داستانک/ این آب به دردم نمىخورد!
دوشنبه 23 تير 1399 - 08:45:36
|
|
ایران پرسمان - راسخون / اول صبح آرام و خونسرد، مشغول وضو گرفتن با ته ماندهى آب قمقمهاش بود. گفتم: «این آب حیف است. فردا عملیات داریم. شاید دو، سه روز بىآب بمانیم. آن وقت مىخواهى چکار کنى؟!» با همان آرامش گفت: «من، فردا مسافر هستم! این آب به دردم نمىخورد!» چند ساعت بعد هنوز ظهر نشده، او پرندهى سبکبالى شد و پرواز کرد و رفت.
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/161526/داستانک--این-آب-به-دردم-نمىخورد!
|