ایران پرسمان
اعراب، بازندگان اصلی شکست ترامپ
يکشنبه 12 مرداد 1399 - 19:11:23
ایران پرسمان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اگر دونالد ترامپ، رییس‌جمهور ایالات‌متحده در نبرد انتخاباتی امسال خود شکست بخورد و جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها جای او را در کاخ سفید بگیرد، کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس بیشترین ضرر را متحمل می‌شوند. طبق نظرسنجی‌ها احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات امریکا روز به روز کمتر می‌شود و این موضوع موجب نگرانی متحدان عربی او در حاشیه خلیج‌فارس شده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میدل ایست آی»، تنها چند ماه به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا باقی مانده و این فرصتی برای مردم این کشور است تا بار دیگر ترامپ را به عنوان رییس‌جمهور خود انتخاب کرده یا با انتخاب جو بایدن، رقیب دموکراتش او را تبدیل به یکی از معدود سیاستمدارانی کنند که تنها یک دوره در راس امور قرار داشته است. 
با وجود اینکه هنوز چند ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا باقی مانده و اتفاقات زیادی ممکن است در این بین رقم بخورد، اما ترامپ برای انتخاب مجدد و حفظ جایگاه خود در کاخ سفید کار دشواری در پیش دارد. تاثیر مخرب ویروس کرونا بر سلامت عمومی و اقتصاد ایالات‌متحده و همچنین اعتراض مردم نسبت به وحشیگری پلیس کشورشان علیه سیاه‌پوستان پس از قتل بی‌رحمانه جورج فلوید باعث به وجود آمدن مشکلات متعددی برای کمپین انتخاباتی ترامپ شده است و نظرسنجی‌های اخیر خبر از برتری 9درصدی بایدن می‌دهند. 
احتمال بالای پیروزی بایدن
گرچه روی کاغذ امکان دارد ترامپ با وجود از دست دادن آرای عمومی، مجددا در انتخابات پیروز شود (مانند اتفاقی که در سال 2016 افتاد و او توانست هیلاری کلینتون رقیب دموکرات خود در انتخابات را شکست دهد)، اما آمارها نشان می‌دهد بایدن در ایالات مهمی چون میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین از رقیب خود پیشی گرفته است، ایالاتی که ترامپ در سال 2016 با کمترین اختلاف در آنها پیروز شد و توانست آرای الکترال این مناطق را به خود اختصاص دهد. خلاصه اینکه ترامپ تنها در صورتی به پیروزی نزدیک می‌شود که اتفاق خاصی در فضای سیاسی امریکا رخ دهد، در غیر این صورت بایدن به احتمال زیاد ترامپ را قاطعانه شکست خواهد داد. همین‌طور اکنون دموکرات‌ها شانس خوبی دارند تا کرسی‌های مجلس سنا را به خود اختصاص داده و نهایتا کنترل هر سه قوه کشور را در دست بگیرند. 
ترامپ در ذهن منتقدان خود نمایانگر ترکیبی منحصر به فرد از تکبر، خودشیفتگی، ظلم، بی‌کفایتی، طمع و نژادپرستی است. او فضای سیاسی ایالات‌متحده را چندقطبی کرده و در صورتی که خود یا متحدان جمهوریخواهش در انتخابات پیش رو شکست بخورند، تمامی کسانی که برای به قدرت رسیدن او تلاش کرده‌اند نیز با شکست سنگینی مواجه خواهند شد. در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، به ویژه با طرح جنجالی او موسوم به «معامله قرن»، شاهد بازنگری عجیبی در روابط واشنگتن با جهان عرب بوده‌ایم. مخاطب اصلی این معامله کشورهای عربی و به ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هستند. آنها باید در ازای حمایت کامل امریکا و اسراییل از خود در مواجهه با ایران، از هرگونه مقاومت در برابر زیاده‌خواهی اسراییل در فلسطین دست بردارند. ازسوی دیگر امریکا نیز در دوره جدید روابط با کشورهای عربی، چشم خود را بر موارد نقض حقوق بشر در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌بندد و در عوض سلاح‌های خود را به آنها می‌فروشد. 
فروش سلاح
از زمان مداخله عربستان‌سعودی و امارات در جنگ داخلی یمن و اقدامات ضدانسانی آنها و همین‌طور مصیبت‌های بزرگی که به مردم این کشور وارد کرده‌اند، اصرار ترامپ به فروش سلاح‌های تهاجمی به این دو کشور از نگاه مخالفان او در کنگره امریکا بسیار بحث‌برانگیز بوده است. قتل وحشیانه جمال خاشقجی روزنامه‌نگار سعودی در ماه اکتبر 2018 در کنسولگری عربستان در استانبول و به دنبال آن، درخواست کنگره امریکا مبنی بر پاسخگویی سعودی‌ها در قبال چنین جنایت بیشرمانه‌ای، نشان‌دهنده وجود تناقض میان رویکرد منفعت‌طلبانه ترامپ در روابط خارجی و تصمیمات کنگره این کشور است. ترامپ پیش‌تر اعلام کرده بود هیچ‌گاه برای دستیابی به عدالت واقعی، قراردادهای سود‌آور فروش سلاح به عربستان را به خطر نخواهد انداخت. مادامی که رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس به خرید نجومی سلاح‌های امریکایی ادامه دهند، برای مقابله با ایران گوش به زنگ امریکا باشند و به اسراییل اجازه دهند هر بلایی که می‌خواهد بر سر فلسطین بیاورد، ترامپ حاضر است بدون توجه به موارد نقض حقوق بشر یا دموکراسی از آنها حمایت کند تا بتوانند هر سیاستی را که برای امنیت خود لازم می‌دانند، دنبال کنند. در شرایط یکسان هیچ بعید نیست که یک دولت دموکرات نیز سیاست‌های مشابهی را در پیش بگیرد، اما ترامپ با اقدامات خود باعث گسترش تفرقه میان دو حزب امریکا شده است. از نگاه بسیاری از دموکرات‌ها، دوستی ترامپ با دیکتاتورهای عرب، مانند محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، یک استراتژی زیرکانه برای پیشبرد منافع واشنگتن نیست، بلکه صرفا نزدیک شدن به حاکم مستبد دیگری است؛ کسی که مانند خودش قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد. کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس چه در تقابل با ایران و چه در درگیری‌های داخلی خود، حتی اگر متحد قدرتمندی مانند ترامپ در کاخ سفید داشته باشند، به نظر می‌رسد این نکته را در نظر نگرفته‌اند که امریکایی‌ها کشورهای عربی را حامی ترامپ می‌دانند و این موضوع باعث می‌شود بیش از نیمی از جمعیت ایالات‌متحده که از ترامپ متنفر هستند آنها را هم نفرت‌انگیز ببینند. 
بازنگری در روابط امریکا و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس
در صورت پیروزی دموکرات‌ها در پاییز امسال، به احتمال قوی دولت بایدن و رهبران دموکرات کنگره به دنبال بازنگری کاملی در روابط امریکا با کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس خواهند بود. اتخاذ مواضع سخت علیه این رژیم‌ها هزینه چندانی در سطح بین‌الملل برای واشنگتن در بر نخواهد داشت، اما تاثیر بسیار مثبتی بر رای‌دهندگان امریکایی دارد. ائتلافی که جای ترامپ را می‌گیرد چند قومیتی، چند مذهبی و حامی طبقه کارگر خواهد بود و مسائل مربوط به نابرابری درآمد و ثروت و همین‌طور احترام به حقوق بشر را در راس امور قرار می‌دهد. دموکرات‌ها به خاطر ثروت عظیم بادآورده، نابرابری درآمد و نقض حقوق بشر و دموکراسی در کشورهای حوزه خلیج‌فارس چندان با آنها همذات‌پنداری نمی‌کنند و حتی ممکن است این کشورها به راحتی تبدیل به کیسه بوکسی برای دولت جدید بایدن شوند. برنی سندرز، دیگر گزینه دموکرات‌ها با وجود اینکه نتوانست نامزد اصلی حزب خود شود، اما هنوز هم شخصیت محبوبی در میان چپگرا‌هاست و شکی نیست که این حزب روز به روز بیشتر به آرمان‌های او نزدیک‌تر می‌شود. برای مثال، محکوم سازی‌های عمومی عربستان از سوی او به احتمال زیاد به نمایندگی از نظر اکثریت رای‌دهندگان و فعالان حزب دموکرات است.
با ظهور فناوری‌های جدید جایگزین در حوزه انرژی و کشف میادین عظیم نفتی در امریکای شمالی، نیاز اقتصاد جهانی به نفت خلیج‌فارس کاهش یافته و روز به روز از اهمیت جهانی این منطقه کاسته می‌شود. سقوط قیمت نفت در پی همه‌گیر شدن ویروس کرونا نیز این روند را تسریع کرده است. ضعف ذاتی کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس موجب شده است که آنها برای حیات خود حتی بیش از پیش به حمایت‌های خارجی وابسته باشند. امریکایی‌ها دیگر به ارایه چنین حمایتی تمایل ندارند، به‌خصوص اگر باعث به وجود آمدن ضرر‌های هنگفتی چون کشاندن امریکا به جنگ با ایران شود. صحت این موضوع به‌خصوص زمانی مشخص می‌شود که بایدن ترامپ را شکست داده و مردم امریکا شاهد تغییر نگرش کشورشان نسبت به کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس باشند. در عین حال بعید است که سایر قدرت‌های خارجی مانند روسیه و چین بتوانند به جای امریکا ضامن امنیت کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس شوند. 
اکنون چند سوال در مورد کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مطرح می‌شود: آنها می‌توانند از طریق اصلاح دولت‌های‌شان بر پایه قوانین دموکراتیک و ایجاد صلح، اتحاد و توسعه در منطقه، امنیت کشورشان را افزایش دهند -امری که نیازمند توزیع رادیکال قدرت سیاسی و اقتصادی است- یا اینکه آشکارا اسراییل را در آغوش گرفته و تبدیل به دولت‌های دست نشانده آن شوند. در صورتی که اعراب، چه در امور داخلی و چه در سیاست‌های منطقه‌ای خود از انجام اصلاحات اساسی امتناع کنند، اسراییل که دایما خواستار حفظ ناآرامی در منطقه است شرایط را به همین صورت پیش خواهد برد. اما با وجود تلاش‌های فزاینده اسراییل به منظور عادی‌سازی روابط، آغوش باز آن خطرات قابل‌توجهی برای کشورهای حوزه خلیج‌فارس به همراه دارد، خصوصا که این رژیم روی اجرای طرح الحاق کرانه باختری اصرار دارد و همچنان به آپارتاید غیررسمی خود ادامه می‌دهد. کشورهای حوزه خلیج‌فارس که روی دولت ترامپ حساب ویژه‌ای می‌کردند بعید است پیش از پایان عمر ریاست‌جمهوری او به دستاورد خاصی برسند و جالب اینجاست که آنها اکنون در صورت شکست ترامپ در انتخابات، بزرگ‌ترین بازندگان این میدان خواهند بود.
 در صورت پیروزی دموکرات‌ها در پاییز امسال، به احتمال قوی دولت بایدن و رهبران دموکرات کنگره به دنبال بازنگری کاملی در روابط امریکا با کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس خواهند بود. اتخاذ مواضع سخت علیه این رژیم‌ها هزینه چندانی در سطح بین‌الملل برای واشنگتن در بر نخواهد داشت، اما تاثیر بسیار مثبتی بر رای‌دهندگان امریکایی دارد. ائتلافی که جای ترامپ را می‌گیرد چند قومیتی، چند مذهبی و حامی طبقه کارگر خواهد بود و مسائل مربوط به نابرابری درآمد و ثروت و همین‌طور احترام به حقوق بشر را در راس امور قرار می‌دهد.

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/170300/اعراب،-بازندگان-اصلی-شکست-ترامپ
بستن   چاپ