نسخه پیچی به جای پاسخگویی
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
جریان اصلاحطلب و منتسبان به آن، هراس عجیبی از چهرههای موجه جریان انقلابی دارند؛ بر اساس همین واهمه نیز به هر مستمسکی دست میزنند تا وجهه این چهرهها نزد مردم ضایع شود. این روند با نزدیکشدن به انتخابات ریاستجمهوری شدت بیشتری به خود گرفته است؛ کار حتی به جایی رسیده که برای حضور یا عدمحضور چهرههای انقلابی در انتخابات نسخه میپیچند و دست به تجویز باید و نباید میزنند.
اصلاحطلبان که با فرسایش نیروی کارآمد از یکسو و بیاعتباری نزد بدنه اجتماعی خود از سوی دیگر مواجهند، تنها راه موفقیت در انتخابات 1400 را در تخریب چهرههای موجه انقلابی میجویند. اصلاحاتیها از هر فرصتی برای ارائه تصویری خلاف واقع از رقیب خود به مردم سوءاستفاده میکنند. فعالیت جریان اصلاحات صرفا به ارائه تصویر خلاف واقع از چهرههای کارآمد بسنده نبوده بلکه با زبانی آمرانه، نسبت به نوع کنش سیاسی ایشان باید و نباید هم میکنند. مسیح مهاجری، مدیرمسوول روزنامه جمهوری اسلامی چندی پیش در یادداشتی، حضور معممان و نظامیان در مسند قوه اجرایی کشور را به صلاح ندانست و خواهان کنارهگیری این دو قشر از انتخابات پیش رو شد؛ سخنی که با توجه به تحلیل و تصویرسازی ماههای اخیر اصلاحطلبان، در فحوای خود دو چهره موجه انقلابی را نشانه داشت. مهاجری در یادداشت خود با تاکید بر اینکه «شرایط کشور اکنون بهگونهای است که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست»، مدعی شد: در حال حاضر، مسوولیتهای حساسی همچون تأمین نان و آب و امنیت و اطلاعات کشور که مستقیما با زندگی روزمره مردم سروکار دارند برعهده افراد معمم است؛ حتی اگر کسانی معتقد باشند که روحانیت باید چنین مسوولیتهایی را برعهده داشته باشد، خوب است بپذیرند برای مدتی این مسوولیتها به افراد غیر روحانی واگذار شوند تا آنها نیز ظرفیتها و تواناییهای خود را نشان بدهند. او در همینباره با اشاره غیرمستقیم به ابراهیم رییسی تصریح کرد: سید معمم دیگری که زمزمه ورود او به این انتخابات به گوش میرسد نیز بهتر است وارد این عرصه نشود. مهاجری در بخش دیگری از وجیزه خود با تاکید بر اینکه «کنار رفتن روحانیون از صحنه انتخابات ریاست جمهوری 1400 به معنای واگذار کردن آن به نظامیان نیست»، اضافه کرد: نظامیان نیز تخصص دیگری دارند که تناسبی با مدیریت سیاسی-اجرایی کشور ندارد. اولا امام، نظامیان را به صورت مطلق از ورود به سیاست و انتخابات منع کردند و این منع، محدود به زمان و مکان و شرایط خاصی نیست. ثانیا حتی اگر ایشان هم منع نفرموده بودند، اصولا روحیه نظامیگری با مسوولیت و مدیریت سیاسی و اجرایی سازگاری ندارد. در این زمینه، تفاوتی میان نظامیان فعلی و کسانی که برای رییسجمهور شدن، شغل نظامی گری را کنار بگذارند و وانمود کنند که نظامی نیستند نیز وجود ندارد. مهمتر اینکه نظامیان اگر قدرت سیاسی را در دست بگیرند، آن را رها نخواهند کرد.
نامزدتراشی برای جریان انقلابی
اظهارنظر مهاجری مبنی بر اینکه روحانیون و نظامیان نباید در عرصه انتخابات حضور داشته باشند، در واقع اشارهای غیرمستقیم به حجتالاسلام ابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف است که اصلاحطلبان در اظهارات و تحلیلهای خود بسیار تلاش میکنند این دو را با هدف ایجاد گسست و انشقاق میان نیروهای اصولگرایی، نامزد بالقوه جریان انقلابی برای انتخابات 1400 نشان بدهند. پیشتر نیز اصلاحطلبان، اقدام نمایندگان مجلس برای اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را تلاشی برای دوختن ردای ریاستجمهوری بر تن قالیباف ارزیابی کرده بودند و مدعی شدند که مجلس با این اقدام قصد دارد همه رقبای بالقوه و بالفعل قالیباف را از صحنه رقابت بتاراند و ریاست پارلمان را از بهارستان راهی پاستور کند. این ادعاها در حالی بود که شخص قالیباف و سایر نمایندگان مجلس، هدف اصلی از ارائه طرح اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را نظم و نسقبخشیدن به وضعیت بیقاعده کنونی که همگان خود را برای این جایگاه مهم واجد لیاقت میدانند، ارزیابی کرده بودند. حتی خود قالیباف تاکید کرد که نباید رقابت در انتخابات محدود شود.
فوبیا از قالیباف و دلنگرانی بابت نامزدی احتمالی او، اصلاحطلبان را بر آن داشت تا پا به پای او هر جا میرفت، دست به تخریب او بزنند که اوج آن در سفر به روسیه هویدا شد. علاوه بر این، اصلاحطلبان هر حرکت و رفتار و کنش قالیباف را سیاسی و معطوف به انتخابات آینده ارزیابی میکنند و مدعی هستند که تولید مفاهیمی نظیر«نظارت میدانی» یا اقداماتی نظیر سفرهای استانی قالیباف، تماما در خدمت ایده حضور در انتخابات و افزایش شانس پیروزی در آوردگاه 28 خرداد است. با این حال،خبر نامزدنشدن قالیباف در انتخابات به نقل از پیرهادی که استنباط او از رفتار رییس مجلس بود، آمادگی او برای حرکت در جهت همگرایی جریان انقلابی اعلام شد، غوغاسالاران اصلاحطلب را قدری آرام کرد و بر آن داشت تا اطلاع ثانوی، قدری از تخریب رییس مجلس دست بشویند.
در عین حال، باید و نباید کردن مسیح مهاجری برای نامزدنشدن برخی اقشار از جمله معممان، نشان از این دارد که اصلاحطلبان همچنان از نامزدی اصولگرایان شاخص، تا چه اندازه بیمناک هستند؛ این در شرایطی است که بنابر گفته اسماعیلی، سخنگوی قوهقضاییه، رییسی هیچ برنامهای برای حضور در انتخابات ندارد و چندی پیش نیز رییسی، به دعوت برای حضور در گعده انتخاباتی تعدادی از نمایندگان خبرگان، رسما و صراحتا پاسخ منفی داد.
بعد از 31 سال تازه یادشان افتاده...
مسیح مهاجری، از جمله نیروهای اصلی حامی ریاست جمهوری چهره های معممینی نظیر مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال های 68، 84 و 92 ، محمد خاتمی در سالهای 76 و 80 و حسن روحانی در سالهای 92 و 96 بوده و هستند. اینکه مهاجری و سایر چپها، پس از آن سابقه پروپیمان در حمایت از مشی لیبرالی دولتهای سازندگی، اصلاحات و اعتدال، تازه و پس از آشکارشدن عوارض سیاست های غلط این دولتها به یکباره و از موضع استغنا، کاندیداتوری معممین را به صلاح کشور و نظام نمیدانند، جز تلاش برای فریب جامعه و دادن آدرس غلط به مردم، نام دیگری روی آن نمیشود گذاشت. بهتر است مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی به جای هزینه کردن از بیت المال در جهت مصارف سیاسی همسوی خود، به مردم پاسخ بدهد که نتیجه فعالیت دولت هایی که برای پیروزی شان زمین و آسمان را به هم دوخت، چه بوده و چه منافعی از مردم را توانسته تامین کند.
اکنون که رویکرد خوش باورانه دولت های هاشمی و خاتمی و روحانی به غرب، جز محور شرارت خواندن ایران در پاسخ به ایده تقلبی گفتگوی تمدن ها، مانور طیاره های نونوار برجامی و هم قاب شدن رییس بلندقامت توتال با وزیر نفت، حاصلی چندانی برای مردم نداشته، نیروهای حامی آنها به جای پاسخگویی به مردم و اینکه چرا و به چه علت از این صحنه گردانی ها حمایت کردند، اکنون طلبکارانه اعلام میدارند که برای 1400، چه کسی نامزد بشود و چه کسی نامزد نشود.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/262285/