایش عرضه در چنین روزهایی نشان از بی‌خردی تصمیم‌گیران برخی از کشورها به‌ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارد.
از طرف دیگر، به گزارش ریستاد تقاضای نفت در حدود چهار میلیون بشکه در روز در ماه فوریه کمتر شد. دلیل آن اتفاقاتی است که در این چند ماه افتاد. یکی از آن اتفاقات شیوع بیماری کووید 19 در چین و به‌دنبال آن کمترشدن تقاضا برای خرید محصول در بازار چین بود؛ برای مثال از ابتدای فوریه فروشگاه‌های اپل در سراسر چین تعطیل شدند. انتقال بیماری به دیگر کشورها موجب کاهش فعالیت‌های اقتصادی و نتیجتا کاهش تقاضا برای مصرف حامل‌های انرژی‌ای شد که به نفت خام و گاز وابسته هستند. از طرف دیگر، در سیاست‌گذاری مالی تغییراتی صورت گرفت. اکثر شرکت‌های نفت و گاز از سرمایه‌گذاری‌های آتی برای توسعه بیشتر حوزه‌های انرژی‌های فسیلی خودداری کردند. شاخص سهام اس‌پی500 اعلام کرد که در بازار سهام نیویورک شرکت‌ها بیش از پنج تریلیون دلار از ارزش خود را از دست داده‌اند. به این ترتیب، شاخص بخش انرژی آمریکا 50 درصد نسبت به اوج 52 هفته آن پایین آمده و عملکرد بدتری نسبت به سایر بخش‌ها داشته است. نرخ سود 10 ‌ساله خزانه‌داری آمریکا یک‌بار دیگر در روز دوشنبه به پایین‌ترین حد خود رسید. همچنین با شکست مذاکرات تولیدکنندگان نفت در وین و آغاز یک جنگ قیمت که ارزش نفت را بیش از این پایین می‌آورد، بازار سهام در خاورمیانه سقوط کرد. ارزش سهام آرامکوی عربستان برای اولین‌بار به کمتر از عرضه اولیه آن در بورس رسید. سهام این شرکت 3.9 درصد در ریاض سقوط کرد و 31.7 ریال عربستان معامله شد یعنی کمتر از 32 ریالی که در عرضه اولیه آن در ماه دسامبر فروخته شده بود. مآلا دولت آمریکا تعهد کرد که 700 میلیارد دلار به بازارهای مالی تزریق کند. فدرال رزرو نرخ بهره را تقریبا به صفر رساند تا بتواند نهادهای پولی را به سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش‌های تولیدی و خدماتی تشویق کند. نتیجه می‌گیریم که وقوع چنین اتفاقاتی مانند شیوع بیماری کووید 19 در سراسر دنیا تقاضای بازار به این ماده حیاتی را کم و کمتر کند. هم‌پوشانی بی‌خردی و وضعیت‌های تصادفی در بازار نفت خام، تولیدکنندگان نفت را به چنین روزگاری انداخته است.
در این میان، اگر بخواهیم بدانیم که این ماده سیاه با ایران چه رابطه‌ای دارد، بهتر است نگاهی به کتاب جایزه اثر دانیل یرگین انداخته شود. صدها سال قبل این ماده در جوی‌های بادکوبه روان بود و از آن به‌عنوان نفت چراغ در اشعار فارسی‌زبانان یاد شده است. اما از ابتدای کشف منابع نفتی در خاورمیانه و حفر اولین چاه در منطقه تمبی مسجد‌سلیمان، همواره در تحولات مربوط به فناوری، اکتشاف، استخراج، انتقال، پالایش، قیمت‌گذاری و سیاست‌گذاری کشورها و شرکت‌ها، بازیگری به‌نام ایران وجود داشته است. اما این‌بار در اجلاس وزاری نفتی کشورهای اوپک و غیراوپک ما چه کردیم؟ چه مقدار بر تصمیم‌گیری‌ها تأثیر داشتیم؟ در خبر ارسالی ازسوی یورونیوز وزیر نفت ایران در حین رفتن به جلسه با خبرنگار بلومبرگ مصاحبه می‌کند. به زبان انگلیسی می‌گوید که قرار است 500 هزار بشکه در روز از تولید نفت خام اوپک کم شود. خبرنگار به انگیسی می‌پرسد چقدر ایران باید از مقدار تولید خود کم کند. وزیر نفت این‌بار به فارسی جواب می‌دهد که «دیگه چیزی نمونده که کم کنیم».

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/116298/هم‌پوشانی-بی‌خردی-و-تصادف
بستن   چاپ