شعر طنز/ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: با همسرت محبت با مادرش مدارا!
خردنامه
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - خراسان / گرانی
غولی شدهای، بار خودت را بستی
اسمت چو گرانی است، خوش و سرمستی
آخر چه کنم تو را نبینم هر روز؟
مثل کنهای، عجب سریشی هستی!
*
صبری مِث ایوب برایم بفرست
یک طاقت مطلوب برایم بفرست
آبستن انواع مخارج شدهایم
یک قابله خوب برایم بفرست!
*
گرفتار و لِه و خرد و خمیرم
به دنبال کمی نان با پنیرم
گرانی، قیمت بنزین و مسکن
درآورده صدای جیرجیرم!
*
بدهکارم به مردم، پاک گیرم
به چنگ غول بیکاری اسیرم
ولی محض حیا، باید بگویم
هوا خوردم، تشکر، سیرِ سیرم!
الهه ایزدی
شوخی شاعرانگی
«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:»
با همسرت محبت با مادرش مدارا!
«الا ای آهوی وحشی کجایی؟»
بیار لطفا برام فنجون چایی!
«آب دریا را اگر نتوان کشید»
میشود در ساحلش قلیان کشید!
به من میگفت یک منشیِ پررو:
تو مو بینی و دکتر ریزش مو!
«دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود»
تا سحرگه سخن از کله بی موی تو بود!
«دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد»
شاید دوباره پارتی؛ فرهاد رفته باشد!
«ای دل ریشِ مرا با لب تو حقّ نمک»
چمدان بستی و خندیدی و رفتی به درک!
امیرحسین خوش حال
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/285795/