سرمقاله اعتماد/ NPT و حق قانونی ایران
سه شنبه 1 بهمن 1398 - 09:11:19
|
|
ایران پرسمان - اعتماد / « NPT و حق قانونی ایران » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته مهدی ذاکریان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: اظـهارنظر دیـروز محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در مورد بررسی خروج از پیمان عدم اشاعه هستهای (NPT) نه فقط خطاب به بازیگران سیاسی داخلی ایران، بلکه خطاب به همه دولتهای طرف برجام، پژوهشگران، حقوقدانان و آگاهان سیاسی جهان بود. جمهوری اسلامی ایران در طول 16 سال گذشته، به صورت مستمر حسننیت و ارادهاش را برای همکاری در چارچوب پیمان عدم اشاعه عملا نشان داده است. زمانی که دو دهه پیش، در دولت اصلاحات، ایران با بهانهجوییهای بینالمللی در مورد برنامه هستهایاش مواجه شد، در پاریس، برلین و نهایتا سعدآباد حسننیت خود را نشان داد و عملا با تعدادی از قدرتهای بینالمللی برای عبور از این جنجالها و پروندهسازیها، به توافق رسید. اما دولت ایالات متحده امریکا از همان زمان کارشکنی و سوءنیت در برابر برنامه هستهای ایران را آغاز کرده است. همین عهدشکنیها و سوءنیتها بود که باعث شد در دولت بعدی، دولت مهرورزی، پلمبها فسخ، دوربینها جمع و بازرسیها کمتر شدند. در این دوران جمهوری اسلامی ایران، باز هم با حسننیت در اجرای کامل پیمان عدم اشاعه (NPT) اولویت خود را به جای اقناع طرفهای خارجی، بر تامین نیازهای هستهای براساس ارزیابی داخلی قرار داد. این اقدامات ایران، از سوی طرفهای دیگر با واکنشهایی از جمله صدور قطعنامههای شورای امنیت مواجه شد. اما این قطعنامهها عملا نه جلوی توسعه برنامه هستهای ایران را گرفت نه باعث توقف آن شد. نه سطح غنیسازی پایین آمد، نه تعداد سانتریفیوژها کمتر شد و نظارت و بازدیدهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش یافت یا امکان بازرسیهای سرزده فراهم شد. در دولت تدبیر و امید، رییسجمهور اسلامی ایران، مبنا را بر تنشزدایی، مبارزه با افراطیگری و سیاست خارجی مبتنی بر تعامل قرار داد. در راستای همین سیاستها هم محمدجواد ظریف در مقام وزیر امورخارجه، اولویت خود را تعامل با کشورهای جهان برای نشان دادن حسننیت ایران در برنامه هستهای صلحآمیزش قرار داد. مذاکرات سخت و فشردهای در این زمینه انجام شد و نهایتا سال 2015 به توافق برجام منتهی شد. از زمان اعلام این توافق و اجراییشدن آن، جمهوری اسلامی ایران تا ماه مه سال گذشته میلادی (اردیبهشت امسال) بند به بند و مو به مو مفاد برجام را اجرا کرد. اجرای تعهدات ایرانی در حالی بود که همزمان با ایران، طرفهای مقابل بند به بند و مو به مو مفاد این توافق را نقض میکردند، اروپاییها در همان زمان که ایران همه تعهدات خود را با دقت تمام اجرا میکرد، بیتوجه به تعهدات گستردهای که داده بودند، هیچ گام عمدهای در راستای اجرای تعهداتشان برنداشتند، امریکاییها هم که عملا از همان ابتدا در حال نقض عهد بودند و حتی در دوران اوباما هم هیچیک از تعهدات خود را براساس این توافق اجرایی نکردند. در برجام، به عنوان متن ضمیمه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهرغم تمام تلاشهایی که از سوی گروهی از کشورها از جمله عربستان سعودی، مصر، اسراییل، امارات متحده عربی و اردن انجام شد، همه کشورهای جهان موظف شدهبودند روابط مسالمتجویانه و همکاری را با ایران آغاز کنند. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده امریکا، عملا سنگاندازیها و رایزنیهای ضدایرانی به نتیجه رسید و واشنگتن تلاش برای فروپاشی برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد را آغاز کرد. ایران با اقداماتی که در یک سال و نیم اخیر انجام شده، عملا از تمامی منافع برجام محروم شده است. برجام بدون تردید، نقشه راهی برای تضمین اجرای اهداف عدم اشاعه هستهای بود، توافقی برای اطمینان بینالمللی از اجرای مفاد انپیتی توسط ایران. زمانی که ایران از منافع اجرای دقیق و صحیح پیمان عدماشاعه برخوردار نشود، تهران هم حق دارد براساس مسیر حقوقی پیشبینی شده در NPT از این توافق خارج شود. این حق در پیمان برای کشورهای عضو محفوظ شمرده شده است. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده تحت راستیآزمایی قرار گرفته است که برنامه هستهای صلحآمیزی را دنبال میکند. برنامه هستهای ایران برخلاف برنامه هستهای اسراییل ماهیتی صلحآمیز دارد. اسراییل نه تنها انواع سلاحهای کشتار جمعی، از جمله سلاحهای هستهای را طراحی، تولید و انباشت کرده، بلکه مدیر کل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم اعلام کرده است که نیروگاه دیمونای اسراییل، با هدف تولید مواد هستهای مورد نیاز برای استفاده در تولید سلاحهای هستهای فعالیت میکند. چنین عملکردی فقط نقض پیمانهای بینالمللی نیست، بلکه تهدید صلح و امنیت بینالمللی است. وقتی از اسراییل حرف میزنیم از موجودیتی حرف میزنیم که از زمان تاسیس به صورت دایم با همسایگانش در حال جنگ بود، جلوی تاسیس کشور فلسطین را گرفته است، بخشی از خاک سوریه را تحت اشغال خود دارد، نوار غزه را تحت محاصره قرار داده است، از سال 1967 تاکنون، به مدت 52 سال است که نه تنها کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی را تحت اشغال خود دارد بلکه به صورت مستمر با تغییر ترکیب جمعیت، شهرکسازی و ورود ساکنان جدید به این منطقه در حال نقض آشکار تمام کنوانسیونهای جهانی است، علاوه بر اینها سلاحهای کشتار جمعی تولید میکند و کلاهکهای هستهای و برنامه هستهای غیرصلحآمیز است. از مسائل مضحک و طنزآمیز تاریخ این است که بسیاری از متحدان و دوستان اسراییل هستند که ایران را به دلیل اجرای دقیق تعهداتش مورد انتقاد قرار میدهند. این دوستان و متحدان اسراییل به جای تحت فشار قرار دادن ایران، باید دنبال اصلاح و تغییر دولت متحد و دوست خودشان باشند. جمهوری اسلامی ایران، همواره خواهان تبدیل منطقه خاورمیانه به مناطق عاری از سلاح هستهای شده است، باید دقت کرد که چه کسانی همواره با این طرح مخالفت میکنند؟ چه کسانی نسبت به راستیآزمایی و نظارت بر خالی بودن منطقه از سلاح هستهای حساسیت دارند؟ من قطعا از عضویت ایران در مجامع و نهادهای بینالمللی و کنوانسیونها حمایت میکنم، اما صرف شنیده شدن صدای ایران و حق رای در یک سازمان یا نهاد، در صورتیکه هیچیک از منافع ملی ایران تامین نشود بلکه به خاطر اجرای مقررات آن مورد تنبیه، تهدید و ترور اقتصادی قرار گیرد، ضرورتی ندارد، به ویژه اگر حق قانونی برای کشور وجود داشته باشد که بدون مشکل حقوقی از این پیمان خارج شود.
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/94328/سرمقاله-اعتماد--NPT-و-حق-قانونی-ایران
|