ایران پرسمان
جايگاه جنگ نامتقارن در ديپلماسي دفاعي جمهوري اسلامي ايران
دوشنبه 17 شهريور 1393 - 12:17:23 PM
بانک مقلات سياسي

در سالهاي اخير جنگ نامتقارن بيش از پيش در کانون توجه قرار گرفته و بسياري از مباحث جاري در حوزه سياستهاي دفاعي و امنيتي، از اين مقوله تأثير پذيرفته است. اغلب از اصطلاح نامتقارن براي توضيح مجموعه عوامل پيدا و پنهان در نبردهاي بين دو کشور غير همطراز استفاده مي‌شود. ابعاد جنگ نامتقارن از واقعيتي پرده بر مي دارد که بخش دفاعي_ امنيتي از يکسو تحت تأثير تحولات بيروني و از سوي ديگر به دليل دگرگوني هاي دروني، وضعيتي متفاوت پيدا کرده است. اگر بر اين مجموعه عوامل و مؤلفه هاي فرهنگي و رواني را بيافزائيم مفهوم نامتقارن را پيچيده تر ميکند. بنابراين طرح موضوع جنگ نامتقارن در حوزه دفاعي و امنيتي و تحليل هاي راهبردي امنيت دفاعي و ملي کشورها از جمله جمهوري اسلامي ايران نشان از اهميت اين موضوع دارد. در اين نوشتار با بيان ابعاد جنگ نامتقارن آمريکا و اسرائيل عليه جمهوري اسلامي ايران در صدد طرح پاد استراتژي هاي نامتقارن جمهوري اسلامي ايران( در نوشتار هاي آتي) در حوزه ديپلماسي دفاعي جمهوري اسلامي ايران در قبال جنگ بي قاعده آمريکا و اسراييل هستيم. ارائه الگويي براي دکترين دفاع نامتقارن در حوزه هاي دفاعي و امنيتي و مؤلفه هاي آن، موضوعي است که کارشناسان سياست دفاعي را به بحث و بررسي فرا مي‌خواند.

1-    مفهوم جنگ نامتقارن

استراتژي هاي نامتقارن به نقاط آسيب پذير حمله مي کنند که دولت هدف آنها را نشناخته يا در مقابل تهديدو رفع آن سرمايه گذاري نکرده است. اين استراتژي ها متکي به تدابير عملياتي هستند. به علاوه، آنها در خدمت افراد سياسي يا استراتژيکي هستند که با اهدافي که دولت مورد نظر تعريف مي کند يکي نيست. جنگ نامتقارن طبق تعريف وقتي صورت مي گيرد که دو اردوگاه جنگي از لحاظ منابع انساني و منابع مادي کاملاً يا نسبتاً معادله برابري ندارند به گونه‌اي که در يک طرف عنصر قوي و در طرف ديگر عنصر ضعيف قرار دارد.

عنصر تأثيرگذار و تعيين کننده در جنگ نامتقارن اقدام مناسب، وجود سازماندهي و تفکر متفاوتي نسبت به حريفان براي به حداکثر رساندن برتري خود و در نهايت استفاده از نقاط ضعف دشمن و بدست آوردن ابتکارعمل در ميدان نبرد است. در حقيقت نامتقارن ها را ميتوان در ابعاد و حوزه هاي مختلفي يافت و خلق نمود. بايد موارد اعمال فشار و بوجود آوردن تهديد عليه دولت هدف را مشخص کرد و با اين فرصت مي توان در سطح تاکتيکي و استراتژيکي و نيز در حوزه ي سياسي، فرهنگي و رواني به وضعيت و شرايط نامتقارن دست يافت.

نامتقارن ممکن است استراتژيکي، عملياتي يا ترکيبي باشد. همچنين مي تواند مستلزم روش ها، تکنولوژي ها، ارزش ها، سازمان ها، دورنماي زماني و يا ترکيبي از اين ها در يک پروسه کوتاه مدت يا بلند مدت  باشد. ممکن است مجزا بوده يا بتوان آن را همراه با رويکرد هاي متقارن تعقيب نمود. سرانجام اينکه ممکن است هم داراي بعد رواني و هم فيزيکي باشد. با تدوين يک دکترين دفاع نامتقارن مي توان برابري نظامي را با ايجاد اختلال در اتحاد دشمن به برتري تبديل نمود. جنگ نامتقارن ايجاد اختلال در ارتباطات روحي، اطلاعاتي، فضايي، استراتژيکي و لجستيکي را هدف قرار مي دهد. انواع تسليحات جديد، ترکيبات جديد، و الگوهاي پدافند دفاعي و امنيتي متفاوت مي تواند عدم تقارن را بوجود آورد. اما جنگ نامتقارن مطمئناً تنها به بخش نظامي محدود نمي شود. ابعاد سياسي و اخلاقي، اطلاعاتي، فضايي و شناختي نکات بالقوه اي را براي عدم تقارن هاي ويرانگر ارايه مي کند.

2-    ويژگي هاي جنگ نامتقارن

پرهيز از قرينه‌‌سازي با نقاط قوت دشمن و حداکثر بهره‌برداري از نقاط ضعف دشمن از ويژگيهاي جنگ نامتقارن است. جنگ نامتقارن در زمان هجوم دشمن قوي به سوي طرف ضعيف مفهوم مي‌يابد. طرف ضعيف با پرهيز از قرينه‌سازي با نقاط قوت دشمن، سعي مي‌کند از نقاط ضعف او بهره زيادي ببرد. طرف ضعيف با اجراي عمليات تأخيري، تشکيل هسته‌هاي مقاومت و مقابله کوتاه اما پرحجم با گسترش در همه مناطق مي‌تواند طرف قوي را از دسترسي به اهداف خود با مشکل مواجه سازد يا به آن ضربات سختي وارد سازد. جنگ نامتقارن علاوه بر ابعاد نظامي، ابعاد رواني نيز دارد.

ويژگي هاي جنگ نامتقارن براي يک طراحي استراتژيک نبرد نامتقارن عبارت است از:

ـ فقدان وجود تناسب معمول نظامي بين دو جبهه درگير؛

ـ تضاد منافع حياتي دو جبهه؛

ـ بيشترين بهره‌برداري از نقاط ضعف دشمن در جبهه قوي و به حداکثر رساندن برتريهاي خودي در جبهه ضعيف؛

ـ توجه ويژه به ابعاد رواني، عمومي و بسيج نيروها؛

ـ دستيابي به اهداف راهبردي با استفاده از منابع کم و تأکيد به اصل کمترين هزينه در مقابل بيشترين بهره.

 3-    تأثير قدرتمند عامل رواني در جنگ نامتقارن

يکي از مشخصات جنگ هاي نامتقارن اجراي عمليات رواني مستمر است که توسط کشورهاي با قدرت تکنولوژي برتر، در قبل، حين و پس از جنگ به منظور دستيابي به اهداف خود در کنار ديگر راهکارهاي سياسي، نظامي، فرهنگي و اقتصادي در سطوح مختلف تاکتيکي، عملياتي و استراتژيکي مورد استفاده قرار مي گيرد.

رويکردهاي نامتقارن مي‌توانند با به کارگيري ماهرانه عامل رواني، تأثير قدرتمندي داشته باشند. اين رويکردها که مستقيماً اراده دشمن را هدف قرار مي‌دهند، مي‌توانند کمبود تجهيزات يا ديگر کاستي ها را جبران کنند. هرچند ممکن است روش اين رويکردها تاکتيکي باشد، اما تأثير روان‌شناختي آن را بايد در سطح استراتژيک جستجو کرد. اين ويژگي يعني تمرکز مداوم بر تأثير استراتژيک، مشخصه اصلي و متمايز جنگ نامتقارن است، جنگي که با اتکا بر عنصر رواني، رويکردي مبتکرانه را به کار مي‌گيرد.

با نگاه به دو تهاجم اخير منطقه يعني تجاوز امريکا به افغانستان و عراق و اشغال آن دو کشور، بهره‌گيري از عامل رواني از طرف دشمن براي تحميل اراده و خواست خود به طرف مقابل به خوبي آشکار مي‌شود. مرحله اصلي اين دو جنگ، مرحله عمليات رواني نامتقارن آن بود که مدتها قبل از حمله هوايي و زميني آغاز شده بود. براي طراحي يک استراتژي در جنگ نامتقارن مؤلفه هاي زير بايد مد نظر قرار بگيرند:

ـ برتري رسانه‌اي براي به دست آوردن حمايت افکار عمومي در داخل، سطح بين‌المللي، منطقه‌اي و داخل کشور هدف

ـ برتري در اجراي برنامه‌هاي نيرنگ و فريب

ـ همسوسازي جهاني و ايجاد ائتلاف بين‌المللي عليه کشور هدف

ـ بسيج افکار عمومي داخلي براي کسب حمايت هاي لازم مالي و منابع انساني

ـ بهره‌گيري از عمليات نامتقارن گسترده در سطوح استراتژيک، عملياتي و تاکتيکي.

4-   عوامل اصلي در دفاع نامتقارن

در جنگ اخير امريکا و عراق، طرف قوي با استفاده از ابزار رسانه‌اي، اجراي عمليات رواني تهاجمي تمام عياري را بر عليه عراق طراحي کرد به گونه‌اي که قبل از آغاز تهاجم نظامي جنگ پايان يافته بود. پس براي حفاظت و جلوگيري از سقوط رواني بايد تدابيري انديشيد. مهم‌ترين عامل در جنگ نامتقارن، انسان است. در اين جنگ انسان عنصر تعيين‌کننده است که مسئوليت حمله کردن و اجراي عمليات به عهده اوست.

بنابراين عامل اصلي در دفاع نامتقارن نيروي انساني است که:

ـ ايمان کامل به اهداف و آرمانهاي خود و اعتقادات قوي دارد

ـ تجهيزات مناسب، سبک و قابل حمل دارد

ـ اختيار و تصميم‌گيري در کوچک‌ترين واحد درگير به عهده اوست

ـ با اصول جنگ چريکي و پارتيزاني آشنايي کامل دارد

ـ در مقابل مشکلات لجستيکي نسبتاً مقاوم و قادر به ادامه حيات است

ـ براي تداوم مقاومت و ايستادگي پشتوانه مردمي دارد

در کنار عوامل فيزيکي دفاع نامتقارن، عامل روحيه و عامل قدرتمند رواني اهميت دوچندان دارد. دشمن يا طرف قوي نيز در هجوم خود براي قطع پشتوانه مردمي و تضعيف روحيه نيروي مدافع، به عمليات رواني تبليغ گسترده طولاني و عميق اقدام مي‌کند. اين عمليات با استفاده از ابزار قدرتمند رسانه‌ها و قبضه افکار عمومي تخريب وحدت ملي، تضعيف روحيه مقاومت، القاي نااميدي و تشديد فشارها و مشکلات براي رسيدن به اهداف خود را سبب مي‌شود.

5-    سطوح راهبردي دفاع نامتقارن

يکي از ارکان جنگ نامتقارن توجه ويژه به موضوع عمليات رواني در افکار عمومي و بسيج مردمي در محيطهاي داخلي و بيروني است. از آنجايي که دشمن در تداوم راهبرد خود در قالب طرح خاورميانه بزرگ اهداف سلطه خود را همچنان دنبال مي‌کند و هم اکنون در مرزهاي غربي و شرقي کشور حضور پيدا کرده است، تشديد جنگ نامتقارن و عمليات رواني خود را از مدتها قبل با سه محور ذيل آغاز کرده است:

الف. جلوگيري از دستيابي ايران به دانش صلح‌آميز هسته‌اي

ب. دمکراسي و آزادي

ج.  تأکيد بر اينکه ايران به دنبال سلاحهاي کشتار جمعي است.

تنظيم پاد استراتژي و تدوين الگوهاي دفاعي_ امنيتي در مقابله با اين تهاجم يکي از ارکان جنگ نامتقارن است که مي‌تواند اين ابعاد و ويژگيها را داشته باشد:

ـ آماده‌سازي رواني و آرماني منابع انساني که با بينش، بصيرت و آگاهي حيله‌هاي دشمن را خنثي کند.

ـ ساماندهي زيرساختهاي مناسب فرهنگي و عمليات رواني نامتقارن در ابعاد منابع انساني و منابع مادي براي مقابله با تهديد.

ـ فضاسازي عمومي در سطح جامعه و افکار بين‌المللي براي حفظ پشتوانه‌هاي مردمي.

ـ پي‌گيري عمليات رواني نامتقارن دشمن و اجراي عمليات پدافند و پيشگيري از تأثير آن بر روي مخاطب

ـ اجراي عمليات آفند رواني بر ضد دشمن در سطوح مختلف.

پدافند فرهنگي نامتقارن با توجه به اصول پنج‌گانه ذکرشده نيازمند تعيين وظايف و حوزه مسئوليتها در سطوح مختلف است.


http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/356/جايگاه-جنگ-نامتقارن-در-ديپلماسي-دفاعي-جمهوري-اسلامي-ايران
بستن   چاپ