داستانک/ نوبتی نشی
پنجشنبه 3 مهر 1399 - 14:15:44
|
|
ایران پرسمان - یکی بود / یه روز داخل مترو صندلیم رو به یک پیرمرد نورانی دادم. در حقم دعا کرد و گفت: «جوان دعا میکنم پیر شی اما هیچ وقت نوبتی نشی.» سوال کردم: «حاجی نوبتی دیگه چیه؟» گفت: «فردا که از کار افتاده شدی و قدرت انجام کارهای عادی روزانهات رو نداشتی، بین بچههات به خاطر نگهداریت دعوا نشه که امروز نوبت من نیست و نوبت تو هست.»
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/192878/داستانک--نوبتی-نشی
|