اگر برجام نبود
چهارشنبه 25 تير 1399 - 20:16:15
|
|
ایران پرسمان - ایران / متن پیش رو در ایران منتشر شده است و انتشار آن در اخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست مریم سالاری/ توافق هستهای میان ایران و کشورهای بزرگ جهان در حالی پنجمین سالروز خود را پشت سر گذاشت که از همان نخستین روزهای شکلگیری، این واقعیت پدیدار شد که با جبههای از حریفانی روبهرو است که در جنگ و نزاع حد و مرز نمیشناسند و چشم بر همه واقعیتها میبندند. خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام و تخریب مسیر تدریجی لغو تحریمها و گشایشی که در صحنه اقتصادی ایران ذیل برجام حاصل شده بود، صدای اعتراض منتقدان داخلی را با این ادعا که هدف اول و آخر این توافق رفع تحریمها بوده، علیه دولت بلند کرده است. این در حالی است که در همه روزهایی که جبهه مخالفان غرب، سازمان سختگیرانهای برای تحریم ایران ساخته و پرداخته میکرد، دولت وقت و تیم هستهای آن در این سو به همراه مخالفان امروز، سخن از واهی بودن تحریمها به میان میآوردند. چنانکه عدهای از تریبونهای جریان تندرو مدعی شدند تحریمها نه تنها مضر و خسارتبار نیست بلکه موهبت بوده است. کسانی که این روزها برجام را به واسطه بازگشت تحریمها شکست خورده و آن را توافقی واهی میپندارند، عملکرد چند ساله شان در دوران تصدی در پرونده هستهای به تصویب 6 قطعنامه تحریم منجر شد. در بحبوحه مذاکــــرات هستـــــــه ای منتقدان تندرو امریکایی همنوا با لابی اسرائیل هشدار میدادند که ایران ضمن تلاش برای حفظ اصل غنیسازی خود به دنبال لغو تحریمهاست و پس از دستیابی به این هدف، همچنان نقش بازیگری سرکش در منطقه را بازی خواهد کرد. همزمان در تهران هم برخی مدعی بودند که غرب با ترفند توافق، درصدد است زیرساختهای هسته ای کشور را تخریب و اورانیوم غنی شده موجود را از مالکیت کشور خارج کند و سپس در شرایطی راحتتر، فشارها را به بهانههای مختلف و تا مرز به تسلیم کشاندن ایران افزایش دهد. اما این دولت حسن روحانی بود که برای نخستین بار و پس از چندین سال مذاکرات فنی و پیچیده توانست بر اساس مقدورات داخلی خود با هوشمندی کامل از فضای به وجود آمده در واشنگتن به نفع خود استفاده کرده و حق غنیسازی را که پیشتر به عنوان یک هدف خطرناک برای جامعه جهانی معرفی شده بود؛ از طریق چانه زنی به یک هدف صلح آمیز تبدیل کرده و آن را به عنوان اصل غیر قابل انکار به طرفهای غربی بخصوص واشنگتن تحمیل کند. حفظ اصل غنی سازی، نخستین و مهم ترین هدفی بود که جمهوری اسلامی در خلال مذاکره با کشورهای غربی دنبال میکرد؛ اما دیپلماتهای دولت نهم و دهم طی چندین دور مذاکره شعاری و به دلیل بی بهره بودن از ابزار و فنون دقیق مذاکره در تحقق آن ناکام ماندند و در مذاکرات هستهای که نزدیک به شش سال در جریان بود، از قدرت کافی برای اقناع جامعه جهانی در به رسمیت شناساندن حق غنیسازی برای خود برخوردار نبودند. همین امر زمینه را برای شکستی فراهم کرد که سنگین ترین تحریمهای تاریخی و انزوی سیاسی بی سابقه ایران در صحنه بینالملل را رقم زد. اما حالا به دلیل تصمیمات نامتعارف رئیس جمهور امریکا علیه برجام که درباره بسیاری دیگر از توافقات بینالمللی امریکا اتفاق افتاد، فضا و گفتمانی ایجاد شده که مخالفان دولت، برجام را صرفاً به دلیل بازگشت تحریمها عبث میپندارند، دیپلماسی را نفی میکنند، تعامل با غرب را سازش میخوانند و خواستار خروج ایران از این توافق به دلیل بازگشت تحریمها هستند. نادیدهانگاری دستاوردهای برجام آنچه منتقدان توافق هسته ای درباره نتایجی که برجام حاصل کرد، نادیده میانگارند و صرفاً بر وجه اقتصادی و تحریمی آن اصرار میورزند، دستاوردهای سیاسی و امنیتی این توافق است. برجام در دورانی به بار نشست که ایران به واسطه نگاه بدبینانه جهان به برنامههای هستهایاش در حال سوختن در آتش خصومت با قدرتهای بزرگ شرق و غرب بود واجماع بینالمللی یکی از اهرمهای مؤثری بود که به واسطه ایجاد آن، کشورهای بزرگ موفق شدند همه سازوکارها و سازمانهای بینالمللی اعم از نهادهایی چون آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا سازمانهای منطقهای مانند اتحادیه اروپا را با سیاستهای خود علیه تهران همگام کنند. این در حالی بود که به واسطه برجام برای نخستین بار الگوی برد- برد در وین به ثمر نشست و ایران با تحمیل پذیرش اصل غنیسازی به طرف غربی، همه تحریمهای هستهای و قطعنامههایی که آن را ذیل فصل خطرناک و جنگی منشور شورای امنیت قرار داده بود، از میان برداشت و با واداشتن اعضای شورای امنیت به تصویب قطعنامه 2231 جایگاهی حقوقی به این توافق بخشید. در واقع ایران توانست در روند تصویب قطعنامه جایگزین قطعنامههای پیشین نقش مؤثری ایفا کند؛ به گونهای که با مذاکره بر سر متن آن، در عمل، برنامه موشکی خود را نیز از زیر ضرب این نهاد خارج کند. شکست طرح امنیتیسازی ترامپ علیه ایران در شرایطی که پیشتر همه کشورهای بزرگ بینالمللی، از جمله چین و روسیه با اجماع کامل بر قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران مهر تأیید میزدند و اتحادیه اروپا با همراهی هر 28 عضو خود مقررات و قطعنامههای تحریمی خود را علیه ایران به تصویب میرساند، بعد از برجام این وضعیت تغییر کرد و شکاف قابل ملاحظهای در سطح سیاسی میان کشورهای بینالمللی و مثلث واشنگتن-ریاض-تلآویو بر سر ایران ایجاد شد. فارغ از ناکامی اروپا در اجرای اقدامات موازنهای در برابر تحریمهای اقتصادی امریکا که زیر سایه درهم تنیدگی ساختار اقتصادی این کشورها با امریکا حاصل شد، شکافهای سیاسی و امنیتی میان دو متحد آتلانتیک در قریب به اتفاق پروژههای امنیتی دولت امریکا علیه ایران بروز پیدا کرد. یعنی اگر چه نخستین پروژه ترامپ برای تضعیف ایران از طریق فشار اقتصادی تا حدود قابل توجهی موفق بوده است؛ اما او در اجرای دو طرح دیگر آن، یعنی در امنیتیسازی ایران با یارکشی میان دولتهای جهان و همچنین بیثبات سازی سیاسی کشور، تا حدود زیادی ناکام بوده است. در حالی که دولت ترامپ تصور میکرد میتواند دولتهای جهان را بر سر موضوع فعالیتهای موشکی ایران، سیاستهای منطقهای کشورو اتهاماتی چون حمایت از تروریسم یا حتی ادعای نقض حقوق بشر به واسطه برخی اعتراضات داخلی بسیج کند، اما تلاشهای چندین باره او برای کشاندن ایران به پای میز شورای امنیت، تلاشهای مستمر برای به بنبست رساندن سازوکار ویژه مالی اروپا برای تجارت با ایران و همچنین تلاش برای ممانعت از لغو قریبالوقوع تحریمهای تسلیحاتی ایران همگی با چنان شکستی مواجه شدهاند که دولتمردان امریکایی بارها مجبور شدند برای جبران مافات سیاست انزوای ایران، آشکارا و پنهان درخواست مذاکره دوجانبه با آن را دنبال کنند. از سوی دیگر برجام نه تنها ایران را به عنوان بازیگری مسئول در منطقه به افکار عمومی و سیاستمداران خاورمیانه معرفی کرد و موجب شد که اثرگذاری تبلیغات مبتنی بر «ایران هراسی»، کاهش یابد، بلکه زیر سایه آن، ایران به عنوان پای ثابت مهمترین مذاکرات منطقهای و بینالمللی توسط کشورهایی که پیشتر نقشی برای تهران قائل نبودند، به رسمیت شناخته شد. در همین چارچوب است که علی ربیعی، سخنگوی دولت، برجام را توافقی میداند که بدون آن برای اثبات عدم پایبندی امریکا به تعهداتش باید میلیونها دلار هزینه میشد. به گفته سخنگوی دولت، نمونهای در تاریخ روابط بینالملل یافت نمیشود که کشوری بدون جنگ یا فروپاشی از ذیل فصل هفت شورای امنیت خارج شده باشد. ربیعی توافق هستهای را موضوعی چالشی برای دولتمردان امریکا توصیف میکند و میگوید: «برای آنچه به دست آوردیم باید به نظرات و واکنشهای بدخواهان ایران نگاه کنیم. همچنین برای درک بیشتر آثار برجام باید به سخنان ترامپ دقت کرد که خروج از برجام را بزرگترین خدمت به رژیم اسرائیل عنوان کرده است». سخنگوی دولت در عین اشاره به عدم برآورده شدن انتظارات مردم به دلیل تخطی امریکا معتقد است که برجام هنوز ارزش یک ابتکار چند جانبه دیپلماتیک را که امریکا از آن سرافکنده و ایران از آن سربلند بیرون آمده است، دارد. چرخشی مؤثر با توان اندک بر کسی پوشیده نیست که در دوره دوساله بعد از دست یابی به برجام و پیش از خروج امریکا از آن، مناسبات سیاسی و تعاملات اقتصادی و تجاری ایران با کشورهای بین الملل به تدریج در حال گسترش بود، فضای تجارت با از میان رفتن موانع صادرات و فروش نفت به میزان مطلوب، در حال سامان یافتن بود و سرمایه گذاران بزرگی همچون بوئینگ، توتال، تویوتا، ایرباس، رنو و پژو، فعالیتهای خود را آغاز کرده بودند؛ اما خروج امریکا از برجام، زمینههای شکل گرفته را تخریب کرد با این وجود ایران کوشید با واکنش سنجیده به تحریمهای امریکایی از طریق پاسخ قانونی به نقض عهد شرکای برجامی و متعاقباً انعقاد توافقات دوجانبه با کشورهای منطقهای و آسیایی برای تسهیل تبادلات تجاری با ارز ملی همچنان مانع از شکلگیری اجماع دوباره جهان علیه خود شود، خاصه این بار که به واسطه پایبندی اش به تعهدات نظارتی برجام، روسیه و چین را به عنوان دو عضو شورای امنیت در کنار خود میبیند. در حقیقت توافق هستهای نشان داد، میشود با چنین چرخشی ولو با توان اندک، جریانها و کشورهای مقابل را از اهرمهای مؤثر آنها محروم کرد و بدون تسلیم شدن به حلقه کشورهای ابرقدرت، در راستای تأمین منافع ملی گامهای مؤثری برداشت. این همان حقیقتی است که مخالفان دیپلماسی با انکار آن میخواهند با ضرب سکه دو روی دلواپسی هم کارنامه دیپلماتیک دولت را مخدوش و هم رویکردی را که همچنان قابلیت حل و فصل بحرانهای جاری از طریق صلح را دارد، کتمان کنند. در حقیقت میتوان گفت برجام یک توافق تک بعدی اقتصادی نبوده است که حالا با منتفع نشدن ایران از همه مزایای اقتصادی حکم به بیهوده بودن آن داد. یا به تعبیر علی ربیعی، سخنگوی دولت خروج ترامپ و از دست دادن برخی منافع اقتصادی ایران اگر چه باعث شده عده ای راه قضاوت غیر منصفانه درباره برجام را در پیش بگیرند، اما زمان آن رسیده که نگاه منصفانه نسبت به برجام و دستاوردهای آن داشته باشیم.
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/162877/اگر-برجام-نبود
|