هزارتوی تحزب
چهارشنبه 31 ارديبهشت 1399 - 16:26:59
|
|
ایران پرسمان - ابتکار / متن پیش رو در ابتکار منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست حسن روحانی، رئیسجمهوری دوشنبه هفته جاری مانند سالهای گذشته در ماه رمضان با برخی از چهرهها و فعالان سیاسی بود و با آنها دیدار کرد. رئیسجمهوری در این دیدار بر جایگاه و اهمیت نقش احزاب در ایران تاکید کرد و گفت: «اگر بخواهیم نظام پایدار بماند و تقویت شود باید دو سه حزب اصلی در کشور ایجاد شود تا به تناوب کشور را اداره کند. این درصورتی است که متاسفانه احزاب هیچگاه در کشور جدی گرفته نشدند و تحزب به معنای واقعی تا به حال شکل نگرفته است. حالا بماند که این افراد دعوت شده همگی نماینده احزاب در کشور نبودند. طی این سالها بسیار درمورد موانع و علل ناکارآمدی احزاب در کشور صحبت شده و مقالههای علمی و پژوهشی نوشته شده است اما همچنان نتوانستهایم جایگاه خاصی را برای احزاب در کشور تعیین کنیم.» در این گزارش، نقش دولت، مجلس و خود نخبگان و فعالان سیاسی در رسیدن احزاب به جایگاه اصلی بررسی شده است. علی صوفی ، فعال سیاسی در گفتوگو با «ابتکار» از نقش هرکدام از این نهادها در اهمیت تحزب در کشور و تاثیر عملکردشان بر احزاب میگوید که مشروح آن را در ادامه میخوانید. ما در آستانه هر انتخابات تازه متوجه جایگاه و اهمیت نقش احزاب در کشور میشویم و عملکرد فصلی احزاب تقریبا برای ما پذیرفته شده است. اما هر بار تلاش داریم تا نواقص و موانع موجود بر سر راه تحزب شناسایی شود. از کجا باید شروع کنیم و چه نهادهایی در این زمینه میتوانند بر تاثیرگذاری احزاب موثر باشند؟ مشکل ما ساختار نظام سیاسی در کشور است، به این صورت که نه کاملا پارلمانی هستیم و نه ریاستی. درواقع ما نیمهپارلمانی و نیمه ریاستی هستیم. یعنی به این صورت که ما پارلمان داریم اما عملا احزاب نقشی در آن ندارند و جدی گرفته نمیشود. یعنی یک تناقض جدی دراینباره وجود دارد و این بزرگترین ضعفی است که در ساختار ما وجود دارد. بنابراین اگر گفته میشود باید به سمت تحزب حرکت کنیم ابتدا کاری که میتوان در این رابطه انجام داد ریشهیابی شکل نگرفتن ساختار تحزب در کشور است. ببینیم که ما در کجاها احزاب را محدود کردیم که حالا فقط نامی از آنها باقی مانده و نهایتا در ایام انتخابات فعال میشوند. آقای روحانی در دیدار خود با برخی فعالان سیاسی بر حزبگرایی در کشور تاکید کردهاند، خود دولت چگونه میتواند دراینباره کمک کند؟ اینکه آقای روحانی میگوید ما باید به سمت تناوب احزاب حرکت کنیم سخن درستی است اما نکته اینجاست که ما تناوب احزاب داریم. ایراد اصلی جدی نگرفتن نقش آنها از سوی نهادهای مختلف است. همانطور که در ایام انتخابات ما شاهد رویش احزاب جدیدی هم هستیم بنابراین باید یک سازوکاری را برای شکلگیری رسمی و تاثیرگذاری آنها طراحی کنیم. همانطور که در طرح استانی شدن انتخابات، هدف اصلی پررنگ شدن نقش احزاب بود که متاسفانه اجرایی نشد و به نتیجه نرسید. هرچند اگر این طرح در مجلس تصویب میشد باید از فیلتر شورای نگهبان و همچنین درصورت لزوم تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام را میگرفت. بنابراین با توجه به ساختار کنونی در فضای سیاسی کشور، بعید به نظر میرسد تحزب به معنای واقعی شکل بگیرد. روالی که اکنون در کشور وجود دارد باعث میشود ما حزب داشته باشیم اما تاثیرگذار نباشند و از جایگاه خاصی برخوردار نباشند. بنابراین تا زمانی این دید نسبت به جایگاه احزاب در کشور وجود دارد نباید انتظار حزبی قوی داشت. متاسفانه احزاب از ابتدا تاکنون جدی گرفته نشدهاند و همه آنها سرنوشت بسیار ناامید کننده بدی پیدا کردهاند. نگاه منفی به احزاب و فعالیت حزبی همچنان نه در سطح جامعه بلکه حتی در ردههای بالای مدیریتی نیز وجود دارد. یعنی اگر فردی در یک زمانی فعالیت حزبی داشته برای او یک امتیاز منفی تلقی میشود. یا داشتیم افرادی که یک زمانی عضو حزبی بودهاند که در حال حاضر آن حزب منحل شده اما حالا برای او آن عضویت یک انگ محسوب میشود. دولت آقای روحانی خودش چقدر احزاب را جدی گرفته و از چه جایگاهی نزد دولت تدبیر و امید برخوردار بودهاند؟ احزاب در دولت آقای روحانی نسبت به دولت دولت نهم و دهم از جایگاه بهتری برخوردار شدند و از روزهای تلخی که در دولت احمدینژاد داشتند به گونهای رهایی یافتند. یعنی آن مانع جدی که بر سر راه فعالیت احزاب گذاشته شده بود تا حد زیادی در دولت آقای روحانی برداشته شد. بسیاری از احزاب در این دولت تواستند مجوز بگیرند و کنگره تشکیل دهند. تا اینجا عملکرد دولت آقای روحانی در رابطه با حزاب قابل دفاع است. اما باز در این دولت احزاب نتواستند نقش اصلی خود را در قدرت حفظ کنند. ما ندیدیم این دولت در هیچ زمانی از نظرات احزاب برای اداره کشور بهره ببرد. آقای روحانی طی این سالها چند نشست را با حضور سران احزاب سیاسی موجود در کشور برگزار کرد. جریان و احزاب اصلاحطلب در پیروزی حسن روحانی در هر دو انتخابات 92 و 96 نقش بسزایی داشت اما همین دولت چه اندازه احزاب اصلاحطلب را جدی گرفت چندبار با آنها نشست برگزار کرد. چقدر از نظرات احزاب سیاسی استفاده کرد و یا مطالبه پایگاه اجتماعی احزاب اصلاحطلب را پیگری کرد. چند چهره اصلاحطلب در کابینه دولت حسن روحانی حضور دارند. وقتی دولتها هیچ کدام از احزاب را جدی نمیگیرند در آن طرف احزاب نیز در بالا بردن سرمایه اجتماعی خود ناتوان خواهند بود. احزاب اگر نتوانند بین مردم نفوذ پیدا کنند دیگر رقابت بین احزاب واقعی نیست. اینجاست که من میگویم ما نیمهپارلمانی و نیمهریاستی هستیم. به این صورت که نه رئیسجمهوری دارای اختیارات کافی است و نه پارلمان به گفته امام در راس امور قرار دارد. که به عقیده من همه اینها برمیگردد به جدی گرفته نشدن احزاب. جایگاه احزاب در قوانین کشور جدی گرفته شده و قوانین حزبی در اینجا چه ایراداتی دارند؟ اگر قوانین کافی در رابطه با تحزب در کشور وجود داشت، احزاب دارای ضمانت اجرایی بودند. اگر حزبی باعث روی کار آمدن دولتی میشود باید ضمانت اجرایی داشته باشد تا اگر آن دولت نتوانست انتظارات را برآورده کند از ائتلاف با آن خارج شده و قادر به ساقط کردن آن باشند. این سازوکار اما در قانون کشور ما در رابطه با فعالیت احزاب وجود ندارد و پیشبینی برای این شرایط نشده است. همان طور که شخصی مانند آقای واعظی اظهار میکنند که اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی نقشی نداشتهاند. اگر گفته میشود احزاب در ایران فقط ابزاری هستند برای رسیدن به قدرت و بعد کنار گذاشته میشوند مصداقش همین موارد است. درواقع قوانین مربوط به فعالیت احزاب ناقص است، یعنی نه آنقدر جدی گرفته شدهاند که برای آنها ضمانت اجرایی وجود داشته باشد نه به طور کامل حذف شدهاند. نمیشود شعار داد اما به وعدههای خود عمل نکرد، روحانی از مواضع خود عدول کرد اما احزاب به خاطر عدم ضمانت اجرایی در این شرایط کاری از دستشان بر نیامد. اگر احزاب جریان اصلاحات هم در مجلس و هم در دولت نتوانستند به اهداف خود برسند یکی از دلایل آن نداشتن ضمانت اجرایی بود. چرا که در قانون پشتوانهای برای پیگیری مطالبات ندارند. مجلس شورای اسلامی در رابطه با جایگاه و ضمانت اجرایی احزاب چه سازوکاری میتواند طراحی کند؟ قطعا میتواند؛ مجلس از طریق اصلاح لایحه قانون انتخابات بیشترین کمک را میتواند به جدی گرفته شدن احزاب کند و یا با استانی شدن انتخابات که احزاب در معرفی نامزدها، نقش بسیار پررنگی داشتند، میتوانست به جایگاه آنها کمک کند، همه اینها میتوانست گامهایی روبه جلو برای احزاب باشد. خود نخبگان و فعالان سیاسی دراینباره چه اندازه تاثیرگذار هستند؟ در قانون احزاب، حزب به این صورت تعریف شده است که «جمعی هستند برای کسب، مشارکت، نقد و اصلاح قدرت». اما ما میبینیم که احزاب در ایران نقد و اصلاح قدرت را به کلی کنار گذاشتهاند چون هزینه دارد. اما در عوض به کسب و مشارکت در قدرت خیلی بها دادهاند. بنابراین مادامی که نخبگان و فعالان سیاسی فقط به دنبال کسب قدرت باشند و تلاش کند پستهای بیشتری را در دولت داشته باشد، احزاب تاثیرگذاری خود را از دست میدهند و جایگاهشان تنزل خواهد یافت.
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/142834/هزارتوی-تحزب
|