شاعرانه/ سوزی مرا پژمرده کرد و در خزان انداخت
دوشنبه 18 آذر 1398 - 19:59:00
|
|
ایران پرسمان - آخرین خبر / سوزی مرا پژمرده کرد و در خزان انداخت بادی مرا آورد این سوی جهان انداخت برداشت، لمسم کرد، بیش از اشتیاقم بود ترسی که در من آن نگاه مهربان انداخت حسی به من میگفت: ای دیوانه! از چشمش انداخت هر کس را که روزی در گمان انداخت شاعر شدم تا چند سطری از تو بنویسم تقدیر مارا در دهان این و آن انداخت شاخه نباتت خواندم و حافظ تو را دزدید بی معرفت اسم تو را بر هر زبان انداخت پیشم نشستی تا بنوشی قهوهی داغی آن را هم این پرت و پلاها از دهان انداخت مهدی فرجی چمدان معطل
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/76122/شاعرانه--سوزی-مرا-پژمرده-کرد-و-در-خزان-انداخت
|