ایران پرسمان

آخرين مطالب

چرا شهید خرازی تا اسم شلمچه را آورد، صدای اعتراض همه بلند شد! دانش و فناوری

چرا شهید خرازی تا اسم شلمچه را آورد، صدای اعتراض همه بلند شد!
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - مشرق / هاروارد تیچار از مقامات نظامی پنتاگون ، می‌گوید: "رابطه ما فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود. ما به عراق هر چه را که لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم. ما تمام آسیب‌پذیری هایشان در خطوط دفاعی را تشخیص دادیم و مطلعشان کردیم. می‌دانستیم اگر این کار را نمی‌کردیم، ارتش ایران تا بغداد پیش می‌رفت." همین دو سه خط می‌تواند یک شروع باشد برای یک عملیات بزرگ و طولانی آن هم در یک محل محدود. عملیات کربلای 5 از نوزدهم دی ماه در منطقه عمومی شلمچه شروع شد و تا دوم اسفند ادامه پیدا کرد ...
یکی از فرماندهان نام آشنا حسین خرازی بود که هشت اسفند 1365 به شهادت رسید...
دو سه روز بعد از توقف عملیات کربلای 4، به دستور حسین خرازی همه فرمانده گردان‌ها در سنگر فرماندهی جمع شدند. شکست در عملیات، روحیه ها را به شدت تضعیف کرده بود. اکثر بچه ها دل و دماغ نداشتند و همه منتظر بودند، حسین اجازه مرخصی را به مسئولین گردان‌ها صادر کند. بر خلاف بقیه، حسین "بسم الله" اش را خیلی با انرژی گفت.
ابتدا یادی از شهدای عملیات کرد و ادامه داد: امروز به اتفاق همه فرمانده لشکرها، توی قرارگاه با آقای هاشمی رفسنجانی جلسه داشتیم و ایشون امر کرد که باید بریم توی شلمچه عملیات کنیم.
تا اسم شلمچه آمد، صدای اعتراض همه بلند شد. عراق در شلمچه آب انداخته و با انواع موانع از شلمچه دژی نفوذناپذیر ساخته بود.
حرف این بود که چرا حسین زیر بار عملیات در شلمچه رفته است. بچه‌ها همه حرف‌هایشان را که زدند، حسین گفت: خب، حالا حرف‌هاتون رو زدید، گوش کنید ببینید چی می‌خوام بهتون بگم، این‌عملیات با عملیات‌های قبلی کاملا فرق داره و فرقش هم اینه که این‌عملیات دستور ولایته! آقای هاشمی رفسنجانی، نماینده امام و فرمانده جنگ هستن. ایشون امر کرده باید در شلمچه عملیات کنید. دوباره سر و صداها بلند شد که نمی‌شود در شلمچه جنگید!
حسین گفت: همینه که بهتون گفتم! این دستور ولایته، هر کس آمادگی داره بمونه و هرکسی نداره همی الان بره اصفهان و خداحافظ. هر کی عاشوراییه بمونه، ما میخواییم اینجا عاشورا به پا کنیم. این را که گفت گریه‌اش گرفت و دیگر نتوانست صحبت کند . اعتراض تبدیل به اطاعت شد و همه لبیک گفتند.
شلمچه دژ اسطوره‌ای!
عراقی‌ها شلمچه را که مقابل بصره بود با موانع بسیاری پوشانده بودند و به آن دژ اسطوره‌ای می‌گفتند. صدام به ایران حمله کرد تا خوزستان را بگیرد، ولی خیلی زود مجبور شد در شلمچه‌ش دژ بسازد تا از بصره دفاع کند.

ایران پرسمان

میدان‌های مین، هر نوع مانع نظامی، خاک ریز، تونل و هر چه بتوان با آن جلوی پیش روی نیروی های زمینی ایران را گرفت در شلمچه به کار بردند. طراحان شرق و غرب پیچیده ترین طرح هایشان را در شلمچه اجرا کردند و همه نوع آتش بار سبک و سنگین کار گذاشتند تا از موانع محافظت کنند. شلمچه به رغم مساحت کمش نقطه‌ای استراتژیگ و تاثیرگذار در جنگ و نزدیک ترین راه بصره بود و اتفاقات بسیاری در این سرزمین کم وسعت اتفاق افتاد. بسیاری از رزمندگان جنگ در شلمچه را تجربه کرده اند.
منطقه عمومی شرق بصره در دوران جنگ همیشه اهمیت سیاسی و نظامی ویژه ای داشت و نزد فرماندهان و برنامه‌ریزان جنگ از مهم‌ترین مناطق عملیاتی جبهه ها بود. سال های ابتدایی جنگ، تا قبل از آزادی خرمشهر، بارِ رسانه ای جنگ بر خرمشهر متمرکز بود و پس از آن بر شلمچه.
از خدا خواستم در جا شهید بشم
اما نحوه شهادت این فرمانده جانباز از زبان احمد موسوی این طور بیان شده است:
نزدیک صبح حسین از قرارگاه آمد و به ما گفت: آماده باشید، باید فردا شب عملیات کنیم. صحبت‌هایی که در قرارگاه رد و بدل شده بود را عنوان کرد و بعد حرف‌هایی زد که برای ما تازگی داشت و تا آن موقع، حداقل جلوی ما از این حرفها نزده بود.
می گفت: دیگه از خدا خواستم شهید بشم. اصلا هم دوست ندارم مجروح شم. از خود خدا خواستم درجا شهید بشم. چون نزدیک وضع حمل خانمش بود، در این باره گفت: اسم بچه‌مو هم گفتم، به شما هم میگم، اسمش رو مهدی بذارید. بعد نماز را خواند و خوابید.
حدود ساعت 9:30 صبح از خط بی سیم زدند و گفتند: بچه‌ها اینجا صبحونه می‌خوان. حسین همون طور که دراز کشیده بود، پرسید: مگه برای بچه های خط صبحونه نبردید؟ مسئول تدارکات گفت: چرا فرستادیم. اما آتیش زیاد بود، ماشین رو زدند.
حسین گفت: بگید یه ماشین دیگه آماده کنند، هر موقع خواست بره، منو خبر کنید، کارش دارم. این بار تصمیم گرفتیم صبحانه را با ماشین پی ام پی که امنیت بیشتری دارد، به خط بفرستیم. نیم ساعت طول کشید تا ماشین دوم آمد. یک نفر آمد دم سنگر و گفت: ماشین صبحونه اومد. حسین بلند شد که برود، به او گفتیم: اگه کاری هست بگو ما بهش میگیم. بیرون گلوله بارونه.
گفت: نه خودم باهاش کار دارم. از سنگر زد بیرون و ما سه چهارنفر هم دنبالش راه افتادیم. ماشین حدود 20-30 قدم با سنگر فاصله داشت. راننده ماشین تا حسین را دید، پیاده شد، بغلش کرد و همدیگر را بوسیدند.من در فاصله یک متری آنها بودم.
حسین به راننده گفت: اگه می ترسی بیای، من خودم بشینم پشت فرمون! راننده گفت: نه این حرف ها چیه حاج حسین؟ در همین حین، گلوله‌ای به فاصله یک متری حسین به زمین خورد و او بلافاصله روی زمین افتاد. رفتیم بالای سرش. درجا شهید شده بود. یک ترکش از پشت به قلبش خورده بود و ترکش ریزی هم به فکش. طوری آرام گرفته بود که انگار 50 سال است خوابیده. به راننده هم چند ترکش خورد که فردای آن روز به شهادت رسید.
منابع:
زندگی با فرمانده، علی اکبر مزدآبادی

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/261946/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

سایه‌روشن سهام سرخابی‌ها

رونمایی از نخستین موتور بنزینی شش سیلندر ایرانی

دیدار چهره به چهره مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل با جامعه معظم ایثارگری

حکمت/ آنچه سبب خواری شخص خواهد شد

داستانک/ گریه بر شهید

بارش باران در ایستگاه متروی تازه افتتاح شده استانبول!

نانوگرافن پروانه‌ای برای استفاده در حوزه کوانتومی ساخته شد

از زر و سیم جهان پاس نظر باید داشت

آذری جهرمی: در سیاست‌های ضد اینترنت تجدیدنظر کنید

نامه وزیر دفاع به قالیباف

فضاسازی تبلیغی پارلمان اروپا علیه عملیات «وعده صادق»

بیشترین هزینه‌های نظامی جهان در سال 2023

روسیه از حضور بیش از 3000 مزدور خارجی در جنگ اوکراین خبر داد

بایدن لایحه ممنوعیت «تیک‌تاک» را امضا کرد

لوکاشنکو: غربی‌ها برای کنترل اوکراین، آن را به معتاد پول و سلاح تبدیل کرده‌اند

زمان حراج بعدی شمش طلا مشخص شد

تزریق ٥٠٠٠ میلیارد ریال نقدینگی به بورس انرژی

پیش‌بینی جدید درباره قیمت طلا و سکه در بازار

نخستین برات الکترونیکی صادر شد

دلایل کاهش تمایل شرکت‌ها برای ورود به بورس

فتوای جهاد او انگلیسی‌ها را از خاک ایران خارج کرد!

حمله دلفین‌ها به گله موتوماهیان

ظهر بارانی در حرم مطهر رضوی

تولد عجیب‌ترین توله سگ دنیا که همه را حیرت‌زده کرد

فرار خنده دار کروکودیل از رویارویی با سگ

موفقیت ایران در ساخت موتور بنزینی 6 سیلندر

تست موفق اولین موتور 6سیلندر ایرانی

شعر زیبای میلاد عرفان پور درباره عملیات وعده صادق

عبدی: جذب حمایت داخلی از حمله به اسرائیل با برخورد با زنان در خیابان‌ها، تعارض دارد

تیپ متفاوت محسن رضایی و لاریجانی در یک عکس زیرخاکی

نگرانی امیرعبداللهیان از سرکوب دانشجویان آمریکایی

نگرانی آمریکایی‌ها: بایدن در دوره دوم ریاست‌جمهوری می‌میرد

درخواست اتحادیه عرب برای اجرای قطعنامه آتش‌بس غزه

تبدیل 400 هزار مجوز کاغذی به شناسه یکتا

بانک مرکزی: رشد نقدینگی تحت کنترل است

استاندار ایلام: از عملکرد اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان رضایت داریم

ویدیویی بامزه و پربازدید از متهم اصلی کرونا

صخره‌نوردیِ بی‌نظیر کَل و بزهای کوهی در طالقان

محصولاتی که ما مصرف می کنیم تو طبیعت به چه شکل بودند؟

کلیپی زیبا از شگفت انگیزترین آبشارهای جهان

تشخیص سرطان از یک قطره خون طی چند دقیقه

دنیای مد به روایت «حسنا و ملکه‌های رنگی»

امیر آشتیانی برای شرکت در اجلاس وزرای دفاع شانگهای به قزاقستان سفر کرد

زهره الهیان: از اقدام پلیس برای اجرای طرح «نور» حمایت می‌کنیم

حمایت بیش از هزار استاد حوزه علمیه قم از اجرای طرح «نور» در زمینه حجاب

سخنگوی دولت روحانی: وقتی خودتان تیک آبی و خاکستری می‌گیرید، بستن فضای مجازی چه خاصیتی دارد؟

واکنش انگلیس به کشف گورهای دسته‌جمعی در نوار غزه

شمار شهدای نوار غزه به 34 هزار و 305 نفر رسید؛ شهادت 141 خبرنگار

دستگیری گسترده دانشجویان دانشگاه کلمبیا توسط پلیس نیویورک

تشدید اختلافات داخلی در اسرائیل؛ وزیر دارایی خواهان برکناری فرمانده ارتش شد