دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴
اقتصاد روز

ربیعی: ایران پس از جنگ، به‌طور قطع سیاست اجتماعی متفاوتی می‌طلبد

ربیعی: ایران پس از جنگ، به‌طور قطع سیاست اجتماعی متفاوتی می‌طلبد
ایران پرسمان - انتخاب / این یک دروغ بزرگ بود که گفتند اسرائیل آمدیم تا رژیم را از بین ببریم. هیچ جنگی در تاریخ برای از میان بردن هیچ رژیمی شکل نگرفته است. بنابراین، این یک ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - انتخاب / این یک دروغ بزرگ بود که گفتند اسرائیل آمدیم تا رژیم را از بین ببریم. هیچ جنگی در تاریخ برای از میان بردن هیچ رژیمی شکل نگرفته است. بنابراین، این یک دروغ تاریخی است. به باور من، هدف جنگ، تنها ایران و مردم ایران بودند.
علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: «به بهانه سخنرانی در خصوص « تهران پس از جنگ»، چند نکته قابل تامل را مرور کردم*:
این نخستین جنگی بود که نه از مرزهای کشور، بلکه از پایتخت شروع شد. در واقع، شاید بیش از 90٪ جنگ در تهران جریان داشت.
جنگی که از مرز آغاز نشد، بلکه با تهاجم به مرکز کشور، جامعه و نهادها را غافلگیر کرد، به گونه‌ای که حتی نهادهای نظامی هم واکنش خود را به شکل تأخیری نشان دادند.
بازار


این جنگ از نوعی دیگر و متفاوت بود: «جنگی هوشمند»، نه کلاسیک.
در گذشته، ما جنگ‌های کلاسیک داشتیم؛ جنگ‌های به‌اصطلاح " alt="ایران پرسمان" width="100%" />

در دوره‌ای دیگر با ظهور فناوری، نوعی از جنگ‌ها بر پایه تکنولوژی شکل گرفت که در آن نیروی انسانی نقش کمتری داشت و متکی بر زیردریایی‌ و جنگ‌های هوایی موسوم "جنگ ستارگان" بود.
اما جنگ اخیر، جنگ انسان‌محور نبود؛ جنگی بود مدرن، حتی شاید پسا‌مدرن؛ شاید باید گفت:"جنگ‌های فضایی با هوش مصنوعی و زیرساخت های دیجیتال".
جنگی متکی بر شاهراه‌های اطلاعاتی و بر پایهٔ هوش مصنوعی که در نتیجهٔ آن نقش انسان در میدان، کم‌رنگ‌تر اما تأثیر ذهنی بسیار شدیدتر بود.
خصوصیت مهم‌تر این جنگ، آن است که هدف اصلی آن "مردم" بودند. با این تصور که کنش‌های مردم تهران، اهداف متجاوزین را تکمیل می‌کند.
این یک دروغ بزرگ بود که گفتند آمدیم تا رژیم را از بین ببریم. هیچ جنگی در تاریخ برای از میان بردن هیچ رژیمی شکل نگرفته است.
مغول‌ها به ایران نیامدند که رژیم را عوض کنند؛ بلکه چند صد سال ماندند و غارت کردند. اسکندر هم نیامد رژیم را عوض کند؛ می‌ماند، می‌سوزاند، و می‌رفت.
برعکس، نوعی ملی‌گراییِ تازه _نه از نوع ملی‌گرایی کلاسیک_ در جامعه شکل گرفت. این نوع ملی‌گرایی امروز در میان شهروندان، نیازمند مطالعه است که من آن را ملی‌گرایی متفاوت می‌نامم.
با توجه به این نکته که اگر همانگونه که در مواضع و رسانه‌های رسمی اعلام می‌شود هدف این جنگ، مردم بوده‌اند، این سوال مطرح می‌شود که پس از پایان جنگ، چه اقداماتی برای حفظ این انسجام و مقاومت ذهنی اتخاذ شده است؟ سیاست اجتماعیِ مناسب برای ایرانیان به‌خصوص شهروندان تهران چگونه باید باشد؟
به عنوان نمونه، در خصوص مسئلهٔ اینترنت، در حالی‌که 85٪ مردم ایران از فیلترشکن استفاده می‌کنند، ناامنی از پلتفرم‌های داخلی حتی بیشتر رخ داده است.
این چه سیاستی است که هم مردم را ناراضی می‌کند و هم حافظ امنیت نیست؟
من به جد معتقدم ایران، تهران و شهرهای پس از جنگ، به‌طور قطع، سیاست اجتماعیِ متفاوتی می‌طلبند.
ایران و تهران، نیازمند سیاست‌های نوین هستند‌. علم مدیریت بحران به ما می‌آموزد با سیاست‌های پیش از بحران، نمی‌توان با جامعه بحران زده مواجه شد. علاوه بر آن، نیازمند سیاست‌های اجتماعی متناسب، سیاست‌های فرهنگی به دور از تنش‌زایی با اولویت حل مسائل زندگی روزمره مردم هستیم. 
با نشان چشم‌انداز به دنبال افق‌گشایی باشیم. این نیاز جامعه است که از میان این تلخی‌ها، باید روزنه‌هایی باز کرد.


نظرات شما