چاپ

ایران پرسمان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» ضمن بررسی بازتاب‌های سیاسی وقایع اجتماعی اخیر در آبادان و مشهد به تحلیل جایگاه راهبردی و امنیت‌محور نیروی انتظامی و نقش رسانه‌ها در میانه یک جنگ روانی علیه کشورمان در سطح بین‌الملل پرداخت که در ادامه می‌آید.
با توجه به اتفاقاتی که این روزها در آبادان و مشهد رخ داده است، ارزیابی شما از فشار حداکثری دشمن در کنار فشار اقتصادی و توجیه این مساله در بعد داخلی و درعین‌حال نقش نیروی انتظامی در آرامش‌بخشی به جامعه چیست؟
درخصوص اتفاق آبادان و آن خانم آبادانی توضیحات کافی توسط پلیس مربوطه داده شد و موضوع آن‌طور که در فضای مجازی منتشر شد، نبود. متاسفانه برخی افراد این موضوع که ما تحت فشار جنگ تبلیغاتی شدید از سوی رسانه‌های خارجی هستیم را نمی‌پذیرند یا به‌نظر من یک نوعی کج فهمی دارند.
این رسانه‌ها ماموریت دارند چنین وقایعی را در ایران در بین افکار عمومی و فضای جامعه بزرگ‌نمایی کنند، در یک کشور بزرگی همانند ایران با 80 میلیون جمعیت اینکه اتفاقی در یک کلانشهر رخ دهد، با فرض اینکه پلیس رفتار نسبتا ناهنجاری داشته است، امری طبیعی است.
در کشورهای دیگر به‌مراتب اتفاقات وحشتناک‌تر رخ می‌دهد، حتی در کشورهای اروپایی شاهد این مساله هستیم که توسط پلیس آن کشور اتفاقاتی رقم می‌خورد ولی هیچ‌یک از آنها رسانه‌ای نمی‌شود.
جنگ رسانه‌ای شدیدی علیه ایران در جریان است
ما در کشورمان با یک جنگ رسانه‌ای شدیدی مواجه هستیم که بخشی از آن توسط رسانه‌های غربی و برخی توسط تشکیلات سازمان منافقین و رژیم صهیونیستی انجام می‌شود.
برخی از شبکه‌های وابسته به سعودی ماموریت دارند وقایع اجتماعی را به‌شدت بزرگ‌نمایی و مردم ایران را ناامید و خسته کنند.
رسانه‌ها امید مردم و اقتدار پلیس و نظام حاکمیتی را نشانه گرفته‌اند
این رسانه‌ها امید مردم و اقتدار پلیس و نظام حاکمیتی را نشانه گرفته‌اند و می‌خواهند در ذهن همه مردم تصویر یک حکومت خشونت‌بار، بی‌رحم و دیکتاتوری را در افکار عمومی به مرور زمان جا بیندازند.
وقتی یک فردی را دستگیر می‌کنند که در رشته ورزشی فعال بوده یا کار هنری انجام می‌داده است اما به اتهام دیگری دستگیر شده است، چنان درباره آن فرد بزرگ‌نمایی می‌کنند که جو جامعه ملتهب شود، درحالی که ورزشکاران و هنرمندان در برابر قانون مانند مردم عادی هستند و مصونیت خاصی ندارند.
بی‌توجهی و بزرگ‌نمایی وقایع اجتماعی به‌معنای همکاری معاندانه با دشمن است
بنابراین بزرگ‌نمایی‌های اینچنینی با برنامه و طرح است و رسانه‌های داخلی وابسته به هر جریان سیاسی و جناحی باید به این نکته توجه داشته باشند، چراکه بی‌توجهی در این زمینه به‌معنای همکاری معاندانه با دشمن است.
جدای از بحث رسانه‌ها، پلیس و نیروی انتظامی نیز مورد بحث است چراکه اتفاقات اخیر مردم را بسیار عصبی کرده و انتظار برخورد و رویکرد منطقی توسط نیروی انتظامی دارند.
آنچه دشمن باز هم نتوانست اهداف خود را در آن پیش ببرد، مساله حفظ امنیت در کشور است؛ آنها فشارهای اقتصادی شدیدی وارد کردند اما نتوانستند به هدف خود برسند درحالی که هدف این بود مردم به خیابان‌ها بریزند و علیه حکومت اقدام کنند که این اتفاق با فهم بالای مردم ما رخ نداد. آن چیزی که اکنون نقطه قوت حکومت محسوب می‌شود، امنیت است و دشمن می‌خواهد این نقطه را مورد آسیب قرار دهد. امنیت از چه طریقی حاصل می‌شود؟ از طریق پلیس لذا اگر بتوانند پلیس را هتک اقتدار و هتک حرمت کنند، مساله امنیت هم که نقطه روشن حکومت است، مخدوش می‌شود و امنیت زیر سوال می‌رود. آن چیزی که در این حکومت به آن افتخار می‌کنیم به‌رغم همه فشارهای شدید اقتصادی امنیت است و دشمن دقیقا این نقطه را مورد هدف قرار داده و درصدد است از طریق مخدوش کردن اقتدار پلیس این هدف را محقق کند از این رو باید به‌شدت با این حرکت مقابله کرد. همه رسانه‌ها باید در این زمینه هم‌راستا شوند و آن رسانه‌هایی که با رسانه‌های خارجی در این زمینه به‌نوعی همکاری می‌کنند معاند هستند و نمی‌توان گفت این رسانه‌ها نمی‌فهمند چراکه قطعا می‌دانند فضای سیاسی اجتماعی کشور به چه صورت است.
بستن