ایران پرسمان -
آخرین خبر / دوباره خواب مرا بُرد رنگیرنگی
به سرزمینِتو- اینبوسارِ ارژنکی
مرا بهپلهی آخر رساند- آنجا که:
فقط تویی-نه، تووُ...جذبههای " سرکنگی"
نشستهام بهتماشا، کهخواب میگوید:
ببین- چهنرمتناست اینتن اینتنِ سنگی
که: مشتِ بُغضِ منو چانهیِ شکستهی خواب
شروعِ گریهو پایانِ آنهمه شنگی
بهخویش میگفتم: کاشا صبورتر بودم
که: تازیانه کشان- شب- سیاه برزنگی
مرا کشاند به سلولِ انفرادی خویش
وَ...گفت: این تووُ- این میلهمیله دلتنگی
سرکنگی: رقصِ جنوب