داستانک/ ماجرای شنیدنی فروش خانه!
دانش و فناوری
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - خراسان / خانمی از خانهاش راضی نبود. با همسرش پیش دوستی که در کار خرید و فروش خانه بود رفتند و از او خواستند تا خانه را بفروشد.دوست یک آگهی نوشت و آن را برایشان خواند: «خانهای زیبا که در محلهای آرام قرار گرفته، تراس نقلی مشرف به درختان کوچه و آسمان زیبا با صدای دلنواز گنجشکان، اتاقهای کوچک اما دلباز و هال و پذیرایی دنج و صمیمی.
آشپزخانهای که در آن فقط غذا با عشق پخته و خورده میشود و حیاطی که با چند همسایه مهربان شریکی از آن استفاده میشود...» خانم صاحبخانه تا متن آگهی را شنید گفت: «در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانهای که شما تعریف کردی. کاش حواسم بیشتر بود و از این خانه بیشتر لذت میبردم. این خانه فروشی نیست!» و خوشحال از دوستشان خداحافظی کردند و به خانه بازگشتند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/311698/