ایران پرسمان
سرمقاله اطلاعات/ سالمندی از نگاهی دیگر
شنبه 13 مهر 1398 - 09:34:58
ایران پرسمان - سرمقاله اطلاعات/ سالمندی از نگاهی دیگر
١٣
٠
اطلاعات / « سالمندی از نگاهی دیگر » عنوان یادداشت سردبیر روزنامه اطلاعات، علیرضا خانی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
هفته گذشته به مناسبت روز جهانی سالمند، مراسمی در چند مکان برگزار شد. طبیعتاً، سالمندی مقوله مهمی است و مقطع و برشی از زندگی بسیاری از افراد را که شانس گذر از دوران جوانی و میانسالی را داشته‌اند، در بر می‌گیرد.
به همین خاطر سالیانی است که در دنیا در حوزه علوم مختلف، بخشی مستقل به سالمندان اختصاص یافته است. از طب سالمندان تا سلامت سالمندان و روان شناسی سالمندان و ورزش سالمندان تا تفریحات و نیازهای جسمی، روحی، حرکتی، معیشتی و نیز تمهیداتی که در حوزه تسهیل رفت‌و‌آمد، خدمات بهداشتی و رفاهی و نحوه مراوده و معاشرت با سالمندان در نظر گرفته می‌شود.
در ایران، به دو دلیل مسائل سالمندان تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته و اساساً جدی گرفته نشده است. اول به دلیل بی‌توجهی عمومی مسئولان نسبت به بیشتر مسائل و دوم به خاطر پایین‌بودن شمار سالمندان نسبت به کل جمعیت.
طبق تعریف، جمعیت سالمندان عبارتست از جمعیت افراد 65 ساله و بیشتر. هر چند این تعریف، نمی‌تواند بر اساس وضع جسمانی تک‌تک افراد، تعریف دقیقی باشد اما عجالتاً تعریف مقبول و پذیرفته شده‌ای است. در همایش‌هایی که هفته گذشته به مناسبت روز سالمند برگزار شد، جمعیت سالمندان را جمعیت 60 ساله و بیشتر برشمردند و بر اساس آن جمعیت سالمندان ایران را حدود 8 میلیون نفر اعلام کردند که این تعریف بر اساس علم جمعیت‌شناسی، غلط است و عنوان سالمند به افراد 65 ساله و بیشتر اطلاق می‌شود که در ایران حداکثر معادل 9 درصد جمعیت کشور و تقریباً معادل ‌7 میلیون و 200 هزار نفر است.
اساساً شروع سالمندی، تابعی از شاخص «امید به زندگی» است. وقتی امید به زندگی در جامعه‌ای مثلاً کمتر از 60‌سال باشد می‌توان جمعیت 60 ساله و بیشتر را سالمند محسوب کرد، چرا که شرایط اقتصادی، رفاهی و بهداشتی آن جامعه در حدی است که مآلاً افراد 60 سال به بالا از مشکلات عدیده جسمانی رنج می‌برند و دیگر نمی‌توانند در جامعه فعالیت یا نقش مفیدی داشته باشند. شاخص امید به زندگی گویای آن است که یک نوزاد در بدو تولید چه میزان (چند‌سال) شانس زنده ماندن دارد. این شاخص در درون خود وضع بهداشت، تغذیه، اقتصاد و امنیت جامعه را به صورت نهفته دارد. طبیعتاً جامعه‌ای که از سطح پایینی از بهداشت و تغذیه و امنیت و اقتصاد برخوردار است، مردمانش امکان زیست کمتری دارند. شاخص امید به زندگی در ایران طبق آمارهای رسمی از
50 سال در سال 1348 به 77 سال در سال 1398 رسیده است. یعنی نوزادی که در سال 1348 به دنیا می‌آمد به طور متوسط 50 سال شانس زندگی داشت و نوزادی که امسال متولد می‌شود به طور متوسط 77 سال شانس زندگی دارد.
بنابراین سن شروع سالمندی در ایران امروز دست‌کم 65 سالگی است و نه 60 سالگی. آنهایی که با هدف بالابردن میزان زاد و ولد می‌خواهند، کشور را پیر نشان دهند در واقع تلاش‌های دهه‌های اخیر برای توسعه و پیشرفت جامعه و نیز بالارفتن شاخص مهم امید به زندگی را نفی و کتمان می‌کنند.
ایران، طبق آمارهای رسمی حدود دو دهه است که در وضع«پنجره فرصت» قراردارد، یعنی بیش از 70 درصد جمعیت در سنین بالاتر از 15 سال و کمتر از 65 سال قرار دارند و این فرصت بی‌نظیری برای به گردش در آوردن چرخ‌های توسعه اقتصادی کشور است.
همچنین به دلیل بافت کماکان جوان جمعیت، ایران دست‌کم طی 30 سال آینده رشد جمعیت مثبت خواهد داشت همان‌طور که در طول قرن اخیر یکسره روند افزایشی جمعیت را تجربه کرده و از 10 میلیون نفر در سال 1300 به 83 میلیون نفر در سال 1398 رسیده است.
طبق همین محاسبات ایران دست‌کم تا سال 1430 سالخورده محسوب نمی‌شود. کشورهای بسیاری در دنیا از اروپا تا ژاپن وجود دارند که نسبت سالمندی‌شان تا 3 برابر ایران است اما در سیاست گذاری‌ها و مواضعشان اعلام بحران نمی‌کنند.
متأسفانه در ایران، در برخورد با پدیده سالمندی گاهی گونه‌‌ای از رفتار و سخن عرضه می‌شود که آدم گمان می‌کند سالمندی
فی حد ذاته پدیده ناهنجاری است که باید با آن مبارزه کرد. در این خصوص هم مسئولان و هم کارشناسان و هم رسانه‌ها بد عمل می‌کنند. تیتر برخی روزنامه‌ها را ببینید: هشدار درباره رشد شمار سالمندان! انگار سالمندی، به خودی خود، یک ناهنجاری و جرم است!
طبیعتاً همه کسانی که به دلیل برخورداری از رشد شاخص‌های بهداشتی و درمانی و غیره، سنین میانسالی را می‌گذرانند وارد دوره سالمندی می‌شوند. آیا این درست است که برخی درباره رشد شمار سالمندان گونه‌ای حرف بزنند که انگار دارند درباره رشد اعتیاد یا ایدز حرف می‌زنند!؟ آیا این بی‌حرمتی به پدران و مادران و بزرگان نیست؟ این نیز از آفات سیاست زدگی است. کسانی که از رشد شمار سالمندان به عنوان هشدار یاد می‌کنند، به طرز غریبی می‌خواهند بگویند این به خاطر بی‌سیاستی‌های دولت‌های خاص در بی‌توجهی به افزایش جمعیت اتفاق افتاده، در حالی که این تحلیل از اساس غلط است.
اگر شمار نوزادان را افزایش دهیم و به تبع آن جمعیت گروه‌های سنی کودک و نوجوان افزایش یابد، «نسبت سالمندان به کل جامعه» کم می‌شود، نه شمار سالمندان. طبیعی است که کسانی که 65 سال پیش یا قبل‌تر به دنیا آمده‌اند و اکنون پای در دوران سالمندی می‌گذارند، ناپدید نمی‌شوند.
نکته آخر این‌که آنها که با اشتباهی فاحش، نسبت به پدیده سالمندی و افزایش شمار سالمندان هشدار(!) می‌دهند، باید بدانند که سالمندی به معنای تجمیع دانش و تجربیات انباشته بشر است. مگر نه این‌که تقریباً همه دانشمندان، علما و بخش کثیری از مدیران سیاسی و اعضای مجالس و مجامع تصمیم‌گیری کشور در زمره سالمندانند؟

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/57916/سرمقاله-اطلاعات--سالمندی-از-نگاهی-دیگر
بستن   چاپ