بزرگنمايي:

ایران پرسمان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
انتخابات 1400 با تمام حواشی آن به پایان رسید. اگرچه انتخابات این دوره با رد صلاحیت گسترده بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرایی همچون علی لاریجانی، که شاید با حضور خود هم می‌توانستند تنور انتخابات و رقابت را داغ‌تر کنند هم مشارکت مردم را افزایش دهند اما به هر روی نتوانستند که از سد شورای نگهبان عبور کنند. هر چه بود اصولگرایان که در اسفند ماه با مشارکت حداقلی مردم توانستند ساختمان بهارستان را فتح کنند در این انتخابات هم با همین روند موفق به فتح پاستور شدند. آن سوی میدان اما اصلاح‌طلبان قرار دارند که هم به نوعی قدرت را از دست داده‌اند و هم آرای مردم به آنها نشان داد که سرمایه‌های اجتماعی خود را هم از دست داده‌اند و دیگر خبری از آن پشتوانه 20 میلیونی خود در انتخابات 76 و آن 23 میلیون نفر در سال 96، نیست. اکنون پرسش اساسی این است که اصلاح‌طلبان برای دوران خارج از قدرت خود چه برنامه‌ای دارند و چگونه می‌خواهند به بازآفرینی سیاسی بپردازند همچنین چهار میلیون آرای باطله که در ادوار انتخابات بی‌سابقه بوده چه پیامی را در بردارد. به همین منظور «آرمان ملی» با ‌جواد امام فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیر کل مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.
 اصلاح‌طلبان پس از 8 سال که در قدرت بودند و بر مسند‌های مهمی تکیه داشتند، حال این قـــدرت را از دست داده‌اند. برای این دوران چه برنامه‌ای دارند و چگونه می‌خواهند بدنه خود را بازسازی کنند؟
اصلاح‌طلبان خیلی وقت است که از قدرت رانده شده‌اند. به هر حال این انتخابات هم نتایجش از پیش مشخص بود و ما هم شگفت زده نشدیم. بعید هم می‌دانم کسی بتواند خیلی ذوق زده شود. اما خوب است که اصلاح‌طلبان در این دوران بیشتر به خودشان بیایند و ارتباطات‌ بهتری با جامعه برقرار کنند و به سمت آسیب شناسی و ارتباط بیشتر با جامعه حرکت کنند. همچنین با توجه به شعار‌هایی که دوستان کاندیدای پیروز دادند، بهترین فرصت است که به دنبال مطالبه‌گری تحقق این شعار‌ها و وعده‌ها باشیم، چراکه آقایان در بحث‌های اهل تسنن، رفاه، فساد، جامعه مدنی، تمام حوز‌ه‌های اقتصادی، ارتباط با بین الملل، پذیرش اف ای تی اف و برجام و همه چیز‌هایی که ما ضرورت جامعه امروز می‌دانستیم، در بحث‌هایشان مطرح کردند که این همان خواستگاه اصلاح طلبی است. به هر روی امیدواریم این مهم محقق شود و ما هم منتظر هستیم تا جامعه از این وضعیت خارج شود. به باور من این دوران بهترین فرصتی است که اصلاح‌طلبان مــی‌توانند نسبت به مطالبه همچنین رصد عملکرد مــسئولان، بـــازسازی خودشـــان و بازآفرینی که در حــوزه سیاسی داشتـــه بـاشند، گام‌های موثری بــردارند. اصلاح‌طلبان باید به آسیب شناسی عمــلکرد خـــود بپردازند و تقویت خــود را در نهادهای مدنی و در میان مردم دنبال کنند تا باز هم بتوانند در مقاطع انتخاباتی آینده بازگشت موثر و قــدرتمنـــدی به عرصه داشته باشند. مهم این است که اصلاح‌طلبان با مردم باشند و اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی خود را احیا کنند. شاید این دوره بتواند برای اصلاح‌طلبان بهترین فرصت باشد که خود را بازیابی کنند. 
 در طول این انتخابات چه ایراداتی به اصلاح‌طلبان وارد است که در نهایت هم منجر به شکست آنان در انتخابات شد؟
اصلاح‌طلبــان در واقــــع هیـــچ کاری نمی‌توانستند انجام دهند اما با این وجود تلاش کردند تا آنجایی که می‌شود، به سمت آن روزنه‌ای که می‌تواند در تداوم جمهوریت نظام و صندوق رای وجود داشته باشد، حرکت کنند وگرنه شورای نگهبان که پروژه‌اش را از پیش برنامه‌ریزی و تعریف کرده بود این چندان چیز پیچیده‌ای هم نبود. به زعم من این شرایط هم به لحاظ اکثریتی که در انتخابات شرکت نکردند و هم نسبت به آرایی که آقای رئیس جمهور در این دوره کسب کردند، اما با همین آرا ایشان در دوره گذشته شکست خوردند. با این تفاسیر در نتایج این دوره هیچ اتفاق ویژه‌ای نیفتاده است که ما آن را یک پیروزی محسوب کنیم همچنین اینکه عدم حضور مردم و آرای باطله، اکثریت آرا را تشکیل داده است. امیدوارم این پیام را آقای رییسی و حکومت به درستی دریافت کنند و در جهت ترمیم و پیوند دوباره مردم با نظام شرایطی را فراهم کنند که آسیب‌های‌مان کم شود. ضمن اینکه به ایشان تبریک می‌گویم و برایشان آرزوی توفیق داریم.
 همانطور که در صحبت‌های‌تان اشاره کردید در این دوره آرای باطله در رتبه دوم بود و این آمار در انتخابات گذشته بی‌سابقه بوده است. از نظر شما این آرای باطله چه پیامی را در بطن خود داشته است؟
به هر حال آرای بـــاطله در واقع آرای اعتراضی است. از منظر دیگر هم افرادی که ضرورت می‌‌دیدند که بیایند رای دهند، احتمالا کاندیدای موردنظر‌شـــان را در ایـن انتخابات حضور نداشته است همچنین بیش از 50 درصد مردم هم که رای نداده‌اند. اگر بر اساس قانون هم در نظر بگیریم، انشاا... که سایه جناب رئیسی مستدام باشد ولی اگر در این ایام خدایی نکرده اتفاقی برای ایشان بیافتد، رقیب بعدی ایشان آرای باطله است که این خود پیامی جدی دارد و بی‌سابقه است که ما تا این میزان آرای باطله داشته باشیم، چراکه بنا به اعلام ستاد انتخابات، نرخ مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در شهر تهران تنها 26 درصد بوده است، یعنی از هر چهار نفری که در تهران واجد شرایط رای دادن بوده‌اند، تنها یک نفر رای داده است و از این میزان هم، 12 درصدش آرای باطله است که این امر تاکنون سابقه نداشته است. این به نوعی زیر سوال بردن سیاست‌های انتخابات و مکانیزمی بوده است که افراد احساس کرده‌اند، آن فردی که می‌توانسته مردم و بخشی از جامعه را نمایندگی کند در صحنه انتخابات وجود نداشته است همانطور که عده‌ای هم عملا پای صندوق‌های رای نیامدند. در نتیجه اینها به نظر پیام‌های مهمی است که باید برایش فکری کرد.