ایران پرسمان
سرنوشت کارزار فشار حداکثری علیه ایران چه می‌شود؟
چهارشنبه 20 شهريور 1398 - 20:29:41
ایران پرسمان -
سرنوشت کارزار فشار حداکثری علیه ایران چه می‌شود؟
٧٥١
٠
فرارو / متن پیش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اکنون، ظاهرا بولتون کارکرد خود را از دست داده است. آمریکا از برجام خارج شد و سنگین‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کرد. به نظر می‌رسد ترامپ وارد مرحله «آرام حرف بزن، ولی چماق بزرگی در دست داشته باش» شده است. مرحله‌ای که در آن بولتون نمی‌تواند نقش سازنده‌ای داشته باشد. این روزها، ترامپ و دیگر مقامات دولتش، مدام از آمادگی‌شان برای دیدار بدون پیش شرط با ایران سخن می‌گویند، ولی در عین حال تاکید می‌کنند که چماق تحریم‌ها همچنان پابرجا باقی خواهد ماند.
رئیس جمهور آمریکا به شکل نه چندان محترمانه، مشاور امنیت ملی تندروی خود را اخراج کرده است. از آنجا که شورای امنیت ملی آمریکا در تعیین سیاست خارجی این کشور در برابر ایران، در یک سال اخیر نقش مهمی ایفا کرده، اخراج رئیس آن از منظر تغییر یا استمرار کارزار فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش فرارو، جان بولتون هم با یک توئیت از کاخ سفید اخراج شد. هر چند که او می‌خواست در تهران یا حداقل در کاراکاس شاهد براندازی نظام آنجا باشد. اما ترامپ مهلت نداد. رئیس‌جمهور آمریکا، طبق روال معمول، در توئیتی، مشاور امنیت ملی خود را اخراج کرد تا جان بولتون هم به لیست بلند اخراجی‌ها اضافه شود.
با انتصاب هنری کیسینجر در سمت مشاور امنیت ملی در اوایل دهه 1970، این منصب به تدریج اهمیت فراوانی یافت. بعد‌ها با قرار گرفتن زبیگنیو برژینسکی در همین سمت، بر اهمیت آن افزوده شد. از آن زمان، مشاوران امنیت ملی همواره سعی می‌کردند جایگاه خود را مهم و مشورت‌های خود را اثرگذار نشان دهند. در مواردی مانند کیسینجر و کالین پاول هم واقعا اینگونه بودند. در برخی تحولات، ناظران همواره چشم انتظار موضع‌گیری‌های مشاور امنیت ملی بودند. به نحوی که انگار مشاور امنیت ملی همه کاره کاخ سفید است.
اما امروز با اخراج بولتون ماهیت و جایگاه مشاور امنیت ملی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. ترامپ با عوض کردن حداقل سه مشاور امنیت ملی در دو سال، نشان داد که مشاور امنیت ملی کارمندی بیش نیست و باید دستورات رئیس‌جمهور را اجرا کند. وقتی که در اجرای این دستورات تعلل کند یا ساز مخالف بزند، با یک توئیت اخراج می‌شود. البته این الگو فقط مختص مشاور امنیت ملی نیست. ترامپ وزیر خارجه سابقش، رکس تیلرسون، را هم به همین شکل در توئیتر اخراج کرده بود.
بولتون، با محدودیت‌های خود در شورای امنیت ملی به خوبی آگاه بود. با این حال، چوب صراحتش را خورد. وقتی که به ریاست شورای امنیت ملی منصوب شد، از او درباره مواضعش درباره براندازی نظام ایران پرسیدند. بولتون پاسخ داد که الآن من مشاور امنیت ملی هستم و رئیس جمهور تصمیم می‌گیرد.
ترامپ تصمیم‌گیر است و سرانجام تصمیم گرفت بولتون را به دلیل مخالفت‌های بسیارش اخراج کند. ترامپ سه شنبه شب توئیت کرد: «شب گذشته به جان بولتون اطلاع دادم که دیگر به خدماتش در کاخ سفید نیازی نیست. من و بسیاری دیگر در دولت، قویا با بسیاری از پیشنهاداتش مخالفت کردیم؛ لذا از بولتون خواستم استعفا کند که صبح امروز (استعفایش) به من تقدیم شد.»
اندکی بعد بولتون در توئیتی تلاش کرد که نشان دهد اخراج نشده بلکه خودش استعفا داده است. بولتون نوشت: «دیشب پیشنهاد کردم که استعفا بدهم. (ولی) رئیس جمهور ترامپ گفت: "بگذار فردا درباره آن صحبت کنیم".»
سرنوشت کارزار فشار حداکثری چه می‌شود؟
بولتون بیش از همه به دلیل دیدگاه‌های جنگ طلبانه و سختگیرانه‌اش علیه کشور‌هایی نظیر ایران، ونزوئلا و کره شمالی مشهور شده است. یکی از اولین کار‌های او پس از ورود به کاخ سفید، زمینه‌سازی برای خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود. ترامپ از برجام خارج شد و آرزوی دیرینه بولتون را برآورده کرد. خروج آمریکا از توافق هسته‌ای به قدری برای بولتون مهم بود که او نسخه‌ای از فرمان خروج ترامپ از برجام را قاب گرفت و آن را در دفتر خود در کاخ سفید قرار داد.
پس از آن، آمریکا به شکل تصاعدی بر تحریم‌ها علیه ایران افزود. تحریم‌ها در ماه مه به اوج خود رسید. زمانی که کاخ سفید با اصرار بولتون، تمام معافیت‌های فروش نفت ایران را لغو کرد و تمام تحریم‌های نفتی ایران را به اجرا گذاشت. به موازات تحریم‌ها، تنش‌ها در خلیج فارس به نحو کم سابقه‌ای بالا گرفت. ناظران درباره احتمال وقوع درگیری برنامه‌ریزی‌نشده میان ایران و آمریکا هشدار دادند. بولتون به عنوان عامل تشدید تنش‌ها معرفی شد.
اکنون با خروج بولتون از دولت این پرسش مهم مطرح شده است که آیا سیاست ترامپ در برابر ایران در آستانه تغییر است. خصوصا که این روزها، مقامات آمریکا مکررا می‌گویند ترامپ آماده است بدون پیش شرط با همتای ایرانی‌اش حسن روحانی در نیویورک دیدار کند.
همزمان با استعفای بولتون، ترامپ فرمان اجرایی جدیدی در زمینه مبارزه با تروریسم صادر کرد که یک فرمان قدیمی در همین زمینه را اصلاح می‌کند. فرمان اجرایی جدید شامل تحریم‌هایی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و دیگر گروه‌ها می‌شود. پس از اعلام این فرمان، استیون منوشین، وزیر خزانه‌داری آمریکا، به همراه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه، نشست خبری مشترکی برگزار کردند که قرار بود بولتون هم در آن حاضر شود. اما بولتون دیگر عضو دولت ترامپ نبود که در این نشست حضور داشته باشد.
منوشین در این نشست به خبرنگاران گفت: «فکر می‌کنم شما می‌دانید که ما بیش از هر کس دیگری علیه ایران تحریم اعمال کردیم؛ و این (تحریم‌ها) قطعا کارآمد هستند.» وزیر خزانه داری در ادامه بر استمرار این تحریم‌ها تاکید کرد.
خروج بولتون برخی محافل تندرو را نگران کرده است. سناتور تد کروز در توئیتی نوشت: «صادقانه امیدوارم خروج او از کاخ سفید به این معنا نباشد که نیرو‌های دولت پنهان در وزارت خارجه و خزانه‌داری –که با چنگ و دندان برای حفظ توافق هسته‌ای اوباما می‌جنگیدند- نهایتا رئیس‌جمهور را مجاب کرده‌اند که در برابر ایران انعطاف نشان دهد.»
پس از اعلام آمادگی ترامپ برای دیدار بدون پیش شرط با حسن روحانی در نیویورک، این نگرانی‌ها بیشتر شده است. چند هفته دیگر، نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک برگزار می‌شود. فرانسه تلاش‌هایی انجام داده است تا دیداری میان روحانی و ترامپ در این نشست ترتیب دهد. اما دولت ایران فعلا با این امر - حداقل در ظاهر- موافقت نکرده است. ولی پس از اخراج بولتون، بعید نیست چنین دیداری اتفاق بیافتد. پمپئو لحظاتی پس از استعفای بولتون اعلام کرد ترامپ می‌تواند بدون پیش شرط با روحانی در نیویورک دیدار کند.
اما آمریکایی‌ها، از جمله خود بولتون قبل از استعفا، مکررا گفته‌اند دیدار یا آغاز مذاکره با ایران به معنای کاهش فشار‌های اقتصادی علیه ایران نیست. دولت آمریکا گفته است رفع تحریم‌ها تنها پس از حصول توافق جامع با ایران صورت خواهد گرفت.
منوشین لحظاتی پس از اخراج بولتون تاکید کرد که دیدار ترامپ با روحانی به کاهش فشار‌ها منجر نمی‌شود. وی گفت: «اکنون، رئیس‌جمهور (ترامپ) به طور شفاف اعلام کرده است که او مشتاقانه خواهان دیدار بدون پیش شرط است. اما ما کارزار فشار حداکثری را حفظ می‌کنیم.»
سوای تاکیدات منوشین و دیگر مقامات دولت ترامپ، ماهیت استراتژی کاخ سفید نیز نشان می‌دهد که خروج بولتون ممکن است به حصول توافق با ایران منتهی نشود. هر چند که استعفای بولتون می‌تواند احتمال دیدار روحانی و ترامپ را بیشتر کند.
معمار کارزار هنوز سر کار است
رئیس‌جمهور تئودور روزولت، عبارتی از خود بر جای گذاشت که به یکی از اصول سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد. روزولت گفت: «آرام حرف بزن، ولی چماق بزرگی در دست داشته باش.» این عبارت در کنار شعار معروف «صلح از طریق قدرت»، که اصل سیاست خارحی رونالد ریگان بود، به راهنمای سیاست خارجی ترامپ تبدیل شده است.
معروف است که ترامپ قبل از ریاست جمهوری، تاجر بود و سابقه‌ای در سیاست نداشت. خود ترامپ همواره به مهارت‌های تاجرمآبانه خود در حصول توافقات مباهات کرده و خود را استاد هنر رسیدن به توافق می‌داند. اما سیاست با دنیای تجارت و معاملات املاک متفاوت بود. ترامپ می‌خواست با ایران بدون جنگ به توافقی بهتر دست یابد. اما بولتون بدون تاکید بر قدرت نظامی به عنوان ابزاری در سیاست خارجی نمی‌توانست در این زمینه مشورت سازنده‌ای به ترامپ بدهد.
از این رو، ترامپ ابتدا به کمک مایک پمپئو، کارزار فشار حداکثری اقتصادی را طراحی کرد. پمپئو که شیفته سیاست خارجی ریگان بود، ترامپ را مجاب کرد که شعار «صلح از طریق قدرت» (Peace Through Strength) را وجهه همت خود قرار دهد. پمپئو پیش از آنکه وزیر خارجه شود، در کسوت رئیس سیا، مرتبا به ترامپ گزارش‌هایی می‌داد و اتفاقا در جریان همین جلسات گزارش‌دهی بود که ترامپ تصمیم گرفت پمپئو را جایگزین رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق، کند. زمانی که پمپئو رئیس سیا بود، کتاب «پیروزی: استراتژی سری دولت ریگان که فروپاشی اتحاد شوروی را تسریع کرد» اثر پیتر شوایتزر را به متولیان پرونده ایران در آن سازمان داد تا مطالعه کنند و زمانی که به ریاست وزارت خارجه رسید، باز هم همین کتاب را به مسئولان پرونده ایران داد. نکته قابل تامل این است که پمپئو این کتاب را از مارک دوبوویتز، رئیس اندیشکده بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها، هدیه گرفته بود. وزیر خارجه، بدون سروصدا سیاست ترامپ در مقابل ایران را شکل داد. در عین حال، برخلاف بولتون، رابطه خوبی با ترامپ و خانواده‌اش برقرار کرد تا منصب خودش را حفظ کند. پمپئو مدام با جارد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ، دیدار می‌کند. در ظاهر خود را مطیع و «اجراکننده سیاست رئیس‌جمهور» معرفی می‌کند، اما در عمل، کار خودش را انجام می‌دهد. این در حالی است که بولتون، در برخی موضوعات، مانند مذاکره ترامپ با سران طالبان و کره شمالی، به صراحت ساز مخالف می‌زد.
سیاست صلح از طریق قدرت، نیازمند کسانی بود که شهرت جنگ‌طلبی دارند. از این رو، بولتون وارد دولت شد. در تمام دوره‌ای که بولتون در کاخ سفید حضور داشت، رسانه‌ها و تحلیلگران غربی درباره جنگ‌طلبی بولتون هشدار می‌دادند. این در حالی بود که ترامپ هیچ گاه با هیچ کشوری قصد جنگ تمام عیار نداشت. با این حال، حضور بولتون در دولت این پیام را می‌رساند که ترامپ ممکن است در اثر تحریکات بولتون، علیه دشمنان دست به اقدام نظامی بزند. بولتون هم به نوبه خود برای ارسال این پیام تلاش کرد. در بحبوحه ناآرامی‌های ونزوئلا، او در یک نشست خبری عمدا یادداشتی به دست گرفت که روی آن نوشته شده بود که 5000 سرباز به کلمبیا در مجاورت ونزوئلا اعزام شوند.
ترامپ به این تصویر سختگیرانه نیاز داشت. وقتی که از برجام خارج شد، برخی تحلیلگران غربی مشتاقانه منتظر واکنش ایران بودند. برخی هم هشدار داده بودند که ایران ممکن است نه تنها از برجام بلکه حتی از پیمان «ان پی تی» هم خارج شود. اما هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد. در نهایت، ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شد و «شدیدترین تحریم‌های تاریخ» را علیه ایران اعمال نکرد. ولی برجام هنوز زنده است. از دیدگاه برخی ناظران، ترامپ با انتصاب بولتون به سمت مشاور امنیت ملی، می‌خواست از او به عنوان «لولوخورخوره» استفاده کند تا بازدارندگی آمریکا در برابر کشور‌هایی نظیر ایران و کره شمالی را تقویت کند.
اکنون، ظاهرا بولتون کارکرد خود را از دست داده است. آمریکا از برجام خارج شد و سنگین‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کرد. به نظر می‌رسد ترامپ وارد مرحله «آرام حرف بزن، ولی چماق بزرگی در دست داشته باش» شده است. مرحله‌ای که در آن بولتون نمی‌تواند نقش سازنده‌ای داشته باشد. این روزها، ترامپ و دیگر مقامات دولتش، مدام از آمادگی‌شان برای دیدار بدون پیش شرط با ایران سخن می‌گویند، ولی در عین حال تاکید می‌کنند که چماق تحریم‌ها همچنان پابرجا باقی خواهد ماند.
بولتون رفت، اما بعید است که سیاست کارزار فشار حداکثری برود. طراحان این سیاست، خصوصا پمپئو، از همان ابتدا، تمایلی به جنگ تمام عیار با ایران نداشتند. آن‌ها به تقلید از رونالد ریگان، الگوی فروپاشی شوروی را برای ایران طراحی کردند. الگویی که در آن، فشار‌های اقتصادی و سیاسی سنگینی علیه کشور مقابل اعمال می‌شود، ولی در عین حال از گفتگو و مذاکره با همان کشور استقبال می‌شود.

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/51065/سرنوشت-کارزار-فشار-حداکثری-علیه-ایران-چه-می‌شود؟
بستن   چاپ