ایران پرسمان
حل معضل اعتیاد؛ مستلزم چیست؟
سه شنبه 26 شهریور 1398 - 8:12:13 AM
پرسمان-دکتر اسدالله افشار/

اعتیاد یعنی خود را وقف عادتی نکوهیده کردن تا حد بردگی نسبت به مواد اعتیادآور و پرداخت تاوان جزائی آن را به جان خریدن‌. از این حیث « مفهوم اعتیاد نشانگر این همانگوئی دردسرزائی است»؛ زیرا شاید این گمان به ذهن آید که گویا اعتیاد تحت کنترل خود معتاد بوده و چندان ربطی به شرایط بیرونی و عینی ندارد‌. این کنترل فردی نیز حسب انتخاب یکی از گزینه‌های سلامتی و عدم سلامتی توسط معتاد رقم می‌خورد‌. مع هذا انتخاب‌های فردی معتادان و غیرمعتادان تا آن حد هم متفاوت نیست که بتوان آنها را بیمارگونه و متاثر از شرایطی خاص انگاشت‌. مثلاً نقص سیستم دفاعی بدن در نتیجه رفتارهای جنسی پرمخاطره گاه بدون تاثیر انتخاب این رفتار شیوع می‌یابد و هزینه‌هائی گزاف متوجه اقتصاد ملی می‌کند‌. از حیث ارگانیستی نیز فرق چندانی میان رفتارهای عادی و اعتیادآمیز از حیث مکانیسم بروز (عملکرد مغز)‌، رشد (ارتباط این رفتار با سن)‌، تطور (تاثیر تکامل بر تغییر رفتار به سمت اعتیاد) و انطباق­پذیری (تاثیر محیط بر تغییر چنین رفتاری) دیده نمی‌شود.

پاداش و تنبیه مورد محاسبه عقلانی سیستم عصبی در دریافت ماده مخدر و کسب رضایت از مصرفش چندان متفاوت از دریافت چیزهای دیگر نیست و تمایل به مواد مخدر یا مقاومت در برابرش همچون سایر مواد به نظام محرک-پاسخ کرتکس مغز بستگی دارد.‌ دریافت محرک از منابع حامل ارزش برای اعتیاد همانند پاسخ‌های ارگانیستی آن نمی­تواند با فرایندهای مقوم رفتارهای دیگر با سایر مواد و چیزها فرق داشته باشد‌. پاداش و تنبیه بیرونی و تفسیر شرایط ناظر به آنها توسط کنشگر فقط می‌تواند در تقویت یا تضعیف این عملکرد علاوه بر احساس وابستگی معتاد به مواد تا جائی مؤثر افتد که گوئی مقاومت وی در برابر مصرف حذف می‌گردد‌.اگر اعتیاد به ناتوانی از پرهیز و مقاومت در برابر چنین عادتی ناظر باشد، آنگاه جهت تقویت این توانائی بر تقویت حافظه و عاطفه و هیجان برای تغییر تصمیم­گیری‌های معتاد خصوصاً در زمینه تداوم اعتیاد تاکید می‌شود. زیرا حداقل این است که «اعتیاد نشانگر یک آسیب­شناسی و در عین حال شکل قدرتمندی از یادگیری و حافظه است»‌.

مغزی با آن می‌تواند تکامل یافته و هدف انتخاب طبیعی قرار گیرد‌. هم از این رو است که نقصان قوای عقلی یا عدم پرورش قوای دماغی کودکان در بزرگسالی می‌تواند با اختلالاتی در برقراری روابط معقول با دیگران نمود کند و این در حالی است که نقصان زندگی اجتماعی در مواردی نظیر انزوا یا طرد شدگی نیز می‌تواند مانع بالندگی مغز و کارکردهایش نظیر احتجاج راجع به گزینه‌های رفتاری یا تفسیر عواقب آنها شود‌. مغز ناپرورده با محاسبه ضرورت سودآورسازی سرمایه­گذاری اجتماعی بر خود قاعدتاً از دریافت دیگری و دیگرخواهی و آینده­نگری در ملتقای نگاه خود و دیگری بری است و به موازات دور شدن از توان خودکنترلی نمی‌تواند آماج انتخاب طبیعی قرار گیرد‌. این گذشته از آنی است که اساساً خود در این راستا دیگری را مسئول مصائب و اعتیادش هم دیده یا در نتیجه تلقی عدم تعهد او به رعایت احوالش با اعتیاد و در واقع رها کردن خودکنترلیش برای تعاون به نفع تکیه بر این خودکنترلی در خصومت­ورزی به جنگ او در دفاع از خویش و حرمت بر باد رفته­اش بر این بنیان حتی به قیمت انزوای خودخواسته در قبال طرد وی برخاسته است‌.

جان کلام

اینک ما می‌مانیم و سوالاتی که محتاج تأملات و پژوهش‌های دقیق بنا به فرض تأثیر منفی اعتیاد بر روند توسعه پایدار جوامع هستند. از جمله این پرسش‌ها موارد زیر قابل تأکید است: آیا اختلالاتی چون اعتیاد به صرف تأکید بر عملکرد مغز یا تحریک بخش‌های معینی از آن قابل حل و فصل است؟‌، برنامه ریزی اصلاح رفتار اعتیادآمیز بدون توجه به شرایط اجتماعی و تنها با تکیه بر ویژگی‌های فردی معتادان تا چه حد راهگشا تواند بود؟ و نسبت و پیوند اعتیاد با سایر مسائل انسانی- اجتماعی چگونه است و آیا بی نگاه جامع و همه جانبه می‌توان به صرف برخوردی موضعی و تک موردی به حل اعتیاد در كنار آن ها توفیق یافت؟

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/52550/حل-معضل-اعتیاد؛-مستلزم-چیست؟
بستن   چاپ