ایران پرسمان
بهانه‌های قرقاش
سه شنبه 21 آبان 1398 - 10:12:03
ایران پرسمان - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
نصرت‌الله تاجیک| شروطی که روز گذشته از زبان یکی از مقام‌های امارات برای توافق با ایران مطرح شد، موضعی است که بارها و بارها توسط گروهی از مقام‌های عربی در مورد رابطه با جمهوری اسلامی ایران، مطرح شده است. وزیر مشاور در امور خارجه امارات متحده عربی، در گذشته چندین بار ادعا کرده است که در توافق هسته‌ای با ایران باید مسائلی مانند برنامه موشکی ایران و موضوع ادعای دخالت ایران در کشورهای عربی هم در مذاکرات کشورهای 1+5 با جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار می‌گرفت. من تصور نمی‌کنم که مواضع انور قرقاش را بتوان موضع رسمی دولت امارات متحده عربی تلقی کرد. دست‌کم از علامت‌ها و سیگنال‌هایی که دولت امارات متحده عربی در ماه‌های اخیر فرستاده است، نمی‌توان چنین برداشت کرد. چنین موضع‌گیری‌هایی از لحاظ روش‌شناسی دیپلماسی محل ایراد هستند، چرا که برای آغاز روند مذاکرات شرط و شروطی تعیین می‌کنند. بعید می‌دانم ایران، با وجود تمام مشکلات اقتصادی، تحریم‌ها و انتقادهایی که در داخل کشور وجود دارد، جایگاه برتر را در مسائل منطقه‌ای دارد، حاضر به پذیرش شرط و شروطی برای گفت‌وگو با همسایگانش باشد. شرط و شروط و قیدهایی که انور قرقاش برای ایران مطرح می‌کند، مسائلی هستند که نمی‌تواند مبنای خوبی برای حل و فصل مسائل میان کشورهای منطقه باشد. اینکه مقام یک طرف ثالث ادعا کند که توافق ایران با طرف‌های دیگر کامل نیست، یک حرف غیرمنطقی است. هر طرفی نمی‌تواند ادعایی مطرح کند و بخواهد که گوشه‌ای از برجام را بگیرد و به نفع خود بکشد و متمم و مکملی به آن آویزان کند.
برجام محصول مذاکرات میان ایران و 1+5 بود و توافق حاصل از آن هم قراردادی میان ایران و طرف‌های آن مذاکرات بود. شرط دیگری که از سوی این مقام اماراتی مطرح شده است هم، خلط مبحث کردن است. او ضرورت حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای را در مذاکره میان ایران و کشورهای همسایه‌اش توضیح نمی‌دهد. چه لزومی دارد که ایران برای گفت‌وگو در مورد مسائل منطقه‌ای با همسایگانش، حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای را در مذاکرات بپذیرد؟ به نظر می‌رسد که چنین اظهارنظری به نوعی به مرگ گرفتن برای به تب راضی شدن باشد. شرط‌گذاری برای حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای در گفت‌وگوهای منطقه‌ای، در واقع برای این است که ایران را در موضع ضعف قرار دهد. باید مباحث منطقه را در درون منطقه حل کنیم. فرض کنیم موضع امارات این باشد که موارد دیگری مانند موشکی و عدم مداخله در کشورهای عربی را به برجام اضافه کنیم. در آن صورت آیا همین کشورها به ایران حق می‌دهند که در قرارداد تسلیحاتی این کشور با یک کشور غربی یا توافق امنیتی این کشور با طرف ثالث دخالت کند و خواهان اضافه کردن مواد، بندها و دستورکارهای دیگری به مذاکرات آنها باشد؟ شرط و شروط گذاشتن در مورد روابط کشورها با طرف‌های ثالث، عملا به معنای عدم تمایل برای مذاکره محسوب می‌شود. چه امارات و چه دیگر کشورهای منطقه در کنار ایران، باید در کنار هم ارزیابی کنند امنیت منطقه چه ملزوماتی دارد و بر اساس این ملزومات دغدغه‌های خودشان را مطرح کنند. دیپلماسی به معنای یافتن زمینه‌های مشترک و شناسایی اختلافات است و تلاش برای کمتر کردن اختلافات با تکیه بر زمینه‌های همکاری مشترک. در چنین شرایطی کشاندن پای قدرت‌های فرامنطقه‌ای و طرف‌های ثالث، کمکی به حل مسائل و اختلافات نمی‌کند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور قدرتمند و دارای سابقه تاریخی طولانی که طول مرزهایش با همسایگان به اندازه مجموع مرزهای هر 6 کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس است، بیش از هر چیز دنبال این است که ثبات و امنیت در منطقه حاکم باشد. همه مقام‌های جمهوری اسلامی ایران، در این زمینه با انور قرقاش اتفاق نظر دارند که تنش در منطقه به نفع هیچ‌کس نیست، اما واقعیت این است که آسیب‌پذیری کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به تنش در منطقه بیشتر است. آنها نباید تصور کنند که تنش در منطقه فقط به ایران آسیب می‌رساند، بلکه تنش در منطقه به همه آسیب می‌رساند و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بیش از ایران از آن متضرر می‌شوند. کاهش تنش در منطقه، خواست مشترک همه طرفین است، خواست مشترکی که شاید خواست طرف‌های ثالث خارج از منطقه نباشد. لازم است که برای کاهش تنش، کشورهای منطقه‌ای دست به کار شوند و اولین گام در این مسیر پیدا کردن نقاط اشتراک و اتفاق نظر است، نه برجسته کردن نقاط تفاوت و اختلاف نظر. به گمان من بهترین راه برای افزایش همکاری‌ها در منطقه، ایجاد منافع مشترک اقتصادی است، در اولین گام، کشورهای منطقه باید بتوانند در چند مگاپروژه اقتصادی با یکدیگر وارد همکاری شوند تا درهم‌تنیدگی اقتصادی و مالی میان کشورها افزایش پیدا کند و یک فرآیند اقدامات اعتمادساز میان کشورها آغاز شود تا با گام‌های کوچک بتوان به مرور زمان مشکلات بزرگ‌تر را حل و فصل کرد. اگر ایران خواهان گفت‌وگو با کشورهای منطقه است، به این دلیل بود که باور داریم قدرت‌های خارجی از حل و فصل مسائل منطقه ناتوانند. اگر قرار بود که ایران مشکلات منطقه و اختلاف‌نظرها با کشورهای منطقه را در گفت‌وگو با کشورهای ثالث و قدرت‌های جهانی حل و فصل می‌کرد، اصولا لزومی نداشت پیشنهادی برای گفت‌وگو با کشورهای منطقه مطرح کند. اگر قرار باشد که غربی‌ها به نیابت از کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس برای مسائل منطقه تصمیم بگیرند، دیگر چه نیازی وجود دارد که گفت‌وگوی مستقیمی میان طرف‌ها شکل بگیرد؟ بهانه‌جویی‌هایی مانند نگرانی از دخالت ایران در امورداخلی کشورهای عربی، یک بهانه نخ نما و کهنه است. بعد از نزدیک به 5 سال جنگ امارات متحده عربی و عربستان سعودی در یمن، این واقعیت مشخص شده است که عامل ناامنی و تنش در منطقه، ایران نیست، بلکه عملکرد اشتباه و دخالت بی‌جای خود این کشورها در مسائل همسایگان‌شان است که باعث تنش، ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه می‌شود.

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/68305/بهانه‌های-قرقاش
بستن   چاپ