داستان کوتاه/ تاکسی نوشت
دوشنبه 7 بهمن 1398 - 14:49:55
|
|
ایران پرسمان - داستان کوتاه/ تاکسی نوشت سایز متن الف الف لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6015406 ٥٨ ٠ آخرین خبر / نکند حق با او بوده است؟ بعد از حدود ١١ سال به طور خیلی اتفاقی دیدمش. ١١ سال مدام هر روز و هر شب به او فکر کرده بودم، بیاینکه هیچ ردی یا نشانی از او پیدا کنم و حالا یکمرتبه از جلوی تاکسی رد شد. به راننده گفتم: «لطفا نگه دارید... آقا نگه دارید... من همین جا پیاده میشم... نگه دارید...» اما راننده هیچ توجهی نکرد. سرم را از پنجره بیرون بردم و صدایش کردم، چندین بار، ولی صدایم را نشنید. خواستم خودم را از تاکسی بیرون بیندازم ولی در باز نشد و تاکسی رفت و دور شد. زنی که عقب تاکسی نشسته بود، پرسید: «این خانمی که رد شد رو میشناختید؟» گفتم: «بله.» گفت: «پس چرا هرچی صدایتان کرد و دست تکان داد جوابی ندادید؟»
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/96687/داستان-کوتاه--تاکسی-نوشت
|