ایران پرسمان
نیویورکر: آیا ترامپ باید در انتظار واترگیت دیگری باشد؟
یکشنبه 23 شهریور 1399 - 11:11:08 AM
ایران پرسمان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اگر دونالد ترامپ ذره‌ای شخصیت، وجدان و روح داشت، از ریاست‌جمهوری امریکا استعفا می‌کرد، اما او به هیچ‌ وجه این کار را نمی‌کند.
دیوید رمنیک، روزنامه‌نگار امریکایی در مقاله‌ای در «نیویورکر» می‌نویسد: ترامپ همان کسی است که همیشه بوده و چیزهایی که هر روز مشاهده می‌کنیم، ابعاد شخصیتی او را با وضوح و کیفیت بالاتر برای ما برملا می‌کند. کسی که در مورد ماهیت ویروس کرونا به مردم امریکا دروغ گفته (و در مصاحبه با باب وودوارد به این دروغ اعتراف کرده) همان کسی است که وقتی در کار املاک و مستغلات بود نیز سر مردم را کلاه می‌گذاشت. فریبکاری برندی است که ترامپ را با آن می‌شناسند.
می‌توان گفت ترامپ به همه کسانی که در انتخابات سال 2016 حمایتش کرده و به او رای دادند، خیانت کرده است. او که خود به عوامفریب بودنش اذعان دارد، بزرگ‌ترین کاری که در حوزه قانونگذاری انجام داده کاهش قابل‌توجه مالیات ثروتمندان بوده است. او همان کسی است که به رفقای گرمابه و گلستان خود در باشگاه گلفش در فلوریدا گفت: همین الان با کاری که کردم، بسیار پولدارتر شدید. ترامپ که خود را قهرمان ارتش امریکا می‌خواند، ظاهرا ژنرال‌های خود را مشتی «بزدل» خطاب کرده و سربازان امریکایی کشته شده در جنگ جهانی را «بازنده» و «ساده‌لوح» خوانده است.
دروغ‌ها و نفرت‌پراکنی‌های او آن قدر عادی و پرشمار شده است که دیگر از شنیدن آن تعجب نمی‌کنیم. حتی یادمان می‌رود همین چند وقت پیش مجلس نمایندگان او را استیضاح کرد و او تنها به لطف اکثریت جمهوری‌خواه مجلس سنا که مشتی انسان بی‌وجدان هستند، توانست به کاخ سفید بازگردد. عدم ثبات ترامپ آن قدر آشکار است که حتی نزدیک‌ترین مشاورانش نیز کابوس او را می‌بینند.
باب وودوارد، روزنامه‌نگار مشهور امریکایی در کتاب جدیدش به نام «خشم» می‌نویسد: جیمز ماتیس وزیر دفاع سابق امریکا آن قدر نگران بود ترامپ با کره‌شمالی وارد جنگ هسته‌ای شود که شب‌ها با لباس می‌خوابید مبادا مجبور شود نیمه‌شب به ساختمان پنتاگون یا کاخ سفید برود. ترامپ در مصاحبه‌هایش با وودوارد آن قدر تشنه تمجید و توجه است که مثل بچه‌ها نمی‌تواند جلوی زبانش را بگیرد و خبر مربوط به یک سامانه تسلیحاتی سری را لو می‌دهد. وی در این مصاحبه می‌گوید: ما چیزهایی داریم که پوتین و شی به عمر خود نشنیده‌اند (این سامانه تسلیحاتی ظاهرا متفاوت از موشک «سوپر دوپر» ماورای صوتی است که ترامپ در ماه مه به آن اشاره کرده بود.) 
نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند جو بایدن جلوتر از ترامپ است، اما شکی نیست که در انتخابات هر اتفاقی ممکن است. ترامپ برای پیروزی قادر است هر کاری انجام دهد و هر چیزی بگوید و این مساله را هر روز به ما ثابت کرده است. اگر هم پیروز نشود، بعید است بدون جنجال و فریبکاری جدید قدرت را واگذار کند. بی‌اعتنایی فاکس‌نیوز به افشاگری‌های کتاب وودوارد خود همه‌ چیز را نشان می‌دهد. چهارشنبه شب، وقتی شان هنیتی و لارا اینگراهام می‌خواستند در مورد بخش‌هایی از کتاب وودوارد که در رسانه‌ها منتشر شده صحبت کنند، با خنده‌ای تمسخرآمیز آن را مشتی دروغ و حرف‌های بی‌ارزش خواندند و تلاش کردند توجه مخاطبان را به مساله بایدن و خباثت او جلب کنند. اینگراهام حتی پا را از این نیز فراتر گذاشت و گفت مخاطبان باید کتاب دیگری را نیز مطالعه کنند: «وسواس: در درون جنگ بی‌پایان حاکمیت واشنگتن علیه ترامپ» نوشته بایرون یورک، کارشناس برنامه‌های فاکس‌نیوز و خبرنگار واشنگتن اگزمینر. 
دوران ریاست‌جمهوری ترامپ افتضاح بوده است، اما همین هم از او انتظار می‌رفت. از همان ابتدا مشخص بود دستاورد ترامپ برای امریکا، بدبختی و تفرقه است. او به عنوان یک فرد فاسد و ذاتا مستبد، بلافاصله بعد از ورود به کاخ سفید حمله به ارزش‌های دموکراسی و حاکمیت قانون را آغاز کرد، به حکومت‌های مستبد خارج از مرزهای امریکا پاداش داد و نژادپرستان سفیدپوست را در داخل کشور تشویق کرد. او علیه مطبوعات آزاد نفرت‌پراکنی کرده و حس وطن‌دوستی را در همه مردم امریکا، از جان مک‌کین گرفته تا جان لوئیس کاهش داده است. شاید پذیرفتن این حقیقت سخت و دردناک باشد، اما هر روز با شواهد و مدارک تازه بمباران می‌شویم؛ ترامپ انسان بدبختی است. اگر شک دارید از خواهرش که یک قاضی فدرال بازنشسته است، بپرسید: خواهر ترامپ در مصاحبه‌ای برادر خود را یک انسان «بی‌رحم» توصیف می‌کند. اکثر مشاوران و مقامات نزدیک به ترامپ پس از ترک کاخ سفید بلافاصله در کتاب خاطرات خود یا مصاحبه با رسانه‌ها تلاش کرده‌اند زنگ خطر را به صدا دربیاورند و بگویند که ترامپ تهدیدی علیه امنیت ملی است، تهدیدی که از تصور مردم نیز فراتر است.
وودوارد در کتاب خود می‌نویسد: دن کوتس، رییس سابق اداره اطلاعات ملی امریکا، روز به روز بیشتر مطمئن شده که روس‌ها روی ترامپ نفوذ دارند. «در غیر این صورت، چه طور می‌توان رفتار رییس‌جمهور را توجیه کرد؟ به نظر کوتس، تنها گزینه ممکن همان نفوذ روس‌هاست.»
وودوارد در جایی دیگر به نقل از ماتیس وزیر دفاع ترامپ می‌نویسد: وضعیت در کاخ سفید به گونه‌ای بود که می‌گفتیم ترامپ چه طور می‌خواهد یک‌سال دیگر کشور را اداره کند و این تجربه را زنده نگه دارد؟
ماتیس می‌گوید: پس از تصمیم ناگهانی ترامپ مبنی بر خروج نیروهای امریکا از جنگ با داعش از سمتش استعفا کرد، چراکه این اقدام دیگر قابل تحمل نبود. او این تصمیم را فراتر از حماقت دانسته و یک «جرم احمقانه» می‌داند. 
ترامپ به شیوه همیشگی خود به کتاب وودوارد واکنش نشان داد. او شب‌ها وودوارد را برای مصاحبه به منزلش می‌آورد و در نهایت 18 مصاحبه با او انجام داد. وودوارد نیز با اطلاع ترامپ، مکالمات‌شان را ضبط می‌کرد. اما ترامپ ماه گذشته برای اینکه جلوی هر گونه حاشیه و رسوایی را بگیرد، پیش‌دستی کرد و در توییتی کتاب وودوارد را «جعلی» خواند. 
ترامپ در بخشی از صحبت‌هایش که جنجال زیادی به پا کرد، گفته بود در مورد میزان خطر ویروس کرونا به مردم امریکا دروغ گفته و آن را کم‌اهمیت جلوه داده تا مردم وحشت نکنند. حال یکی از انتقاداتی که به وودوارد وارد می‌کند همین است که چرا صحبت‌های او در مورد خطر کرونا را زودتر منتشر نکرده است. ترامپ پنجشنبه صبح در توییتی نوشت: باب وودوارد چندین ماه حرف‌های من در مورد خطر کرونا را در اختیار داشت. اگر به نظرش این حرف‌ها اینقدر بد یا خطرناک بوده‌اند، چرا زودتر آن را به رسانه‌ها گزارش نکرد تا جان مردم امریکا را نجات دهد؟ آیا برای این کار احساس وظیفه نمی‌کرد؟ نه، چرا که می‌دانست من برای کار خود پاسخ‌های خوب و مناسبی دارم. آرام باشید و وحشت نکنید!
اما کسی که باید جان مردم امریکا را نجات می‌داد ترامپ بود، نه وودوارد و تاخیر و انکار رییس‌جمهور باعث شد وضعیت امریکا نسبت به دیگر کشورهای درگیر با کرونا بسیار فجیع‌تر باشد. ویلیام هاسلتاین، رییس موسسه بین‌المللی دسترسی به سلامت و یکی از زیست‌شناسان مشهور در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان می‌گوید: چند نفر از 190 هزار قربانی کرونا در امریکا را می‌شد نجات داد؟ حدس من 180 هزار نفر از آنهاست. ما 180 هزار تن از هموطنان خود را کشتیم، چرا که حقیقت را به آنها نگفته بودیم.
دو ماه مانده به انتخابات، به نظر می‌رسد ترامپ قادر به افزایش طرفداران خود نیست و گزارش اخیر نیویورک‌تایمز نیز نشان می‌دهد دیگر پول و توان کافی برای تبلیغات گسترده را ندارد. در چنین شرایطی، او به هر تاکتیک ناپسندی که در دسترسش باشد، متوسل می‌شود و برآوردش این است که بخش عمده‌ای از رای‌دهندگان جذب رویکردهای نژادپرستانه و وحشت‌پراکنی او می‌شوند.
البته این تفکر تاکتیکی مختص ترامپ نیست. در نوامبر 1971 نیز ریچارد نیکسون نگران دو چیز بود: کارزار انتخاباتی‌اش برای پیروزی در دور دوم و انتشار کتاب «باند ما» اثر فیلیپ راث که دولت نیکسون را به سخره می‌گرفت. برای نیکسون مهم نبود که خوانندگان این کتاب، از جمله رای‌دهندگان بلاتکلیف نبودند و این کتاب اثری بر رای او نمی‌گذاشت. در نهایت نیکسون با اختلاف در انتخابات پیروز شد، اما خیلی زود با پیگیری‌های باب وودوارد و همکارانش با رسوایی واترگیت از کاخ سفید کنار رفت.
ترامپ در اوایل دوران ریاست‌جمهوری خود گاهی خشم و وحشیگری مرسوم خود را کنار می‌گذاشت و عادی رفتار می‌کرد. مثلا سخنرانی خود را از روی کاغذ و بر اساس متنی که از پیش آماده شده بود، قرائت می‌کرد. این مساله آن قدر برای ناظران هیجان‌انگیز و غیرعادی بود که در توصیف آن می‌گفتند: «امشب همان شبی است که دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا شد.» این یعنی برخی امیدوار بودند ترامپ بالاخره سر عقل بیاید و مثل دیگر روسای جمهور با وقار و با شخصیت عمل کند. اما اکنون دیگر چنین احتمالی وجود ندارد. ترامپ همانی است که همیشه بوده است. باقی همه فرعیات است و تا وقتی مجبور نشود، هیچ جا نمی‌رود. 

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/187950/نیویورکر--آیا-ترامپ-باید-در-انتظار-واترگیت-دیگری-باشد؟
بستن   چاپ