یک کتاب خوب/ عشق بی عدالتی است، اما عدالت هم کافی نیست
شنبه 2 شهريور 1398 - 09:48:42
|
|
ایران پرسمان - یک کتاب خوب/ عشق بی عدالتی است، اما عدالت هم کافی نیست ٣٠٥ ٠ آخرین خبر / فیگارو اشتباه نکرده که این کتاب را «اثری ادبی و عاشقانهای بینظیر» خوانده. و نشر نو که دربارهاش چنین نوشته است: بیش از نیم قرن باید میگذشت تا مکاتبات عاشقانهٔ نویسندهای بزرگ و بازیگری مشهور منتشر شود و خبرش به گوشه و کنار جهان برسد. کاترین کامو در سال 1979 این نامهها را از ماریا کاسارس تحویل میگیرد تا بعد از نیم قرن در انتشارات گالیمار منتشر شود. بیراه نیست اگر بگوییم که این نامهها را میتوان مانند یک «رمان» خواند و از طریق این گفتگوی کمابیش بیوقفهٔ شگفتانگیز به ابعاد تازهای از اشخاص و رویدادها و مکانهای بسیار پی برد؛ رمانی با دو شخصیت یا دو راوی که عشقی زاینده و فرساینده را دوازده سال تمام رعایت کردند، تا در کمال خود به یک تصادف ناتمام بماند. آلبر کامو در یکی از نامهها آویشنی را که از دامنهٔ کوهی در فلاتی وحشی کنده است میگذارد و برای ماریا کاسارس میفرستد و ماریا در نامهای آرزو میکند که ای کاش در جیبهای آلبر جا میگرفت و همهجا همراهش میبود. کاموی عاشق هم یادآور کاموییست که میشناختهایم هم چهرهای سراسر تازه از اوست؛ چهرهای که شاید هیچوقت از نویسندهٔ بیگانه و طاعون تصور نمیکردهایم. برعکسِ آیدا و طاهره و چند معشوق دیگر که بیشتر «مخاطب» نامههای عاشقان مشهورشان بودهاند، «ماریا کاسارس» پاهمپای کامو مینویسد و افقهای تازهای نه «بهواسطهٔ او» که «بهدست او» پدید میآید. گاه چنان جانانه مینویسد که از نویسندهٔ مشهور نیز پیش میافتد. در دفاع از جمهوریخواهان اسپانیا علیه فرانکو بیانیه مینویسد، کامو ترجمه میکند. ناز بنیاد میکند، کامو بر باد میرود. گاه حسادت کامو را شعلهور میکند و انگار سرمست میشود از اینکه در شعلهگاه گدازههای جان او زنانگیاش را صیقل میزند ــــ کسی که بیش از آنکه معشوقهٔ آلبر کامو یا دختر رئیسجمهور اسپانیا باشد، زنیست متکیبهخود و رها از انقیاد. در نامهها لحظات اختفا و آفرینش مردی سلگرفته و مضطرب و دلنازک را در پس چهرهٔ افسانهای آلبر کامو میبینم. دقایق ابرآفتابی زنی نازنین را نظاره میکنم جسور و خویشتندار که بیش از هر کس دیگری تداعیگر «اُرفه» ژان کوکتو است. کامو در یادداشتهایش نوشته بود: «عشق بیعدالتیست، اما عدالت کافی نیست.» با خواندن این نامهها میشود دریافت که چرا کامو معتقد است که عدالت کافی نیست. شاید بتوان این نامهها را ژنوم تمام نوشتههای آلبر کامو دانست. لحظات خلق رمانها و نمایشنامهها و آثار فلسفی کامو در این نامهها به بهترین نحو ثبت است، چرا که برای «بهترین موجود زندگیاش»
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/43488/یک-کتاب-خوب--عشق-بی-عدالتی-است،-اما-عدالت-هم-کافی-نیست
|