ایران پرسمان
شاعرانه/ چشمان تو رنگ آب بودند
سه شنبه 19 آذر 1398 - 11:29:32
ایران پرسمان - آخرین خبر / یک روز بلند آفتابی
در آبی بی‌کران دریا
امواج ترا به من رساندند
امواج ترانه بار تنها
چشمان تو رنگ آب بودند
آندم که ترا در آب دیدم
در غربت آن جهان بی شکل
گوئی که ترا به خواب دیدم
از تو تا من سکوت و حیرت
از من تا تو نگاه و تردید
ما را می‌خواند مرغی از دور
می خواند به باغ سبز خورشید
در ما تب تند بوسه می‌سوخت
ما تشنه خون شور بودیم
در زورق آب‌های لرزان
بازیچه‌ی عطر و نور بودیم
می‌زد، می‌زد، درون دریا
از دلهره‌ی فرو کشیدن
امواج ، امواج ناشکیبا
در طغیان بهم رسیدن
یک لحظه تمام آسمان را
در هاله‌ئی از بلور دیدم
خود را و ترا و زندگی را
در دایره‌های نور دیدم
گوئی که نسیم داغ دوزخ
پیچید میان گیسوانم
چون قطره ئی از طلای سوزان
عشق تو چکید بر لبانم
آنگاه ز دوردست دریا
امواج بسوی ما خزیدند
بی‌آنکه مرا بخویش آرند
آرام ترا فرو کشیدند
پنداشتم آن زمان که رازیست
در زاری و های‌های دریا
شاید که مرا بخویش می‌خواند
در غربت خود، خدای دریا
فروغ فرخ‌زاد

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/76271/شاعرانه--چشمان-تو-رنگ-آب-بودند
بستن   چاپ